در زندگی خانوادگی هر کسی ممکن است اختلافات زیاد و یا کمی پیش بیاید
مهم این است که در مواقع درگیری ها و اختلافات چگونه بتوانیم آن را مدیریت کنیم
ما در این مطلب از پرشین وی قصد داریم برای شما عزیزان راه های حل اختلاف در خانواده و
همچنین این که چگونه اختلاف در خانواده را مدیریت کنیم را به اشتراک بگذاریم
وقتی با موقعیتی روبرو میشوید که نمیتوانید با اطلاعات و مهارتهایی که در آن لحظه در اختیار دارید به آن
موقعیت پاسخ دهید، در واقع شما با مسالهای روبرو شدهاید وآنچه به شکل مشکل یا سختی زندگی تجربه میشود چهرهی
واقعی و منطقی زندگی است و هنر زندگی، در توانایی مقابله با مسائل و حل کردن یا کنار آمدن با
مشکلات میباشد.
سختیها، فرصتی به وجود میآورند که به رشد روانی- اجتماعی افراد کمک میکند.
لحظهای به خودتان فکر کنید، زمانی که مشکلی را حل میکنید، احساس رضایت دارید و برعکس زمانی که مشکل حل
نشود ایجاد استرس کرده و ارتقای سلامت روانی فرد را مسدود میسازد.
آیا نگرش زوج در چگونگی حل مساله نقشی دارد؟ برای مقابله با مشکلات و یافتن راهحلی برای آنها، ابتدا باید
بدانیم در چه موقعیتی هستیم.
و نسبت به احساسات و افکارمان آگاه بوده و خودآگاهی داشته باشیم .
هر چند که افراد در برخورد با مسائل به شیوههای متفاوتی عمل میکنند ، افرادی هستند که در برخورد با
مسائل احساس ناتوانی میکنند، چنین افرادی بیشتر به ناتواناییهای خود آگاهی داشته تا به نقاط قوت و باورهای آنان تعیینکنندهی
رفتارشان خواهد بود، افراد دیگر احساس میکنند قادر به حل مسائل خود هستند.
نقاط قوت خود را باور دارند و مشکلات را به عنوان فرصتی برای یافتن توانمندی ها و برطرف نمودن ضعفهای
خود میدانند.
بدیهی است به دلیل ناشناخته بودن راهحل مساله ، تنشهایی برای فرد به وجود میآید.
اگر بیش از اندازه درگیر تنشها شویم اضطراب برما مستولی گشته در نتیجه، مشکل در سایه افکار منفی و تنش
باقی مانده و انرژی ما به جای اینکه صرف پیدا کردن راهحل مناسب گردد، در راه کنترل هیجانات و افکارمان
مصرف میشود.
منظور از فرایند حل مساله چیست؟ قبل از هر چیز باید ساختاری(برنامهای) نظام یافته جهت حل مسالهی خود داشته باشیم.
مسلماً برخی مسائل ضروریتر و برخی اهمیت کمتری دارند.
در تشخیص اولویت مسائل خود نباید دچار اشتباه شد زیرا فرصتهای زندگی را از دست خواهیم داد.
باید بتوانیم مسائل خود را بر اساس اهمیت و ضرورت آنها اولویت بندی کرده و مسائلی را در اولویت قرار
دهیم که مهم و فوری هستند.
هر چه شناخت ما از خودمان دقیقتر باشد، مسائل مهم زندگیمان را بهتر و سریعتر میتوانیم حل کنیم.
مراحل فرایند حل مساله با تعیین ساختار طبقهبندی شده مساله، ابتدا مساله را از حالت کلی غیر قابل حل به
اجزای قابل حل آن تقسیم کرده و مراحلی که باید برای حل مشکل خود طی کنید، عبارتند از : ۱-
تعریف و شناسایی مشکل در اولین گام باید در مورد مشکل خود فکر نموده و دریابید که مشکل شما چیست؟
پس از اینکه توانستید به تعریفی از مشکل خود برسید، فکر کنید که چه عواملی باعث ایجاد آن شده و
مشکل را به صورت دقیق مشخص کنید.
چنانچه مبهم باشد، نمیتوان راهحل موثری برای آن پیدا کرد.
حال باید بدانید.
