به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، روز گذشته اقتصاد ایران با یک خبر عجیب مواجه شد. صندوق توسعه ملی مستقیما به بازار آمده و برای اولین بار با کد خود اقدام به خرید سهام کرده است.
این خبر از دو جهت حائز اهمیت است. نخست آنکه ورود سرمایههای بین نسلی برای حمایت از بورس اینبار به شکلی مستقیم و بدون مشخص بودن حجم منابع انجام خواهد شد و دوم اینکه اساسا در این تصمیم مشخص نشده که اگر قرار است بازار سهام به محلی برای سرمایهگذاری مستقیم سرمایههای بین نسلی تبدیل شود، این ورود سرمایه چگونه و با چه بدنه کارشناسی انجام خواهد شد؟ چنین امری به این دلیل از اهمیت زیادی برخوردار است که متعلق بودن منابع صندوق به همه و بهویژه آیندگان، خود دلیلی محکم برای شفاف بودن سازوکار حاکم بر سرمایهگذاریهای آن است. از سوی دیگر، صندوق توسعه ملی، مانند سایر صندوقهای مشابه آن در دنیا، باید منابع خود را به شکل دارایی خارجی نگه دارد که مداخله در بورس این امر را نیز در نظر نگرفته است.
در روز سهشنبه خبر حمایت صندوق توسعه ملی از بورس منتشر شد. بر اساس نظر تحلیلگران، چنین تصمیمی حتی اگر برای بورس موثر باشد بدون شک در صورت در نظر نگرفتن بسیاری از نکات برای آینده اقتصاد ایران سازنده نخواهد بود. دلیل اصلی آن ناشی از ابهامات متعدد در جزئیات اخبار منتشر شدهاست. در این گزارش به بررسی رویکرد حمایت از بازارهای مالی پرداخته شده و در ادامه آن انتقادهایی به تصمیم گرفتهشده توسط صندوق توسعه ملی وارد شدهاست.
در روز گذشته خبری مبنیبر خرید سهام توسط صندوق توسعه ملی منتشر شد. آنطور که در متن این خبر آمده، قرار است این صندوق با کد معاملاتی جداگانه برای اولینبار در تاریخ فعالیت خود منتشر شود. در نگاه اول این خبر یک اتفاق مثبت کوتاهمدت برای بورس تهران است، زیرا با ورود پولهای انباشته شده در این صندوق به بازار سهام، میتوان شاهد افزایش رونق در معاملات کلی بازار سهام بود.
از طرف دیگر علاوهبر افزایش رونق معاملاتی، با توجه به این موضوع که هماکنون شاخصکل بورس اصلاح قابلتوجهی را نسبت به قله قبلی خود در سال۱۴۰۱ انجام داده است، قیمت سهمها در محدوده نسبتا ارزانی در حال معاملهشدن است. این امر نشان میدهد که صندوق توسعه ملی، میتواند در قیمتهای خوبی خریدار سهام باشد. به گفته مدافعان این طرح چنین اقدامی سبب میشود که در پایان سال بازدهی کسبشده برای صندوق باعث خنثیکردن افت ارزش پول ملی شود. طبیعتا این موضوع به بهبود شرایط منابع صندوق منتهی خواهد شد، با اینحال در بررسی چنین امری باید این مساله را هم در نظر داشته باشیم که ورود مستقیم صندوق به بازار سهام احتمالا به این سادگی که بیانشده، نیست و نکات مهمی در آن وجود دارد که در بررسی وضعیت مطرحشده حتما باید در نظر گرفته شود.
در بازارهای مالی یکی از مهمترین اصولی که موجب افزایش اعتماد سرمایهگذاران به آن میشود، اصل شفافیت و تقارن اطلاعاتی در بازار است. هنگامی که اخبار و اطلاعات در بازار به یک میزان و بهصورت متقارن درمیان فعالان منتشر نشود، در بلندمدت آن بازار به یک بازار ناکارآ تبدیل خواهد شد. بررسیها نشان میدهد که این نامتقارنی سبب ایجاد رانت در بازار شده و برای بازار آسیبزا است. یکی از مزایای شفافیت درخصوص تصمیمات گرفتهشده توسط نهادهای ناظر بر بازار عبارت است از بهوجود آمدن اتاقهای فکری که درباره نحوه اثرگذاری تصمیم بر آینده بازار سرمایه مشورت میکنند.
