پرچم ایران، به رنگهاي سبز، سفيد، و قرمز، درميان اين سه رنگ بسته به نوع حکومتهايي که بر ايران فرمانروايي کردهاند گاه شير و خورشيد - که قدمت بيشتري دارد - و گاه سفيد (بدون نشان) قرار گرفتهاست، درحال حاضر و بعد از انقلاب 1357 هجري شمسي ايران نشاني که بيانگر «الله» و شعار «لا اله الا الله» است به رنگ قرمز در ميان پرچم و روي رنگ سفيد قرار گرفتهاست، همچنين 22 «اللهاکبر» به رنگ سفيد و به نشانه پيروزي انقلاب در روز 22 بهمن، در حاشيه پايين رنگ سبز و حاشيه بالاي رنگ قرمز قرار گرفتهاست.
معناي رنگهاي پرچم
سبز - نشانه خرمي و دوستي
سفيد - صلح و دوستي (بر گرفته از نشانه زرتشتيان)
قرمز - نشان خون از دست رفتگان در راه ايران (شهيدان)
اين سه رنگ از دير باز در نمادهاي ايراني بکار ميرفتهاند. براي نمونه در نگارههايي که از کاخهاي شوش بدست آمدهاست اين سه رنگ را با اين ترتيب ميتوان ديد.
درفش کاوياني
نخستين اشاره در تاريخ اساطير ايران به وجود پرچم، به قيام کاوه آهنگر عليه ظلم و ستم آژيدهاک (ضحاک) برميگردد. در آن هنگام، کاوه براي آن که مردم را عليه ضحاک بشوراند، پيشبند چرمي خود را بر سر چوبي کرد و آن را بالا گرفت تا مردم گرد او جمع شوند. سپس کاخ فرمانرواي خونخوار را در هم کوبيد و فريدون را بر تخت شاهي نشانيد. فريدون نيز پس از آنکه فرمان داد تا پاره چرم پيشبند کاوه را با ديباهاي زرد و سرخ و بنفش آراستند و در و گوهر به آن افزودند، آن را درفش شاهي خواند و بدين سان درفش کاوياني پديد آمد. نخستين رنگهاي پرچم ایران زرد و سرخ و بنفش بود، بدون آنکه نشانهاي ويژه بر روي آن وجود داشته باشد. درفش کاويان صرفاً افسانه نبوده و به استناد تاريخ تا پيش از حمله تازيان به ايران، به ويژه در زمان ساسانيان و هخامنشيان، پرچم ملي و نظامي ايران را درفش کاويان ميگفتند؛
محمدبن جرير طبري در کتاب تاريخ خود به نام الامم و الملوک مينويسد: درفش کاويان از پوست پلنگ درست شده، به درازاي دوازده ارش که اگر هر ارش را که فاصله بين نوک انگشتان دست تا بندگاه آرنج است، 60 سانتي متر به حساب آوريم، تقريباً پنج متر عرض و هفت متر طول ميشود. ابوالحسن مسعودي نيز در مروج اهب به همين موضوع اشاره ميکند.
به روايت بيشتر کتابهاي تاريخي، درفش کاويان زمان ساسانيان از پوست شير يا پلنگ ساخته شده بود، بدون آنکه نقش جانوري بر روي آن باشد. هر پادشاهي که به قدرت ميرسيد، تعدادي جواهر بر آن ميافزود. به هنگام حمله اعراب به ايران، در جنگي که در اطراف شهر نهاوند درگرفت، درفش کاويان به دست آنان افتاد و چون آن را همراه با فرش مشهور «بهارستان» نزد عمر بن خطاب، خليفه مسلمانان، بردند، وي از بسياري گوهرها، درها و جواهراتي که به درفش آويخته شده بود، دچار شگفتي شد و به نوشته فضل الله حسيني قزويني در کتاب المعجم: «... سپس بفرمود تا آن گوهرها را برداشتند و آن پوست را سوزانيدند.
پرچم ایران پس از تازش تازيان
پس از تازش تازيان به ايران، ايرانيان تا 200 سال هيچ درفش يا پرچمي نداشتند و تنها دو نفر از قهرمانان ملي ايران زمين، يعني ابومسلم خراساني و بابک خرمدين، داراي پرچم بودند. ابومسلم پرچمي يک سره سياه رنگ داشت و بابک سرخ رنگ، به همين روي بود که طرفداران اين دو را سياهجامگان و سرخجامگان ميخواندند. از آنجايي که علماي اسلام تصويرپردازي و نگارگري را حرام ميدانستند تا سالهاي مديد هيچ نقش و نگاري از جانداران بر روي درفشها تصوير نميشد.