۱) چه کسی باید مساله را حل کند؟ که در این موقعیت سه گروه درگیر خواهند شد.
*کسانی که مساله را حل میکنند.
*کسانی که آن را اجرا میکنند.
*کسانی که از آن تاثیر میپذیرند.
۲)مساله را به صورت دقیق و مکتوب تعریف کنید.
با تعریف دقیق مساله از اتلاف وقت خود و دیگران جلوگیری کرده ، تعریفی که از مساله میکنید تا حد
ممکن ساده و دقیق باشد.
برای این کار بهتر است تعریف را نوشته، موارد را در جدولی یادداشت و در تصمیمگیری همهی موارد مثبت و
منفی را بپذیرید، به آنها امتیاز دهید و میزان اختلاف امتیازهای هر ستون از جدول را مورد توجه قرار دهید.
اگر امتیازات هر ستون مساوی بود، میتوانید نظر دیگران را جویا شوید.
عواملی که ارزش موقت دارند، باید تفکیک کرد.
زحمت اسباب کشی یک عامل، موقت است و در قیاس عامل دائمی قابل قیاس نیست.
پس تردید را از بین ببرید.
۳)راهحلهای مختلف را پیدا کنید.
زمانی که مشکل دقیقاً مشخص شده، باید راهحلهای مختلفی را برای مشکل خود پیدا کنید.
یکی از موثرترین راهحلها بارش فکری است.
در بارش فکری همهی راهحلهایی که به ذهنتان میرسد بیان کنید.
در این روش کمیت راهحلها مهم است نه کیفیت آنها.
باید ذهن خود را آزاد بگذاریدو هیچگونه سانسوری برای ایدههایتان نداشته باشید.
هر راهحلی چه خوب، چه بد باید نوشته شود.
در بارش فکر، ارزیابی و قضاوتی در مورد کیفیت راهحلها صورت گرفته، و بلکه دست یافتن به راهحلهای متعدد مد
نظر است.
۴)تصمیمگیری اینک از بین راهحلهای مختلف باید بهترین راهحل را انتخاب نموده و با مقایسهکردن آنها بدانید کدام یک از
همه بهتر است.
در مقایسه کردن، باید پیامدها و نتایج راهحلها را پیش بینی کنید.
۵) بازنگری قبل از آنکه به اجرای راهحلی خود را متعهد کنید، لازم است بازنگری نهایی را انجام داده، بسته
به فوری بودن اجرا و طول مدت بازنگری را مدنظر داشته باشید.
لازم است راهحل خود را ازچند زاویه بازنگری کنید.
عوامل بازدارندهی حل مساله عواملی هستند که مانع صحیح فکر کردن شده و نتیجهی حل مساله را تحت تاثیر قرار
میدهند.
این عوامل عبارتند از : ۱- شتاب : اگر در فرایند حل مساله دغدغه ی ذهنیتان این باشد که سریعترین
راهحلی که به ذهنتان رسیده عملی شود، مسلماً راهحل مناسبی نخواهد بود زیرا ممکن است در معرض خطرات غیر قابل
جبرانی قرار گیرید.
متاسفانه این نوع راهحلها را روزانه به کرات میبینیم.
۲- احساسات: هنگام رویارویی با مسائل ممکن است احساسات نا خوشایندی چون ترس و اضطراب را تجربه کنید .
ریشهی این احساسات عوامل مختلفی مانند ترس از تغییر، شکست و ترد شدن توسط اطرافیان است.
۳- تعصب: گاهی اوقات حاضر نیسیتیم قبول کنیم که نظرمان اشتباه است.
یا گاهی نظر سایرین را نمیپذیریم.
پس انعطاف پذیری خود را باید تقویت کنیم.
۴- خستگی فکری ذهنی: این حالت ممکن است در اثر فکر کردنهای متوالی دربارهی یک موضوع یا در اثر کارهای
متعدد ذهنی به طور همزمان ایجاد شود که مانع راهحل مناسب میگردد.
برای جلوگیری از خستگی ذهنی باید زمانی را برای استراحت در نظر بگیرید چون که هر مساله به میزان متفاوتی
فکر کردن نیاز داشته و فکر کردن طولانی قدرت فکری را کاهش میدهد.
