انسان از سه فاکتور استعداد، هوش و مهارت برخوردار است. در فرهنگ و ملل های مختلف از سه فاکتور اصلی مذکور به عنوان مترادف یاد می شود.
علت نسبت دادن استعداد و توانایی به یکدیگر به تعریف نادرستی که در ذهنیت افراد نقش بسته است، اختصاص دارد.
در برهه های زمانی مختلف، دو مولفه استعداد و توانایی نشان دهنده راه درست در خصوص دستیابی به اهداف برای انسان خواهند بود. بی شک کشف استعداد و توانایی در دستیابی زود تر به موفقیت دخیل است و می تواند از اتلاف زمان و هزینه های گزاف به طرز چشمگیری کاهش دهد.
به عبارتی دیگر عدم توجه به استعداد یابی و توانایی فرد را به بی راهه می کشاند. فردی که در مسیر رشد و پیشرفت، از استعداد های خود بهره مند نمی شوند، با صرف انرژی و زمان فزاینده به موفقیت می رسد. چنین فردی هزینه رشد را با فرسایش تأمین می کند.
مارک فیشر معتقد است اگر انسان به شناسایی نیروی درونی بپردازد، می تواند به رویاهای خود جامه عمل بپوشاند. لذا اگر با شناسایی استعداد مسیر زندگی خود را انتخاب کنید، رویه رسیدن به امیال و خواسته ها با شدت بالایی سرعت می گیرد.
از آنجایی که هر انسانی در طول زندگی در تلاش است تا به اهداف بزرگ برسد، برجسته سازی تفاوت استعداد و توانایی اهمیت پیدا می کند.
به طور کلی استعداد حاکی از توانایی طبیعی بدن دارد و واژه توانایی بیانگر مهارت فردی است. علاوه بر این، توانایی در معنی قدرت لازم در خصوص انجام امور مختلف کاربرد دارد.
توانایی، مجموعه واکنش هایی است که در موفقیت فرد دخیل است. توانایی شامل زیر مجموعه هایی نظیر مهارت، استعداد و هوش می شود.
دو مؤلفه هوش و استعداد جزو جنبه های ذاتی هستند و مؤلفه سوم، با عنوان مهارت در رده جنبه اکتسابی قرار می گیرد.
هوش به عنوان یک توانایی ذهنی دربردارنده ی توانایی برنامه ریزی، تفکر انتزاعی، یادگیری، استدلال، حل مسئله و بهره گیری از زبان می شود.
محققان بر این باور هستند که هوش، یک توانایی کلی است که قادر است پایه پرورش استعداد های مختلف باشد. هوش به معنی به کار انداختن توانایی های فردی برای رسیدن به یک هدف مطلوب در زندگی و کسب و کار شناخته می شود.
مهارت امری اکتسابی است که از طریق آموزش در افراد شکل می گیرد. در راستای کسب مهارت فرد به آموزش، تجربه، تمرین و تکرار نیاز دارد.
بهتر است بدانید فردی که از مهارت های مختلف بهره مند است به صراحت می تواند در جنبه های مختلف زندگی اعم از شغلی، شخصی و تحصیلی به موفقیت دسترسی پیدا کند.
مهارت نقطه مقابل استعداد است. مهارت به عنوان یک توانایی با تلاش عاید می گردد.
برخلاف استعداد، توانایی اموری است که می توان با آموزش آن ها را کسب کرد.
بدین ترتیب توانایی، یک قدرت در خصوص انجام امورات مختلف به شمار می رود. واژه توانایی در معنی مهارت کاربرد دارد و به صورت طبیعی در فرد قابل مشاهده است.
همان طور که بیان کردیم مهارت در معنی توانایی است که از ممارست، دانش و پشتکار به وجود می آید.
مهارت در دو دسته سخت و نرم طبقه بندی می شود.
• مهارت های سخت به مجموعه مهارت های اطلاق می شود که قابل یادگیری هستند. مهارت های سخت شامل خواندن، نوشتن، ریاضیات و یادگیری بهره گیری از برنامه های کامپیوتری اعم از حسابداری، طراحی سخت افزاری، برنامه نویسی، طراحی وب، بازاریابی محتوا و فعالیت های بانکی می شود.
