جو فراست از دختر لوس و روی مخ می گوید...
«جو فراست»: بهتر است بدانید که لوس شدن معنای خاصی دارد و به این معناست که با وجود سختگیری که درمورد رفتار کودک ازسوی والدین انجام میشود، کودک سرسخت و از خودراضی بار بیاید. اما یکی از دلایل لوس شدن کودک روشهای نامناسب تربیتی است که والدین درپیش میگیرند. والدینی که محبت افراطی میکنند و معیارهای تربیتی را درنظر نمیگیرند مانع بزرگی در اجتماعی شدن کودک هستند. ازجمله دلایل مهم دیگر نقض قوانین در محیط خانواده است. وقتی کودک ببیند با اصرار زیاد و گریه کردن میتواند قوانین خانواده را به دلخواه خودش تغییر دهد، یاد میگیرد همیشه از این ترفند استفاده کند. اگر بچه لوس است این نشان میدهد که والدین او تسلیمشونده هستند. شما باید این گونه با او رفتار کنید.
قاطع باشید
اشتباه نکنید، قرار نیست پرخاشگر باشید. شما فقط قرار است قوانینی را برای فرزندتان داشته باشید و البته این قوانین را اجرا کنید. این به فرزند شما نشان میدهد شما در تفکرتان ثبات دارید.
تنبیه فقط در حریم خانه
اگر کودکتان در مهمانی یا در جمعی از قوانین خانواده پیروی نکرد نباید در جمع مورد تنبیه و سرزنش قرار گیرد چون بچهها برای قضاوت دیگران راجع به خودشان اهمیت زیادی قائلند و اگر در حضور دیگران تنبیه شوند، رنجیده خاطر میشوند، در حالی که در حریم خانواده او بهراحتی اشتباهاتش را میپذیرد و درصدد تغییر برمیآید.
در گروه همسالان قرار گیرد
برای کودک فرصتی فراهم کنید تا در جمع همسالانش قرار بگیرد، در این صورت با بازی و برقراری ارتباط بسیاری از رفتارهای اجتماعی را میآموزد. مفاهیمی مانند همکاری را میتوان با قرار دادن کودک در گروه همسالان به او یاد داد.
برایش حد و مرز بگذارد
با انجام دادن کارهای فرزندتان به او کمک نمیکنید، بنابراین با برقراری حد و مرزهایی محدوده مسئولیت او را تعیین کنید تا بداند مسئول چه کارهایی است. هرچند باید حواستان باشد که در ابتدا این مسئولیتپذیری را سخت نکنید تا او تشویق شود.
تسلیم نشوید!
یادگیری را میتوان تغییر ناشی از تمرین یا تجربه قبلی تعریف کرد و تربیت به یک مفهوم به معنای فیلتر کردن بعضی از این یادگیریهای تعمدی یا ناآگاهانه است. گاهی ما والدین، رفتاری را به کودکمان میآموزیم و گاه او از طریق دیدن رفتار ما با دیگران، یادگیری مشاهدهای را تجربه میکند یا برحسب جنگیدنش برای رسیدن به خواستهای که مدنظر دارد و دیدن ناتوانی ما در مقابله با خود و شکست ما، او ابزارهایی مثل جیغ زدن، فریاد زدن، رفتارهای قهری یا ایجاد احساس گناه در ما، به نوعی رفتاری را در درون ما شکل میدهد که در واقع انتظار اوست.
چرا این رفتار بروز میکند؟
باتوجه به آنچه عنوان شد، خودخواهی، خودمحوری، باور به رهبری مطلق خود بر دیگران و جنگیدن بینهایت برای رسیدن به مقصود مشکل قابل مشاهده در این گونه بچه هاست.
هرچند والدین نیز در این بين بیتقصیر نیستند و با از دست دادن جایگاه اقتدار و رهبری بر فرزند، باور به عدم توانایی خود در کنترل خواستههای غیرمتعارف فرزند و نداشتن مرزهای قابل تشخیص در باب تربیت و مدیریت درست کودک راه را برای بروز چنین رفتارهایی باز گذاشتهاند.
میتوانید به بهانه رفتارهای زشت او و عملکرهای توهینآمیزش قسمتی از امکاناتی را که او از قبل داشت را حذف کنید.
چه باید کرد؟
بهمنظور حل چنین مشکلي در ابتدا باید هماهنگی کامل بین والدین وازجمله تمام افراد دخیل در تربیت و صاحب قدرت (مثل پدر بزرگ یا مادربزرگ) وجود داشته باشد.
همچنین باور به پذیرش مرزهای متعارف و هنجارهای جاری تربیتی و تایید شده و البته قبول اینکه تغییر در منش و رفتار و الگوهای فکری کودک مشمول زمان و به تبع آن پذیرش چند روز پرفشار هم برای کودک و هم برای والدین و دیگر منابع قدرت است. باید بدانید که تغییر پلکانی و مرحلهای خواهد بود.
این کارها را دنبال کنید
در مرحله اول بدون آنکه به امکانات و اجازههایی که کودک دارد، نظری داشته باشیم (از قبیل امکانات، مجوزهای قبلی داده شده و...) باید در مقابل خواسته جدید او با منطق «نه» بیاورید و اصرار داشته باشید که خواسته او تحققپذیر نیست. در این شرایط با رفتارهای قهری، پرخاشگری، تندخویی و حتی یک جنگ کوتاهمدت روبهرو خواهید بود. پیامی که مقاومت والدین به کودک میدهد این است که از این به بعد قدرت دست تو نیست بلکه دست ماست.
در مرحله دوم، کودک پس از پافشاریهای زیاد تسلیم میشود ولی مشروط. در این شرایط هیچ شرطی را نپذیرید جز آنچه گفته و خواستهاند که در این شرایط شاید باز با مقاومت کودک روبهرو شوید ولی مطمئن باشید او باز تسلیم شما خواهد شد.
در مرحله سوم کودک شما در این مورد خاص با شما به صلح میرسد اما در جایی دیگر و به بهانهای دیگر جنگ بین شما و او دوباره آغاز خواهد شد. مقاومت شما این بار هم مثل گذشته خواهد بود اما رفتارهای تهدیدی، تحقیری و تندی کودک بیشتر خواهد شد. در این شرایط شما میتوانید به بهانه رفتارهای زشت او و عملکردهای توهینآمیزش (این دلایل باید برای کودک توضیح داده شود) قسمتی از امکاناتی را که او از قبل داشت، حذف کنید و بازگشت این امکانات به سمت او از طرف شما مشروط میشود و شرط شما پذیرش بدون قید و شرط نظر شماست.
این جنگ میتواند 2هفته یا حداکثر یک ماه به طول بینجامد. هیچگاه در مقابل تهدیدهای کودک ضعیف عمل نکنید و فکر نکنید با نوع رفتاری که با او دارید باعث آسیب به بدن یا روان او میشوید. مرزها را والدین برای کودکشان تعیین میکنند. فراموش نکنید اگر مرزبندی از طرف کودک اعمال شود، مشکل از شماست نه او که درواقع تابعی از غرایز و خواستههای غریزی و احساسی است.
منبع:مجله سیب سبز