۵- توجهزیاد به موانع اجرایی: اینکه ما بخواهیم مسالهای را حل کنیم با اینکه اجرای آن راهحل به چه میزان
مشکل است امری جداگانه هستند.
فردی که به دلیل ترس از مشکلات اصلاً به موضوع نزدیک نمیشود.
مهارت حل مساله او را قادر میسازد تا به طور موثرتری مسائل زندگی را حل نماید.
مسائلی مانند اختلاف با دوست ، پدر و مادر، همکار و …
یا مسالهای مانند مشکلات تحصیلی، مواجهه با قانون…
و مشکلات مهم زندگی چنانچه لاینحل، باقی بمانند استرس روانی ایجاد کرده و که به فشار جسمانی منجر میشوند.
این کارشناس مذهبی مطرح کرد: هنگامی که تعهد و اعتماد نباشد فرزندان دچار
آسیب میشوند باید تعهد و اعتماد به خوبی تعریف شود بنابراین شفاف سازی
و صداقت مهمترین راهکار برای تقویت تعهد و اعتماد و رفع آسیبهای اجتماعی
است که از دروغ و ریا نشات میگیرد.
اولین اصل و شرط برای ایجاد تعهد و اعتماد، شفاف سازی و صداقت است
که در احادیث و روایات به آن بسیار سفارش شده است؛ امام رضا (ع)
در این باره میفرماید: نجات در صداقت است بنابراین تا آنجایی که ممکن
است در مسائل حساس آفرین نباید همسران پنهانی کاری داشته باشند
زیرا پنهانکاری و نبود شفاف سازی باعث متزلزل شدن تعهدات میشود و راست گفتن اعتماد و تعهد میآورد.
حجت الاسلام و المسلمین موسویان با اشاره به اینکه در روانشناسی
واحد هایی برای آسیب ها و مصیبت ها در نظام خانواده وجود دارد، افزود:
در نظام خانواده هنگامی که یک مصیبت به وجود میآید یا اتفاقی رخ میدهد
خانواده به خصوص مرد و زن را تحت تاثیر خود قرار میدهد مانند مصیبت از دست
دادن همسران؛ در علم روانشناسی برای آسیبهایی که بر نظام خانواده وارد میشود
واحدهایی تعیین میشود
اگر بخواهیم اوج مصیبتها و آسیبها را تعیین کنیم واحد مصیبت فقدان همسر
۸۰ واحد، فقدان فرزند کمی کمتر ولی آسیبی مانند دروغ واحد صد را به خود
اختصاص میدهد این واحد بیانگر این است که دروغ مخربترین آسیب است
که بدنه نظام خانواده و نظام اجتماعی را تخریب می کند مهمترین وظیفه
مرد و زن در نظام خانواده بنا بر نظریه اسلام توجه به تعهد و اعتماد است.
وی تاکید کرد: دروغ در نظام خانواده اضطراب وارد میکند افرادی که دچار
اضطراب هستند همانطور که امام صادق (ع) فرمودند: اگر همه گناهان
را در یک اتاق جمع کنیم کلید همه آنها دروغ است و آسیب جبران ناپذیری دارد.
امام رضا (ع) فرموده اند: دروغ از شراب بدتر است بنابراین اولین سازگار تعهد و
اعتماد دینی شفافیت سازی و صداقت در کلام، رفتار و گفتار است.
این کارشناس مذهبی گفت: یکی از موضوعات داغ امروز که حکایت از تعهد و اعتماد
دارد چند همسری است. با وجود اینکه اسلام مخالف آن نیست بهتر است انجام
نشود زیرا آسیبهایی که در اینجا مطرح شد را همراه دارد و بر نظام خانواده
و نظام اجتماعی تاثیر گذار است و باعث تخریب آن میشود هنگامی که
این امر طبیعی جلوه داده شود تعهد و اعتماد از بین میرود و آسیبهای
اجتماعی را به همراه دارد بنابراین بهتر است همسران هم مرد و زن به تعهداتی
که به یکدیگر داده اند توجه کنند تا اعتماد و صداقت میان آنها ماندگار باشد
و در نهایت دچار آسیب نشوند از طرفی اسلام رعایت مساوات را مطرح کرده که این امر میسر نیست و کمتر عدالت رعایت میشود.
منبع: معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی / yjc