• مهارت های نرم تلفیقی از مهارت های ارتباطی، انسانی و اجتماعی به همراه هوش هیجانی و هوش اجتماعی می شود. از سری مهارت های نرم در سطح اجتماع می توان به مدیریت پروژه، رهبری، مذاکره و مدیریت منابع انسانی اشاره کرد.
استعداد یک توانایی طبیعی است. در واقع استعداد به مثابه ی پتانسیلی در بدن می ماند که با توسعه یافتن به توانایی مبدل می گردد. لذا تا زمانی که فرد از وجود استعداد فردی مطلع نباشد، این توانایی به صورت خفته در بدن منفعل باقی می ماند.
استعداد تعیین کننده میزان و کیفیت یادگیری و آموزش مهارت در یک بازه زمانی مشخص است. به طور مثال زمانی که سه دختر در یک شرایط یکسان در حال آموزش زبان انگلیسی هستند، دختری که در زمینه یادگیری زبان از استعداد ذاتی برخوردار است، نسبت به سایر افراد با کیفیت بالا و در مدت زمان کم آموزش می بیند.
بر اساس مثال بالا می توان گفت با وجود یکسان بودن شرایط و زمان، فردی که توانسته است زودتر از بقیه رشد و پیشرفت کند در زمینه آموزش زبان انگلیسی استعداد دارد.
در واقع استعداد به یادگیری مهارت هایی اطلاق می شود که با صرف زمان و انرژی کمتر شکل می گیرد.
استعداد در هر فرد متغیر است. این مؤلفه در شناسایی مسیر ذهنی فرد برای یادگیری نقش بسزایی ایفا می کند. بی شک فردی که با شناسایی استعداد در مسیر دستیابی به اهداف گام بر می دارد، در حداقل زمان به موفقیت می رسد.
استعداد امری بالقوه است. احتمال می رود این توانایی طبیعی در فرد فاقد استفاده باشد.
اکثر مردم معتقد هستند انسان ها به دو گروه با استعداد و بی استعداد تقسیم می شوند. جالب است بدانید برشمردن انسان ها به دو دسته با استعداد و بی استعداد امری اشتباه است. در درون هر فردی استعداد نهادینه شده است. با این حال عده ای با هوش و ذکاوت به شناسایی استعداد می پردازند و عده ای دیگر از آن بی بهره هستند.
نظر دادن درباره استعداد یک انسان به صورت کلی امری اشتباه است. عده ای از مادران به محض مشاهده ویژگی های مختلف، فرزند خود را با عنوان با استعداد خطاب می کنند. این قبیل افراد بر اساس پیش فرض های ذهنی، ویژگی مستعد بودن کودک را نادیده می گیرند.
به طور مثال زمانی که کودک به حل مسائل ریاضی می پردازد، او را با عنوان با استعداد خطاب می کنند. اگر از مادر بپرسید کودک در چه زمینه هایی استعداد دارد، حتی از بازگویی یک تعریف ساده نیز باز می ماند.
توجه داشته باشید که یکی از شباهت های استعداد و هوش، ذاتی بودن است. در ادوار گذشته هوش انسان بر اساس میزان IQ تعیین می شد. در واقع با تست آی کیو میزان موفقیت و استعداد افراد سنجیده می شده است.
بهتر است بدانید IQ بیانگر ضریب هوشی است و ضریب هوشی بالا در 3 درصد موفقیت تأثیر گذار خواهد بود.
استعداد یابی به فرایندی اطلاق می شود که در پیدا کردن توانایی های بالقوه و ذاتی فرد نقش دارد. استعداد به صورت طبیعی در سنین خردسالی کشف می گردد. عدم شناسایی استعداد با تلف شدن توانایی های بالقوه همراه است.
استعداد یابی مستلزم پیروی از تکنیک های مختلف است. نخستین تکنیک استعداد یابی، باور کردن خود است. فردی که خود را باور داشته باشد، می تواند سرعت رشد در جنبه های مختلف زندگی اعم از کسب و کار را تسریع ببخشد.