نخستين تصوير بر روي پرچم ایران
در سال 255 خورشيدي ( 976 ميلادي) که غزنويان، با شکست دادن سامانيان، زمام امور را در دست گرفتند، سلطان محمود غزنوي براي نخستين بار دستور داد نقش يک ماه را بر روي پرچم خود که رنگ زمينه آن يکسره سياه بود، زردوزي کنند. سپس در سال 410 خورشيدي (1031 ميلادي) سلطان مسعود غزنوي به انگيزه دلبستگي به شکار شير دستور داد نقش و نگار يک شير جايگزين ماه شود و از آن پس هيچگاه تصوير شير از روي پرچم ملي ايران برداشته نشد؛ تا انقلاب اسلامي در سال (1979 ميلادي).
افزوده شدن نقش خورشيد بر پشت شير
در زمان خوارزمشاهيان يا سلجوقيان سکههايي زده شد که بر روي آن نقش خورشيد بر پشت آمده بود؛ رسمي که به سرعت در مورد پرچمها نيز رعايت شد. در مورد علت استفاده از خورشيد، دو ديدگاه وجود دارد: يکي اينکه چون شير گذشته از نماد دلاوري و قدرت، نشانه ماه مرداد (اسد) هم بوده و خورشيد در ماه مرداد در اوج بلندي و گرماي خود است، به اين ترتيب همبستگي ميان خانه شير (برج اسد) با ميانه تابستان نشان داده ميشود. نظريه ديگر بر تأثير آيين مهرپرستي و ميتراييسم در ايران دلالت و از آن حکايت دارد که به دليل تقدس خورشيد در اين آيين، ايرانيان کهن ترجيح دادند خورشيد بر روي سکهها و پرچم بر پشت شير قرار گيرد.
پرچم در دوران صفويان
در ميان شاهان سلسله صفويان که حدود 230 سال بر ايران حاکم بودند، تنها شاه اسماعيل اول و شاه تهماسب اول بر روي پرچم خود نقش شير و خورشيد نداشتند. پرچم شاه اسماعيل يک سره سبز رنگ بود و بر بالاي آن تصوير ماه قرار داشت. شاه تهماسب نيز چون خود زاده ماه فروردين (برج حمل) بود، دستور داد به جاي شير و خورشيد تصوير گوسفند (نماد برج حمل) را هم بر روي پرچمها و هم بر سکهها ترسيم کنند. پرچم ایران در بقيه دوران حاکميت صفويان سبز رنگ بود و شير و خورشيد را بر روي آن زردوزي ميکردند. البته موقعيت و طرز قرار گرفتن شير در همه اين پرچمها يکسان نبوده، شير، گاه نشسته بوده، گاه نيمرخ و گاه رو به سوي بيننده. در بعضي موارد هم خورشيد از شير جدا بوده و گاه چسبيده به آن. به استناد سياحت نامه ژان شاردن جهانگرد فرانسوي استفاده او بيرقهاي نوک تيز و باريک که بر روي آن آيهاي از قرآن و تصوير شمشير دو سر حضرت علي (ع) يا شير خورشيد بوده، در دوران صفويان رسم بودهاست. به نظر ميآيد که پرچم ایران تا زمان قاجارها، مانند پرچم اعراب، سه گوشه بوده نه چهارگوش.
