استراتژی امنیت ملی بایدن، یک فانتزی خام است

فرارو سه شنبه 10 آبان 1401 - 10:29
در سند استراتژی امنیت ملی بایدن از تهدید چین سخن گفته شده است. با این وجود، همزمان به لزوم تعهدات کاملا غیرواقع بینانه برای همکاری امریکا با آن کشور نیز اشاره شده است.

نادیا شادلوفرارو- نادیا شادلو معاون مشاور سابق امنیت ملی امریکا در کاخ سفید در سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ میلادی بوده است. او یکی از همکاران اندیشکده هادسون و اندیشکده هوور است. شادلو دارای مدرک دکترا از مدرسه جان هاپکینز نیتز در رشته مطالعات بین المللی پیشرفته است. او عضو شورای روابط خارجی است.

به گزارش فرارو به نقل از وال استریت ژورنال، سند استراتژی امنیت ملی دولت بایدن که اخیرا منتشر شد شایسته تقدیر است چرا که به درستی چین را به عنوان «مهم‌ترین چالش ژئوپولیتیک» امریکا شناسایی کرده است. با این وجود، به طور همزمان در آن سند از تغییرات آب و هوایی به عنوان تهدیدی «وجودی» برای ایالات متحده سخن میان آمده و اشاره شده که امریکا باید در این زمینه با پکن همکاری کند. در این موضوع، سند استراتژی امنیت ملی دولت بایدن دچار تناقض خطرناکی شده است. تمرکز بر همکاری آب و هوایی مقابله با تهدید چین را دشوارتر می‌سازد و شانس موفقیت ایالات متحده در کاهش پایدار انتشار کربن را کاهش می‌دهد.

این سند اشاره می‌کند که چین از باز بودن اقتصاد بین‌الملل سود برده حتی در شرایطی که پکن اغلب از قدرت اقتصادی خود برای مجبور کردن کشور‌ها به پذیرش خواسته‌هایش استفاده می‌کند و در عین حال دسترسی به بازار‌های خود را محدود می‌سازد.

این سند بر پیوند بین قدرت اقتصادی و امنیت ملی تاکید می‌کند و اذعان دارد که ایالات متحده به تولید کالا، گره زدن سیاست‌های تجاری به رفاه مردم آمریکا و حفظ مزیت رقابتی خود در فناوری‌های کلیدی نیاز دارد. هم چنین، در این سند تایید شده که موفقیت رویکرد ایالات متحده در قبال چین به کمک متحدان و شرکا نیاز دارد، زیرا ایالات متحده و متحدان‌اش حدود ۶۵ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل می‌دهند.

با این وجود، این سند از زبانی همراه با آرزو در مورد این که چگونه ایالات متحده و چین باید «همزیستی مسالمت آمیز» داشته باشند و «در پیشرفت بشری با یکدیگر سهیم باشند» استفاده کرده است. مشکل آن است که دو کشور پیشرفت انسانی و زیربنای سیاسی و اقتصادی پیشرفت را به گونه‌ای متفاوت از یکدیگر می‌بینند.

برای ایالات متحده، پیشرفت ریشه در آزادی فردی، حکومت دموکراتیک و حاکمیت قانون دارد. به سختی می‌توان این موضوع را با نیات چین منطبق ساخت.

تنظیم کنندگان سند تلاش کرده‌اند تا ایالات متحده را بازیگری معقول و منطقی نشان دهد، اما در این روند نتوانسته‌اند جهان را آن طور که هست توصیف کنند. چشم اندازی خوش بینانه در لحن این سند وجود دارد همراه با این امید که ایالات متحده بتواند تقریبا در همه چیز با چین همکاری کند: «اقلیم، تهدیدات ناشی از پاندمی، عدم اشاعه تسلیحات کشتار جمعی، مقابله با مواد مخدر غیر قانونی و غیر قانونی، بحران جهانی غذا و مسائل کلان اقتصادی».

