تو کیستی
فرشته بوسه زده بارگاه ایزدی ات را
بهشت خیمه زده ، پرنیان سرمدی ات را
چقدر هودج سیمین،گسیل گشته به پایت
که سر به سجده گذارند،ملک امجدی ات را
تو کیستی که قلم با هزار جلوه نوشته
بر آیه های مقدس ،حروف ابجدی ات را
تو کیستی که زبان باز کرده ماهی دریا:
به حسن مرتبت و خلق خوش ، زبان زدی ات را
تو کیستی که قسم یاد کرده ریگ بیابان
که انعکاس دهد ساحت زبر جدی ات را
نشسته ماه شب چارده که سیر ببیند
حلول احمدی ات، حله ی محمدی ات را
خدا تمامیت قدر را فقط به تو بخشید
که آشکار کند خلقت مجردی ات را
اشعار میلاد پیامبر اکرم (ص) و امام صادق (ع)
اشاره
قرار شد که بیایی و از ستاره بگویی
صدای پنجره باشی و از نظاره بگویی
تمام قصهی دردِ هزار و یک شب ما را
- بدون آنکه بخوانی- به یک اشاره بگویی
نشان صبح همین بود، همین که «حی علی العشق»
تو با صدای سپیدت به هر مناره بگویی
برای دخترکانی که سهم خاک نبودند
تو از جوانه زدن در شبی بهاره بگویی
و موج، پشت سرِ موج، به صخرهها بزنی تا
از آن حقیقت آبی در این کناره بگویی
چه سبز میشود آن روز که در صدای سواری
غزل دوباره بخوانی، اذان دوباره بگویی
اشعار میلاد پیامبر اکرم (ص) و امام صادق (ع)
شقایق
شبِ میلادِ و بر برگِ شقایق
نوشته نام زیبای تو صادق
رئیس مذهب پاکِ تشیّع
تو بر دل آشنا کردی حقایق
در آن گمراهیِ سختِ زمانه
ز تو تفسیر شد قرآن ناطق
اگر اکنون علی را دوست داریم
همه از زحمتت گردیده لایق
به هر بزم سؤالِ فقه و علمی
ز پاسخهای خود گشتی تو فائق
اگر ای پاسدار دین نبودی
کجا بود این همه عشق و علایق
بدان تا حشر ای شیخ الائمه
بوَد مدیون درسِ تو خلایق
منبع:taziehsheshtamad.blogsky.com
sebteyn.blogfa.com