کوههای مذکور که زاغههای معروف به غارهای هنامه در آن حفر شده رشتههای فرعی ارتفاعات کپه داغ به شمار میرود و جنس آنها رسوبی است؛ بدین معنی که جنس کوهها در اینجا سنگی نیست و بافت گراولی دارد که امکان حفر در آنها نسبتاً آسان است. غارهای هنامه حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ متر بالاتر از کف دره حفر شدهاند.
به گزارش ایسنا، شهرستان شیروان در شمال شرقی استان خراسان شمالی قرار گرفته که از طرف شمال با کشور ترکمنستان هم مرز بوده از جنوب به شهرستان اسفراین از شرق به شهرستان فاروج و از غرب به شهرستان بجنورد محدود میشود.
روستای هنامه (=رحیم آباد) که مجموعه معماری دستکندی متشکل از زاغههای متعدد حفر شده در سینه کوه در نزدیکی آن قرار گرفته، از توابع شیروان است و در ۱۵ کیلومتری شمال شرق شهر شیروان قرار گرفته. هنامه از شمال با ذاکرانلو و از جنوب با باغان و از شرق بگدوکانلو، دره اوغاز و از غرب به قلعه چه و قلجق ارتباط دارد. مجموعه معماری دستکند معروف به غارهای هنامه در سینه کوهی آهکی در جنوب روستای هنامه قرار دارد و رودخانه اوغاز و قلجق از مجاورت جنوب شرق و ۴ کیلومتری شمال غرب آبادی میگذرد. کوه چاهک با ارتفاع ۲۳۸۰ متر در ۵/۳ کیلومتری شرق و جنوب شرق و کوه پدلگاه با ارتفاع ۲۶۳۴ متر در ۵ کیلومتری شمال شرق آبادی واقع شدهاند. این غارها در ۱۸ کیلومتری شمال شرقی شیروان در حاشیه شرقی دامنه کوهی به نام گرمهدره که حدود ۱۰۰ متر از کف دره بالاتر است، قرار گرفتهاند و ظاهراً زمانی بهعنوان پناهگاه در دورههای آشوب و ناامنی سیاسی مورداستفاده بومیان منطقه بوده است.
رودخانههای فصلی در دامنه کوه جاری است و در منطقه بقایای فرهنگی مربوط به قرون میانی دوره اسلامی به چشم میخورد.
غارهای هنامه در ۱۵ کیلومتری شمال شرق شهرستان شیروان بخش مرکزی، دهستان سیوکانلو ۱ کیلومتری جنوب روستای هنامه قرار گرفته است. محوطه در یکی از درههای فرعی دره رود اترک علیا به ارتفاع حدود ۱۴۴۵ متر بالاتر از سطح دریا و به مختصات طول جغرافیایی´۳۲۱ ۳۰ ۳۷ و عرض جغرافیایی ۶۳۱ ۰۱ ۵۸ قرار دارد.
باتوجهبه اینکه زاغهها/غارها پلان هندسی منظم و ازپیشطراحیشده ندارند، نمیتوان تاریخ دقیقی برای آنها مشخص کرد. ولی با توجه به پیدا شدن قطعاتی از سفال با لعاب سبز و زرد که نقوش شعاعی در آنها نقش شده و برخی سفالهای نخودی با نقش کنده مواج که از محوطه پای غارها، میتوان غارها را به قرون ۴-۶ هجری تاریخگذاری کرد. نمونه مشابه اینگونه معماری دستکند در سایر نقاط ایران بهویژه در جنوب کشور که جنس تشکیلات زمینشناسی آنها با منطقه موردبحث شباهت دارد و امکان حفر در سینه کوه وجود دارد مشاهده شده که از جمله آنها میتوان به غارهای خربس در جزیره قشم اشاره کرد.