دومین تکنیک، جست و جو در کودکی است. سفر به دوران کوکی می تواند کمک شایانی به شما در استعداد یابی کند. شما می توانید با مرور خاطرات دوران کودکی در جست و جوی پیدا کردن پاسخ مناسب به بهترین سرگرمی، فعالیت های هیجان انگیز و عملکرد مناسب در انجام فعالیت های مختلف باشید.
سومین تکنیک به کشف علایق فردی اختصاص دارد. شما به خوبی می توانید تشخیص دهید چه کار هایی آدرنالین را در خون شما جریان می بخشد و اشتیاق زندگی را دو چندان می کند.
در اکثر موارد استعداد هر فرد در جههت علایق او قرار دارد. لذا می توانید از طریق علایق به کشف استعداد های نهادینه در درون خود بپردازید.
از سری تکنیک های استعداد یابی می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
• فاصله گرفتن از سرکوب کنندگان استعداد
• پیدا کردن فعالیت هایی که عملکرد مناسبی در انجام آن دارید
• دقت به رویاپردازی و خیال پردازی
• بهره گیری از تست های استعداد یابی برتر
همان طور که بیان کردیم، مهارت یکی از زیرمجموعه های توانایی است. میان استعداد و توانایی تمایز گسترده ای مشهود است.
مهارت به عنوان یک مؤلفه ای از زیر مجموعه های توانایی، با تمرین بهبود می یابد. این در حالی است که اگر فرد در حوزه ای از استعداد ضعیف برخوردار باشد، نمی توان به راحتی آن را با تکرار و تمرین ارتقا بخشید.
در حقیقت مهارت با تمرین به وجود می آید و فرد می تواند با فعالیت های گوناگون آن را پرورش دهد.
استعداد توانایی ذاتی و طبیعی در انسان است که به صورت پنهان در درون فرد نهادینه شده است. این مؤلفه در هنگام بدو تولد در درون انسان قرار دارد. بروز استعداد نیازمند شناخت است. اما بروز توانایی و مهارت مستلزم توسعه است.
استعداد شامل مجموعه اموری است که بدون انجام تلاش می توانید بهترین عملکرد را داشته باشید. به عبارتی دیگر می توان گفت استعداد امری خام و پنهان است که رونمایی از آن مستلزم شناخت در زمان مناسب است.
استعداد زمانی بهبود پیدا می کند که با تلاش های بی وقفه و در مسیر مناسب همراه باشد.
جمع بندی مطالب
همان طور که بیان کردیم هر انسانی در طول زندگی در تلاش است تا از طریق تلاش کردن در مسیر رسیدن به اهداف گام بردارد. بی شک تلاش در مسیر نامناسب با اتلاف زمان همراه است.
برجسته سازی تفاوت میان استعداد و توانایی زمانی اهمیت پیدا می کند که فرد خواستار دستیابی به موفقیت است. در فرهنگ و ملل های مختلف از استعداد و توانایی به عنوان یک ترادف یاد می شود. علت تشخیص اشتباه دو مؤلفه اصلی انسان به تعریف نادرستی که در ذهنیت افراد نقش بسته است، باز می گردد.
استعداد یک امر ذاتی و بالقوه است که به صورت طبیعی در درون انسان نهادینه شده است. استعداد در رده توانایی های طبیعی انسان قرار دارد. بروز استعداد در هر انسان نیازمند کشف و شناسایی از طریق استعداد یابی است.
استعداد یابی با تکنیک های مختلفی اعم از باور کردن خود، جست و جو در کودکی، کشف علایق خود و ... میسر می گردد.
این در حالی است که توانایی به عنوان یک قدرت برای انجام فعالیت های گوناگون کاربرد دارد. توانایی یک مهارت است که از طریق آموزش عاید می گردد.
مهارت در راستای کسب مهارت فرد به آموزش، تجربه، تمرین و تکرار نیاز دارد.
مهارت نقطه مقابل استعداد است. برخلاف استعداد، توانایی اموری است که می توان با آموزش آن ها را کسب کرد. در حالی که استعداد در فرد نهادینه شده است. رونمایی از آن نیازمند شناخت است و در مواردی به صورت منفعل، غیر قابل استفاده باقی می ماند.
گردآوری:بخش روانشناسی بیتوته