براي موفقيت فرزندتان
در مدرسه: هيچ وقت از يک بچه با گفتن «تو خيلي باهوشي» يا «تو خيلي زود مطالب را ميگيري» تعريف و تمجيد نکنيد. به جاي آن، تلاش يا شيوه او را با گفتن اين جمله که «پيشنهاد هوشمندانهاي دادي» يا «وجودت مايه افتخار من است»، تحسين کنيد.
در ورزش: به جاي گفتن «تو ذاتا ورزشکاري» بگوييد «تمرينات واقعا تو را بهتر کرده است» بهجاي پرسوجوي اينکه آيا «برنده شدي» بپرسيد «آيا همه تلاشت را کردي؟» استعداد ژنتيکي رشد پيدا ميکند، مگر اينکه طرز تفکر شما به سمت موفقيت برود و رشد يابد.
سر ميز شام: به جاي اين سئوال هميشگي «امروزت را چگونه گذراندي؟» (که همه به طريقي از آن وحشت دارند) بپرسيد:«امروز چه چيزي ياد گرفتي؟» يا «چه اشتباهي مرتکب شدي و از آن چه چيزهايي آموختي؟» و مسايل و مشکلاتي را که با آنها درگير هستيد و با آنها دست و پنجه نرم ميکنيد را با شور و اشتياق توضيح دهيد«تلقين اشتياق براي يادگيري.»
در برنامهريزي: تنها از هدفهايي که بچههايتان دارند نپرسيد؛ بلکه درباره برنامههايي که براي رسيدن به اهدافشان دارند پرسوجو کنيد.
در شکست و ناکامي: به خودتان اين اجازه را ندهيد که به فرزندانتان لقبهايي مثل بازنده، شکستخورده و احمق يا دست و پا چلفتي نسبت دهيد. هيچ وقت اجازه ندهيد که شکست از يک عمل به يک شناسه تبديل شود. همچنين به فرزندانتان برچسب نزنيد. نگوييد اين يکي يک هنرپيشه است و اين يکي يک ديوانه کامپيوتر. هر کسي ميتواند هر شغلي داشته باشد، به شرط رعايت اخلاق و هنجار اجتماعي!
در شک و ترديد: اگر متوجه شديد که فرزندتان به اينکه ميتواند بهتر باشد شک دارد، از او بخواهيد به کساني فکر کند که تواناييهاي کمي داشتهاند ولي حالا به طرز شگفتآوري از همه پيشي گرفتهاند يا زمانهايي را به او يادآوري کنيد که کساني را ديدهايد که چيزهايي را ياد گرفتهاند که باورکردني نبوده است.