پرچم در عهد نادرشاه افشار
نادر که مردي خودساخته بود، توانست با کوششي عظيم ايران را از حکومت ملوک الطوايفي رها ساخته، بار ديگر يکپارچه و متحد کند. سپاه او از سوي جنوب تا دهلي، از شمال تا خوارزم و سمرقند و بخارا، و از غرب تا موصل و کرکوک و بغداد و از شرق تا مرز چين پيش روي کرد. در همين دوره بود که تغييراتي در خور در پرچم ملي و نظامي ايران بهوجود آمد. درفش شاهي يا بيرق سلطنتي در دوران نادرشاه از ابريشم سرخ و زرد ساخته ميشد و بر روي آن تصوير شير و خورشيد هم وجود داشت؛ اما درفش ملي ايرانيان در اين زمان سه رنگ سبز و سفيد و سرخ با شيري در حالت نيمرخ و در حال راه رفتن داشته که خورشيدي نيمه بر آمده بر پشت آن بود و در درون دايره خورشيد نوشته بود: «المک الله». سپاهيان نادر در تصويري که از جنگ وي با محمد گورکاني، پادشاه هند، کشيده شدهاست، بيرقي سه گوش با رنگ سفيد در دست دارند که در گوشه بالايي آن نواري سبزرنگ و در قسمت پاييني آن نواري سرخ دوخته شدهاست. شيري با دم برافراشته به صورت نيمرخ در حال راه رفتن است و درون دايره خورشيد آن باز هم «المک الله» آمدهاست. بر اين اساس ميتوان گفت پرچم سه رنگ عهد نادر مادر پرچم سه رنگ فعلي ايران است. زيرا در اين زمان بود که براي نخستين بار اين سه رنگ بر روي پرچمهاي نظامي و ملي آمد، هر چند هنوز پرچمها سه گوشه بودند.
دوره قاجارها، پرچم چهار گوشه
در دوران آغا محمدخان قاجار، سر سلسله قاجاريان، چند تغيير اساسي در شکل و رنگ پرچم داده شد، يکي اين که شکل آن براي نخستين بار از سه گوشه به چهارگوشه تغيير يافت و دوم اين که آغامحمدخان به دليل دشمني که با نادر داشت، سه رنگ سبز و سفيد و سرخ پرچم نادري را برداشت و تنها رنگ سرخ را روي پرچم گذارد. دايره سفيد رنگ بزرگي در ميان اين پرچم بود که در آن تصوير شير و خورشيد به رسم معمول وجود داشت، با اين تفاوت بارز که براي نخستين بار شمشيري در دست شير قرار داده شده بود. در عهد فتحعلي شاه قاجار، ايران داراي پرچمي دوگانه شد. يکي پرچمي يکسره سرخ با شيري نشسته و خورشيد بر پشت که پرتوهاي آن سراسر آن را پوشانده بود. نکته شگفتي آور اين که شير پرچم زمان صلح شمشير بدست داشت در حالي که در پرچم عهد جنگ چنين نبود. در زمان فتحعلي شاه بود که استفاده از پرچم سفيد رنگ براي مقاصد ديپلماتيک و سياسي مرسوم شد. در تصويري که يک نقاش روس از ورود سفير ايران «ابوالحسن خان شيرازي» به دربار تزار روس کشيده، پرچمي سفيد رنگ منقوش به شير و خورشيد و شمشير، پيشاپيش سفير در حرکت است. سالها بعد، اميرکبير از اين ويژگي پرچمهاي سه گانه دوره فتحعلي شاه استفاده کرد و طرح پرچم امروزي را ريخت. براي نخستين بار در زمان محمدشاه قاجار (جانشين فتحعلي شاه) تاجي بر بالاي خورشيد قرار داده شد. در اين دوره هم دو درفش يا پرچم به کار ميرفتهاست که بر روي يکي شمشير دو سر حضرت علي (ع) و بر ديگري شير و خورشيد قرار داشت که پرچم اول درفش شاهي و دومي درفش ملي و نظامي بود.
اميرکبير و پرچم ایران
ميرزا تقي خان اميرکبير، بزرگمرد تاريخ ايران، دلبستگي ويژهاي به نادرشاه داشت و به همين سبب بود که پيوسته به ناصرالدين شاه توصيه ميکرد شرح زندگي نادر را بخواند. اميرکبير همان رنگهاي پرچم نادر را پذيرفت، اما دستور داد شکل پرچم مستطيل باشد (بر خلاف شکل سه گوشه در عهد نادرشاه) و سراسر زمينه پرچم سفيد، با يک نوار سبز به عرض تقريبي 10 سانتي متر در گوشه بالايي و نواري سرخ رنگ به همان اندازه در قسمت پايين پرچم دوخته شود و نشان شير و خورشيد و شمشير در ميانه پرچم قرار گيرد، بدون آنکه تاجي بر بالاي خورشيد گذاشته شود. بدين ترتيب پرچم ایران تقريباً به شکل و فرم پرچم امروزي ايران درآمد.