با توجه به این موضوع که در کشور اقتصاددانان و فعالان با سواد زیادی وجود دارند، تبادلنظر با آنها درخصوص اقدامات و تصمیمات موردنظر، میتواند به بهبود روند سیاستگذاری کمک کند. درخصوص خبر منتشرشده از حمایت صندوق توسعه ملی، میتوان شاهد این بود که تمام قوه کارشناسی و تحلیلی کشور نقشی در این تصمیمگیری نداشتهاند. در گذشته نیز میتوان تصمیمات نامناسبی را نام برد که به دلیل عدممشورت نهاد تصمیمگیر با افراد با تجربه فعال در بازار، اخذ شده و نتایج موردانتظار را بهدنبال نداشتند. از این تصمیمات میتوان به مواردی مانند دامنهنوسان نامتقارن، عدمایفای نقش بازارگردان بهطور مناسب، معاملات الگوریتمی و غیره اشاره کرد.
یکی از موضوعاتی که نسبت به این خبر منتشرشده نقد وارد میکند، نداشتن تیم مشخص و توانمندی درخصوص تصمیمگیری برای حمایت بازار سرمایه بوده است. اگر این صندوق در نظر داشت تصمیم موثر و مفیدی را برای بازار سهام اتخاذ کند، ابتدا از چندماه قبل از آن باید اقدام به تشکیل تیمی متشکل از افراد متخصص و باتجربه در بورس کند.
در اینصورت فعالان بازار میتوانستند اسامی و تاریخچه فعالیت هریک از افراد را مشاهده کنند که این خود سبب میشود سرمایهگذاران به سیاستهای اتخاذ شده توسط این صندوق اعتماد کرده و با خیالی راحت سرمایه خود را وارد بازار کنند. یکی دیگر از فواید داشتن یک تیم با تجربه این است که نسبت به تصمیمات اولیه سیاستگذار، نظرات خود را بیان میکنند و برخی از تصمیمات حذف و سیاستهای صحیحی جایگزین آنها میشوند که این خود مانند یک فیلتر اولیه میتواند به بهبود روند تصمیمگیری کمک کند.
آنطور که بررسیها نشان میدهد لزوما ورود پول صندوق توسعه ملی نمیتواند برای بازار سرمایه در بلندمدت خبر خوبی به حساب آید. یکی از مهمترین نکاتی که به آن باید توجه کافی داشت، نحوه خرید سهام برای حمایت از بورس است. نحوه خرید به این مطلب اشاره میکند که هنگامی که یک پول هنگفت میخواهد به بازار سهام تزریق شود، باید به گونهای این عمل صورت پذیرد تا شاخصکل و شاخص هموزن بهصورت همگرا رشد خوبی را از خود به نمایش گذاشته که این رشد باعث ترغیب فعالان بازار نسبت به واردکردن پولهای خود از بازارهای رقیب به این بازار شود. بنابر این برای محققشدن این هدف باید برنامهریزیها و تصمیمات منطقی توسط یک تیم قوی تحلیلگر و معاملهگر صورت پذیرد، اما در این صندوق آنطور که شواهد نشان میدهد چنین تیمی وجود نداشته و نحوه تصمیمگیری برای خرید سهام توسط پول کلان صندوق، همچنان در ابهام بهسر میبرد. اگر این صندوق بخواهد مانند حمایتکردنهای صندوقهای مختلف در گذشته عمل کند، احتمال میرود که بخش عظیمی از پول خود را در سهمهایی وارد کند که از ارزش بازار زیادی برخوردار بوده و بهعنوان نمادهای بزرگ بازار شناخته میشوند، در نتیجه این کار شاهد این خواهیم بود که شاخصکل بورس روند صعودی اما شاخص هموزن همچنان روند نزولی را بپیماید و بازدهی واقعی سهامداران کمتر از بازدهی شاخصکل میشود.
یکی دیگر از نقدهایی که به این خبر وارد بوده، نبود شفافیت در عملکرد حمایتی این صندوق است. بررسی تاریخچه نماگر اصلی بازار سهام نشان میدهد مدتهاست که در حال اصلاح بهسر میبرد، پس از چند ماه بازدهی منفی بازار بورس ناگهان صندوق توسعه ملی با استفاده از منابع بیننسلی به حمایت از بازار سرمایه بدون شفافیت درباره نحوه انجام این کار، اقدام میکند؛ در واقع این نبود شفافیت در تصمیمات گرفتهشده توسط صندوقهای حمایتی، منجر به عدمجلباعتماد سرمایهگذار شده و به هیچوجه از ریسکهای حاکم بر بازار نخواهد کاست، در نتیجه برای محققشدن هدف حمایتی صندوق توسعه، حتما باید سازوکار خرید سهام مشخص باشد، وگرنه بهنظر میرسد که این صندوق بیننسلی نتواند در بلندمدت از کلیت بازار حمایت کند.