از سوی دیگر، وقتی زنی احساسات و عواطف خود را با کسی در میان میگذارد، قصد شکایت ندارد. معنایش این است که او به شما اعتماد کرده است. عکس این مطلب هم صحیح است.
مردی که مورد سئوال قرار میگیرد احساس افتخار میکند، زیرا کسی از او نظرخواهی کرده است و عقیدهاش را جویا شده است اما وقتی زنی صحبت میکند، میخواهد برای رسیدن به پیوند و دوستی با او صحبت کند و در این میان، راهحل جستوجو نمیشود.
بیشتر زوج ها در برقراری ارتباط کمی دچار نوعی مشکل هستند، نوعی مشکل ساختاری که به جنس زن و مرد بر می گردد؛ زن ها عاشق سخن گفتن و شنیده شدن هستند و مردها نیز از این رفتار فراری اند و اهل سکوت. همین خصلت ذاتی باعث می شود اختلافاتی بین زوج ها بروز یابد که اغلب بر اساس سوء تفاهم است و با کمی رفتار ملایم قابل حل است.
به اعتقاد دکتر جان گری چهار دلیل عمده سکوت کردن مردها بدین شرح است:
1 - مرد احتیاج دارد که به مسأله خود بیندیشد و راه حلی منطقی برای آن بیابد.
2 - وقتی برای سؤال یا مسأله ای جواب حاضر ندارد هیچ گاه این موضوع را اعلام نمی کند و به غار تنهایی خود می رود تا جواب را پیدا کند.
3 - او ناراحت شده و زیر فشار قرار دارد. در این مواقع او آرامشی می خواهد تا دوباره بر شرایط خود مسلط شود. او نمی خواهد حرص بزند یا عملی انجام دهد که دوباره پشیمان شود.
4 - مرد نیاز دارد که خود را بیابد.
چرا زنها حرف می زنند؟ 4 دلیل برای حرف زدن زنان :
1 - برای مخابره یا دریافت پیام.
2 - برای بررسی و کشف اینکه چه باید بگویند. ( زنان با صدای بلند فکر می کنند )
3 - برای رهایی یافتن از ناراحتی. (برخلاف مردها که سکوت می کنند تا به آرامش برسند و ناراحتی خود را فراموش کنند)
4 - برای ایجاد صمیمیت.
رابطه خوب میان زن و مرد، رابطه ای فراتر از کلمات است؛ رابطه ای همراه با احساس ارتباط و درک متقابل. شما می دانید وقتی رابطه ای به تلخی کشیده می شود، زن و مرد چه حسی دارند. زن تمایل دارد در مورد مشکلات صحبت کند، اما مرد ترجیح می دهد مشکل را نادیده بگیرد و از حرف زدن در مورد آن فرار کند.
یک مرد، تنها در صورتی با مرد دیگر حرف میزند که بداند او میتواند مسئلهاش را حل کند. همانطور که قبلاً توضیح دادیم، مردی که مورد سئوال قرار میگیرد احساس افتخار میکند، زیرا کسی از او نظرخواهی کرده است و عقیدهاش را جویا شده است. او با خیال راحت راهحلهایی را که بهنظرش میرسد ارائه خواهد داد. اما وقتی زنی صحبت میکند، میخواهد برای رسیدن به پیوند و دوستی با او صحبت کند و در این میان، راهحل جستوجو نمیشود، متأسفانه مردان گمان میکنند که زنان به هنگام صحبت مسائل خود را مطرح میسازند، زیرا نمیدانند که با این مشکلات چگونه روبهرو شوند. بههمین دلیل، پیوسته حرف زدن را قطع میکنند تا راهحل ارائه دهند.
بیجهت نیست که زنها همیشه شکایت میکنند که مردها حرف آنها را قطع میکنند و به آنها اجازه صحبت نمیدهند. به زعم یک زن، پیشنهاد راهحل پیوسته مرد نشان میدهد که او همیشه میخواهد حق به جانبش باشد. و دیگر اینکه مرد همیشه گمان میکند که زن در اشتباه است.
از سوی دیگر، وقتی زنی احساسات و عواطف خود را با کسی در میان میگذارد، قصد شکایت ندارد. معنایش این است که او به شما اعتماد کرده است. عکس این مطلب هم صحیح است. اگر زن آن شخص را دوست نداشته باشد، اگر موافق حرفهای او نباشد و یا قصد مجازات او را داشته باشد، حرفی به او نمیزند.
سکوت بهعنوان نوعی مجازات محسوب میشود. وقتی در مورد سایر زنان مورد استفاده قرار بگیرد، روش مؤثری است. این روش، روی مردها بیتأثیر است. مردها صحبت نکردن زنها را بهحساب آرامش بیشتر برای خود میگذارند و حرف نزدن زن برای آنها در حکم یک پاداش بهحساب میآید. بنابراین وقتی زنی تهدید میکند که « دیگر با تو حرف نمیزنم » زیاد آن را جدی نمی گیرند.
زنها از سکوت برای مجازات کردن مردها استفاده میکنند، اما مردها عاشق سکوت هستند. اگر زنی بخواهد مردی را مجازات کند، بهتری کاری که میتواند بکند این است که بیوقفه حرف بزند و مرتب از موضوعی به موضوع دیگر برود.
منبع :khabaronline.ir