«تابناک با تو» - تصور کنید فردا برای یک کار جدید مصاحبه دارید. برخی از افراد ممکن است به این فکر کنند که چه نوع سؤالاتی از آنها پرسیده میشود تا بتوانند آماده شوند، یا تصور کنند که مصاحبه به خوبی پیش میرود.
در دیگران، فکر مصاحبه باعث میشود که تمام شب به بدترین سناریوهای ممکن فکر کنند، حتی چیزهای عجیب و غریبی که احتمال رخ دادن آنها اندک است. اگر شما فردی هستید که تمایل به انجام دومی دارید، مستعد تصور فاجعهبار هستید.
فاجعهپردازی تمایل به این است که تصور کنید بدترین اتفاق در هنگام تصور موقعیتی در آینده رخ خواهد داد، حتی اگر شواهدی وجود داشته باشد که این محتملترین نتیجه نیست.
فاجعهپردازی مکرر ممکن است عاملی در ایجاد برخی مشکلات سلامت روان باشد.
فاجعهپردازی از این باور ناشی میشود که با تصور اینکه چه چیزی ممکن است اشتباه پیش برود، بهتر میتوانیم از خود در برابر آسیب محافظت کنیم – چه جسمی و چه روانی. تصوری نادرست!
همانطور که ما رویدادهای آینده را تصور میکنیم، یک واکنش عاطفی به داستانی که در حال ایجاد آن هستیم تجربه میکنیم و از این واکنش برای تعیین احساس خود در آینده استفاده میکنیم. اما این روش پیشبینی آینده اغلب اشتباه است زیرا ما نمیتوانیم هر چیزی را که ممکن است اتفاق بیفتد تصور کنیم.
اگر شما فردی هستید که در هنگام استرس یا مضطرب به فاجعه میپردازید، چند کار وجود دارد که میتوانید برای کمک به آنها انجام دهید:
۱. در صبح تصمیم بگیرید
ما اغلب در شب نگران آینده هستیم. هنگامی که ما خواب هستیم، فعالیت در بخش منطقی مغز کاهش مییابد و فعالیت در بخش احساسیتر مغز ما افزایش مییابد. در نتیجه، وقتی شب بیدار هستیم، تمایل داریم از مغز احساسی خود برای تصویرسازی آینده استفاده کنیم. کمبود خواب همچنین میتواند ما را نسبت به چیزهایی که تهدیدکننده تصور میکنیم، حساستر کند.
وقتی بیدار هستید و دراز کشیدهاید و نگران فردا شدهاید، به خود یادآوری کنید که منطقی فکر نمیکنید. منتظر ماندن تا صبح برای تصمیمگیری، میتواند مفید باشد.
۲. به منتقد درونی خود بیاموزید که دلسوزتر باشد
فاجعهپردازی میتواند از منتقد درونی ما ناشی شود. همان منقد درونی که با آن گاهی که خلوت میکنیم با خودمان صحبت میکنیم و از قضا ادبیات تندی هم دارد!
سعی کنید به تدریج یاد بگیرید که خودانتقادی منصفانهتری داشته باشید و لحت فکر کردنتان ملایمتر شود. تصور کنید که قضاوتگر درونی شما شخص دیگری است که منطقیتر فکر میکند و از چند جهت به یک مشکل مینگرد.
۳. داستان بهتری بسازید
حتی اگر همه چیز در گذشته اشتباه پیش رفته باشد، بعید است در آینده هم این امر تکرار شود. اگر تمایل به فاجعهپردازی در مورد رویدادهای آینده دارید، سعی کنید به جای آن به راههایی فکر کنید که این رویداد ممکن است به خوبی پیش برود و این طوری کمتر مضطرب میشوید.
مثلا بسیاری از ما در هنگام آماده شدن برای یک امتحان جامع و دشوار به صورت غیرمنطقی تصور میکنند که طراح دقیقا از جاهایی از کتاب که ما خوب نخواندهایم یا درک نکردهایم، سوال میدهد، در صورتی که طراحان سوالات در درون ما نیستند و چه بسا سوالهایی هم مطرح شود که ما خیلی پیش پا افتاده و بدیهی و ساده میدانیم، اما در نظر آنها این سوالات دشوار به نظر میرسند.
استراتژی دیگر این است که نه تنها یک، بلکه تعدادی داستان قابل قبول در مورد آنچه ممکن است اتفاق بیفتد، بسازید.
۴. با خود مهربان باشید
سعی کنید زمانی که آینده خود را در نظر میگیرید با خود دلسوزتر باشید. این دشوارتر از آن چیزی است که تصور کنید.
متاسفانه حتی ادمهایی که با دیگران دلسوز هستند، راه مهربانی با خودشان را نمیدانند. برخی که بسیار مضطرب هستند و میخواهند مثلا در یک شرایط دشوار اقتصادی همه چیز را درست کنند، تصور میکنند که خیلی باید به خودشان سخت بگیرند و مثلا کوچکترین ولخرجی یا ناتوانی در جور کردن یک قرار کاری را فاجعه میدانند و خودشان را بابت آن ملامت میکنند.
در صورتی که کمی استراحت یا خرید یک هدیه کوچک برای خود، چیزی را عوض نمیکند.
به جای برنامهریزیهای غیرمنعطف که پیداست مدت زیادی قابل دنبال کردن نیستند و به جای ترس از اینکه اگر این برنامهریزی سفت و سخت را دنبال نکنید چهها خواهد شد، کمی با خودتان مهربانتر بشوید و این را در برنامهریزی خود هم بگنجانید.
منبع: یک پزشک