انقلاب مشروطيت و پرچم ایران
با پيروزي جنبش مشروطه خواهي در ايران و گردن نهادن مظفرالدين شاه به تشکيل مجلس، نمايندگان مردم در مجلسهاي اول و دوم به کار تدوين قانون اساسي و متمم آن ميپردازند. در اصل پنجم متمم قانون اساسي آمده بود: «الوان رسمي بيرق ايران، سبز و سفيد و سرخ و علامت شير و خورشيد است»، کاملاً مشخص است که نمايندگان در تصويب اين اصل شتابزده بودهاند. زيرا اشارهاي به ترتيب قرار گرفتن رنگها، افقي يا عمودي بودن آنها، و اين که شير و خورشيد بر کدام يک از رنگها قرار گيرد، به ميان نيامده بود. همچنين درباره وجود يا نبود شمشير يا جهت روي شير ذکري نشده بود. به نظر ميرسد بخشي از عجله نمايندگان به دليل وجود شماري روحاني در مجلس بوده که استفاده از تصوير را حرام ميدانستند. نمايندگان نوانديش در توجيه رنگهاي به کار رفته در پرچم به استدلالات ديني متوسل شدند، بدين ترتيب که ميگفتند رنگ سبز، رنگ دلخواه پيامبر اسلام (ع) و رنگ دين است، بنابراين پيشنهاد ميشود رنگ سبز در بالاي پرچم ملي ايران قرار گيرد. در مورد رنگ سفيد نيز به اين حقيقت تاريخي استناد شد که رنگ سفيد رنگ مورد علاقه زرتشتيان است، اقليت ديني که هزاران سال در ايران به صلح و صفا زندگي کردهاند و اين که سفيد نماد صلح، آشتي و پاکدامني است و لازم است در زير رنگ سبز قرار گيرد. در مورد رنگ سرخ نيز با اشاره به ارزش خون شهيد در اسلام، به ويژه امام حسين (ع) و جان باختگان انقلاب مشروطيت، به ضرورت پاسداشت خون شهيدان اشاره شد. وقتي نمايندگان روحاني با اين استدلالات مجاب شده بودند و زمينه مساعد شده بود، نوانديشان حاضر در مجلس سخن را به موضوع نشان شير و خورشيد کشاندند و اين موضوع را اين گونه توجيه کردند که انقلاب مشروطيت در مرداد (سال 1285هجري شمسي 1906 ميلادي) به پيروزي رسيد يعني در برج اسد (شير). از سوي ديگر چون اکثر ايرانيان مسلمان شيعه و پيرو علي هستند و اسدالله از القاب حضرت علي (ع) است، بنابراين شير هم نشانه مرداد است و هم نشانه امام اول شيعيان. در مورد خورشيد نيز چون انقلاب مشروطه در ميانه ماه مرداد به پيروزي رسيد و خورشيد در اين ايام در اوج نيرومندي و گرماي خود است، پيشنهاد شد خورشيد را نيز بر پشت شير سوار کنند که اين شير و خورشيد هم نشانه علي (ع) باشد هم نشانه ماه مرداد و هم نشانه چهاردهم مرداد، يعني روز پيروزي مشروطه خواهان، و البته وقتي شير را نشانه پيشواي امام اول (ع) بدانيم، لازم است شمشير ذوالفقار را نيز به دستش بدهيم. بدين ترتيب براي اولين بار پرچم ملي ايران به طور رسمي در قانون اساسي به عنوان نماد استقلال و حاکميت ملي مطرح شد. در سال 1336 منوچهر اقبال، نخست وزير وقت، به پيشنهاد هياتي از نمايندگان وزارت خانههاي خارجه، آموزش و پرورش و جنگ طي بخشنامهاي ابعاد و جزئيات ديگر پرچم را مشخص کرد. بخشنامه ديگري در سال 1337 در مورد تناسب طول و عرض پرچم صادر و طي آن مقرر شد طول پرچم اندکي بيش از يک برابر و نيم عرضش باشد.
پرچم بعد از انقلاب اسلامي
در اصل هجدهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران مصوب سال 1358 (1979 ميلادي) در مورد پرچم گفته شدهاست که پرچم جمهوري اسلامي از سه رنگ سبز، سفيد و سرخ تشکيل ميشود و نشانه جمهوري اسلامي (تشکيل شده با حروف الله اکبر) در وسط آن قرار دارد.