چنین جاه طلبی‌های بلندپروازانه‌ای را در کنار ساخت نیروگاه‌های ذغال سنگ توسط چین، امتناع از اجازه تحقیقات در مورد منشاء کووید، کمک و مشارکت در برنامه هسته‌ای کره شمالی و انفعال در برابر سازمان‌های تبهکار فراملیتی که فنتانیل را از طریق خرید‌های بزرگ انرژی وارد ایالات متحده می‌کنند، قرار دهید. هم چنین، این بلندپروازی سند دولت بایدن را در کنار تداوم حمایت چین از جنگ روسیه در اوکراین که منجر به بحران جهانی غذایی می‌شود، بگذارید.

علیرغم این واقعیت‌ها سند استراتژی امنیت ملی بایدن تاکید می‌کند که هیچ کشوری نباید از پیشرفت در موضوعات فراملی وجودی مانند بحران آب و هوا به دلیل اختلافات دوجانبه خودداری کند. بنابراین، در این سند، منافع آمریکا به مشکلات تاکتیکی تقلیل می‌یابد. رقابت با چین بر سر فناوری در سند بایدن صرفا یک فکر ثانوی است.

سند استراتژی دولت بایدن نتوانسته خواستار جدایی یا جدایی گزینشی از چین شود. در همین حال مفاد این سند وابستگی‌هایی را تقویت می‌کند که به پکن قدرت می‌دهد کشور‌های دیگر را مجبور به پذیرش خواسته‌هایش کند. تا زمانی که این الزامات به طور مستقیم مطرح نشود ایجاد ائتلاف‌های سیاسی داخلی برای اتخاذ تصمیمات سخت اگر غیرممکن نباشد دشوار خواهد بود.

سند استراتژیک دولت بایدن به درستی اشاره کرده که «ده سال آینده» تعیین کننده خواهد بود، با توجه به این که ما در یک «نقطه عطف» هستیم که انتخاب‌های انجام شده آمریکا را در مسیری قرار می‌دهد که «موقعیت رقابتی ما را تا مدت‌ها در آینده تعیین می‌کند». با این وجود، باید به نویسندگان این سند گفت دقیقا به این دلیل که «دریچه فرصت‌های ما ممکن است در حال بسته شدن باشد» ضروری است که واقع بین‌تر باشیم.

در شرایطی که بحران اوکراین پیامد‌های ویرانگر حذف تدریجی گاز طبیعی، نفت و انرژی هسته‌ای را در زمانی که باد و خورشید نمی‌توانند جایگزین آن شوند را نشان داده، به نظر می‌رسد این سند استراتژیک نسبت به واقعیت دچار کوربینی شده است. دولت بایدن بر «لزوم گذار از سوخت‌های فسیلی» اصرار می‌ورزد و نمی‌پذیرد که گاز طبیعی خود یک سوخت برای دوران گذار است و ایالات متحده توانایی تولید و صادرات بیش‌تر آن را دارد.

استراتژی بایدن وابستگی‌هایی را به چین ایجاد خواهد کرد؛ مشابه قدرت مجبور سازنده روسیه بر آلمان. قدرتی که ناشی از نیاز آلمان به تامین انرژی از طریق روسیه بوده است. این موضوع در مورد توسعه جهانی نیز صدق می‌کند، زیرا بر سیاست‌های آب و هوایی بدون کربن که به کشور‌های فقیر آسیب می‌زند تاکید ورزیده است. همان گونه که وزیر انرژی سنگال سال گذشته اظهار داشت اعمال محدودیت برای وام دهی به منظور توسعه پروژه‌های نفتی و گازی مانند «برداشتن نردبان و درخواست از ما برای پریدن یا پرواز» است.

در کنگره تازه پایان یافته حزب کمونیست چین «شی جین پینگ» عزم خود را برای هدایت آن چه به عنوان یک «فرایند تاریخی برگشت ناپذیر» قلمداد کرده نشان داد فرآیندی که در آن چین به «انتخاب جدید» بشریت تبدیل می‌شود. اکنون زمان آن نیست که در چنین رقابتی دچار تناقض شویم و رفتار و احساسی دمدمی باشیم.

منبع خبر "فرارو" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.