به گزارش سرویس ورزشی جام نیـوز، استقلال مقابل سایپا ناکام شد و حالا در حالی برای جدال با نفت مسجدسلیمان در خانه حریف استارت زده که بسیاری از کارشناسان معتقدند این تیم همچنان از عدم وجود یک بازیساز تمامعیار در میانه میدان رنج میبرد. همین مسئله و سایر شرایط حاکم بر آبیپوشان موجب شد با شاهرخ بیانی گپ بزنیم. مردی که سالیان متمادی بازیساز استقلال و تیم ملی کشورمان بود.
ضربه مدیریتی استقلال
یکی از مشکلاتی که طی سالیان اخیر به استقلال ضربات بزرگی وارد کرده، عدم ثبات مدیریت در این باشگاه و ضعف افرادی بود که سمتهای مهمی را در استقلال احراز کردهاند. طی این سالها آنقدر مدیرعامل عوض کردهایم که عملاً چیزی به ثبات نرسید. از طرف دیگر، عملکرد و توانایی مدیران در مواردی همچون نقل و انتقالات و توانایی حفظ بازیکنان بزرگ مشخص میشود. یک مدیر توانمند باید این کارایی را داشته باشد که در شرایط بحرانی با مهرههای کلیدی قراردادهای سه ساله و پنج ساله منعقد کند تا پس از پایان هر فصل، کادر فنی بابت جدایی احتمالی آنها عزا نگیرد.
جای خالی جباری و پاتوسی
استقلال در این فصل بازیکنان خوبی دارد و میتواند از وجود آنها به بهترین شکل ممکن استفاده کند ولی در میانه میدان ضعف بازیسازی احساس میشود و این واقعیتی غیرقابل کتمان است. همه بازیکنان استقلال شایسته هستند ولی باید حقیقت را گفت و به این نکته اذعان کرد که آبیها در میانه میدان به نفراتی همچون مجتبی جباری یا آیاندا پاتوسی نیاز دارند تا بتوانند مهاجمان خود را به خوبی تغذیه کنند. متأسفانه استقلال در میانه میدان مدیر ندارد و کسی نیست که وسط زمین را برای ما به خوبی جمع کند.
بازیکنی که بازیکن نشد
داریوش شجاعیان بازیکن توانمندی است ولی کاملاً از سبک بازی او طی چند هفته اخیر پیداست که همچنان از احتمال آسیبدیدگی مجدد میترسد و همین احتیاط فراوان موجب شده اعتمادبهنفس قبل را نداشته باشد. شجاعیان مهره خوبی است و اگر اوج بگیرد، قطعاً میتواند کمک حال استقلال شود. نکته دیگر، افت کردن فرشید اسماعیلی است. متأسفانه فرشید از وقتی جلوی پرسپولیس پنالتی خراب کرد، دیگر برای استقلال بازیکن نشد.
زندگی حرفهای
واقعیت امر این است که به نظر من، بازیکنان استقلال حرفهای زندگی نمیکنند. حداقل اینکه اغلب آنها زندگی حرفهای ندارند و مشخص نیست پس از پایان زمان تمرین کجا میروند و تغذیه آنها چگونه است. این موارد اهمیت بسیار زیادی دارد و تحت هیچ شرایطی نمیتوان آنها را کتمان کرد. البته منظور من همه بازیکنان نیست ولی واقعیت امر این است که قطعاً بعضی از آنها زندگی حرفهای ندارند و این مسئله علاوه بر خود نفرات، به کل مجموعه نیز ضربه میزند.
وسوسه داوران
باید با واقعیت زندگی کنیم. وقتی با فوتبالیستها قرارداد چند میلیاردی بسته میشود ولی داوران برای هر مسابقه حداکثر یک میلیون تومان دستمزد میگیرند که تازه آن هم با تأخیر فراوان پرداخت میشود و گاهی اوقات چند ماه داده نمیشود، کاملاً بدیهی است که دست و پای بعضی از آنها مقابل پیشنهادات وسوسهانگیز، شل شود. خداینکرده نمیگویم داوران ما چنین کاری میکنند ولی واقعیت این است که وقتی دستمزد داوران خوب نباشد و همان رقم اندک را هم ندهند، قطعاً آنها با پیشنهاد رشوه، وسوسه میشوند.
نان و نمک استقلال
چهرههای قدیمی استقلال دلشان برای این تیم میسوزد و کاملاً بدیهی است اگر آبیپوشان ببازند، در رسانهها انتقاد کنند. نظر آقای فکری محترم است ولی به اعتقاد من کسی که نان و نمک استقلال را خورده باشد، هرگز از ناکامی این تیم خوشحال نمیشود. اتفاقاً حالا یک کادر کاملاً استقلالی روی نیمکت داریم و همه ما دلمان میخواهد شاهد موفقیت آنها باشیم چون کامیابی استقلال یعنی خوشحالی همه ما.