نتیجه جابجایی سیارات منظومه شمسی
نتيجه مطالعه ای جديد نشان می دهد اگر جاي زمين و مريخ با هم عوض می شد، مريخ به سياره ای زمين مانند كه در آن امكان حيات وجود داشته باشد تبديل نمی شد. در اين شرايط شدت نور خورشيد نصف می شد و يخ دوباره بر سطح این سياره ظاهر می شد.
طبق قوانين كپلر، جرم سياره تقريباً بر مدارش اثری ندارد و اين جرم خورشيد است كه چيزها را كنترل می كند. هم مريخ و هم زمين همیشه به سمت خورشيد در حال سقوطند، همه اجسام دیگر هم همين وضعيت را دارند.
مريخ در حال حاضر حوزه مغناطيسی اندکی دارد يا اصلاً حوزه مغناطيسی ندارد به همين دليل جو خيلی باريكی دارد. بدون وجود حوزه مغناطيسی، بادهای خورشيدی كه به وسيله خورشيد ايجاد می شوند مريخ را فاقد جو می كنند كه به نوبه خود موجب می شود مريخ خيلی سرد شود. اگر مريخ در جاي زمين قرار گيرد، باز هم فاقد حوزه مغناطيسی خواهد بود و بنابراين جو كوچكی خواهد داشت. به طورکلی اگر مريخ جايش را با زمين عوض كند، كمي گرم تر می شود اما به دليلی كه گفته شد، شايد باز هم قابل سكونت نباشد.
دليل فقدان حوزه مغناطيسی در مريخ هم اين است كه هسته مريخ مدتی طولانی است كه سرد و جامد شده (برخلاف هسته زمين كه هنوز خيلی مذاب است). فقدان هسته مذاب مانع از اين می شود كه يك حوزه مغناطيسی به قدر كافی قوی شود و از جو حفاظت كند . دلايل ديگری هم وجود دارد اما اين عمده ترين دليل است. به خاطر داشته باشيد كه دلیل ذکر شده باعث می شود مريخ يا هر سياره ای به ابعاد مريخ که در مدار زمين قرار بگيرد سیاره ای قابل سكونت نباشد.
اگر جاي سيارات عوض شود در منظومه شمسی چه اتفاقی مي افتد؟
اكثراً نيروی جاذبه تعيين می کند كه مواد و اشيای موجود در جهان به كجا حركت كنند. همه موادی كه جرم دارند جاذبه توليد می كنند، اما آنهایی كه جرم بيشتری دارند نسبت به آنهايی كه جرم کمتری دارند جاذبه قوی تری توليد می كنند و نیروی جاذبه با افزايش فاصله كاهش می يابد. آنهایی كه بيشترين جرم را دارند، بر اجرام ديگر به ويژه آنها كه در همسايگی شان هستند بيشترين اثر را به جا می گذارند.
فيزيكدان ستاره شناس رنول مالهوترا از دانشگاه آريزونا از اولين دانشمندانی است كه اين ايده را مطرح كرد كه سيارات تقريباً در اوايل شکل گیری منظومه شمسی به اطراف مهاجرت كرده اند. وي با شبيه سازی رايانه ای به اين نتيجه می رسد كه تغيير مكان سيارات، منظومه شمسی را به شدت آشفته می كند. اگرچه هيچ يك از سيارات داخلی تر در ده ميليون سال اول به خارج از منظومه شمسی پرت نشده اند، اما همه در فواصل مداری خود دچار تغييرات بزرگی شدند.
در همين رابطه يك نظريه جدید هم وجود دارد. دانشمندی به نام دوگ لين چند سال پيش اين بحث را مطرح كرده بود كه منظومه شمسی همیشه در آستانه هرج و مرج است. احتمالاً منظومه شمسی در سال های شکل گیریش ناپايدار بوده است. سپس سيارات بار دیگر سازمان یافته اند و يا به گونه ای پرتاب شده اند که از مدارهای اولیه به اندازه كافی فاصله گرفته اند. هر تغيير اساسی ای دوباره سيستم را در آستانه هرج و مرج قرار می دهد. اين وضعيت را می توان با فنجانی پر از قهوه مقایسه کرد. اگر شما فنجانی قهوه ببينيد كه دقيقاً لبالب پرشده منطقی است که نتيجه بگيريد مقداری قهوه به اطراف می ریزد و کاری نتوانید انجام دهید.
منبع : www.020.ir