معروف است که نام هنامه در اصل «هانا می» بوده که در گویش کرمانجی یعنی «می کجاست» و این را به دلیل پیدا شدن کوزههای فراوان در اطراف غارها و محوطه پای غارها به منطقه اطلاق کردهاند. بومیان معتقدند این کوزهها مِی قومی بوده که در دوره مغول در منطقه سکونت داشتهاند.
این غارهای دستکند در دیواره عمودی کوهی معروف به گرمهدره حفر شده است. با توجه به اینکه جنس تشکیلات زمینشناسی در این کوهها رسوبی و متشکل از ماسهسنگ و خاک رس است امکان حفر در دل کوه فراهم شده است. این مجموعه معماری دستکند در جبهه غربی کوه و در دیواره پرتگاهی حفر شده که دسترسی به آن از بالای کوه غیرممکن است. در پای کوهی که غارها بر سینه آن حفر شده، رودخانه فصلی هنامه جریان دارد که به طبع میتوانسته در تأمین آب ساکنان غارها نقش اساسی ایفا کرده باشد. در سالیان گذشته به دلیل فرسایش جوی و موقعیت قرارگیری غارها در دیواره عمودی کوه، بخشی از آنها فروریخته و به دامنه غلتیده است. فضاهای ایجاد شده در سه طبقه متفاوت یکی بر روی دیگری ایجاد شده و ظاهراً هر طبقه کارکرد متفاوتی داشته است: طبقه اول که در آن دالانهای نسبتاً بزرگ با پیشآمدگیهایی در پای دیوار به شکل آخور دیده میشود احتمالاً مربوط به نگهداری احشام بوده و باید اسطبل بوده باشد. باتوجهبه اینکه کف فضاها با خاک و آبرفت بالاآمده، ولی هنوز این آخورها حدود ۱ متر از کف بالاتر است که نشان میدهد این آخورها برای تغذیه بز سانان مناسب نیست و باید برای قاطر یا اسب ساخته شده باشد. توجه به ارتفاع و شیب بسیار تند دامنه نشان میدهد موقعیت غارها حتی برای حیواناتی مانند گاو نیز قابلدسترسی نیست و معقول است تصور کنیم حیوانات نیرومندی که توانایی صعود به ارتفاعات را داشتهاند در این فضاها نگهداری میشدهاند. طبقه دوم فضاهای کوچکتر و تو در توی بیشتری دارد که باتوجهبه وجود اجاقهای متعدد و دودزدگی سقف آنها باید مربوط به زندگی افراد بوده باشد و در نهایت طبقه سوم با اتاقهای نسبتاً بزرگ و کمتر احتمالاً انبار بوده است. تمام طبقات یکی بر روی دیگری ساخته شده و سقف هر فضا کف فضای بالای آن محسوب میشود که اغلب حدود ۵۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر ضخامت دارد.
غارهای هنامه بقایای پناهگاههایی است که به نظر میرسد در قرون میانی اسلامی، بهاحتمال فراوان در دوره یورش اقوام مغول به ایران ایجاد شده و در دورههای بعد و به هنگام ناامنیهای سیاسی منطقهای بارها از آن ها استفاده شده است. وجود یکلایه دودۀ ضخیم در سقف تمام فضاها نشاندهنده استفاده مکرر از این فضاها در دورهای به نسبت طولانی است.
شیوه معماری این اثر که در آن سقف هر طبقه کف طبقه دیگر محسوب میشود و نیز موقعیت ویژهای که غارها در آن ایجاد شده در سراسر استان بینظیر است. سفالهای پراکنده در پای دامنه غارها بسیار اندک است و در بین آنها قطعات لعابدار فیروزهای دوره ایلخانی و نیز سفالهای نخودی با نقش کنده مواج دیده میشود.
غارهای هنامه با شماره ۲۲۲۱۴ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است که در صورت سرمایهگذاری و ایجاد امکانات رفاهی قابلیت تبدیل به فضای گردشگری مناسبی دارد.
انتهای پیام