لطیفه های شیرین کودکانه

بیتوته دوشنبه 09 آبان 1401 - 09:01


 

لطیفه های شیرین

 

 
راه مبارزه با مگس

اوّلی: اگر گفتی بهترین راه مبارزه با مگس چیست؟


دوّمی: بهترین راه این است که آن ها را یکی یکی بگیریم و قلقلکشان بدهیم؛ وقتی خنده شان گرفت کمی فلفل توی  دهانشان بریزیم و رهایشان کنیم.

 

اوّلی: «اگر گفتی چرا وسط قرص خط دارد؟»

دوّمی: «برای اینکه اگر از گلو پایین نرفت، آن را با پیچ گوشتی بپیچانیم!»

 

ایرج: بیژن چرا روزهای آفتابی باخودت چتر می آوری

بیژن :آخه روزهای بارانی بابام چتر را می برد.

 

اولی: شبی که زلزله آمد شما خیلی ترسیدید این طور نبود؟

دومی: بله همین طور بود از ترس به خودم لرزیدیم ولی مثل این که زمین بیشتر از ما ترسیده بود چون خیلی بیشتر می لرزید.

 

مردی می خواست ماشینش را بشوید اول پلاکش را شست دوستش پرسید برای چی اول پلاکش را می شویی؟

مردگفت:دفعه ی قبل همه ی ماشین را شستم وقتی رفتم پلاکش را بشویم دیدم ماشین مال خودم نیست.

 

از مردی پرسیدند:«چه رنگی را دوست داری؟» کمی فکر کرد و گفت:«رنگ کم رنگ»


معلم:«چرا در آخر ماه ، ماه پنهان می شود آیا می دانی کجا می رود؟»

شاگرد:«آقا حتماً می رد حقوقش را بگیرد.»

 

منبع:tebyan.net

منبع خبر "بیتوته" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.