به گزارش اقتصاد آنلاین؛ در جلسات مشاوره آنلاین زوج درمانی ، مشاورین روانشناس به صورت اختصاصی به بررسی دقیق بی اعتمادی در روابط عاطفی می پردازند تا مشکل زوجین به زودی حل شود.
علتبی اعتمادی در روابط عاطفی میان زوجها متاسفانه بحثی می باشد که در عصر حاضر دامن گیر اکثر خانواده ها شده و بسیاری از روابط را به جاده خاکی زده و نابود و خاکستر کرده است!
در اینجا مختصر و البته مفید به این بحث از دید روانشناسی پرداخته ایم و امید است با خواندن این پست دیگر شاهد بی اعتمادی در روابط عاطفی نباشیم و همه زوجین با استفاده از تکنیک های همسرداری به موفقیت در روابطشان برسند.
پایه و اساس یک رابطه در زندگی زناشویی اعتماد و اطمینان است. محمد تکلو کارشناس روان شناسی، با بیان اینکه مهمترین اصل در یک رابطه زناشویی اعتماد و اطمینان است، گفت:
در این زمینه بخوانید؛
با شوهر بیکار چطور می شه کنار اومد؟ + ۱۰ روش ابتکاری برای این شرایط
با نبود اعتماد رابطه رو به سستی می رود و سرانجام منجر به طلاق و جدایی می شود!
وی با بیان اینکه عدم مهارت های ارتباطی نقش موثری در بی اعتمادی میان زوجها دارد، افزود:
اختلافاتی که از قبل حل نشده باشد و طرفین نتوانند این موضوع را بیان کنند باعث میشود این مشکل بیشتر شود، چرا که تمام مسائل در زندگی باید شفاف سازی شود. بی اعتمادی در عشق و رابطه عاطفی اگر درمان نشود، مشکلات بسیار زیادی به همراه خواهد داشت که بدون کمک مشاور خانواده قابل درمان نیستند.
تکلو در ادامه درباره علت بی اعتمادی میان زوجها تأکید کرد:
مبنای اصلی بی اعتمادی میان زوج ها و هر نوع دیگر آن دروغ است. اگر زن و شوهر در زندگی با هم روراست نباشند هیچگاه نمی توانند به هم اعتماد کنند و این مسئله مشکلات زیادی را به دنبال خواهد داشت
این کارشناس در پایان گفت:
زوجین باید علت بی اعتمادی زن و شوهر، عوامل و چرایی رفتار خود را مشخص کنند و از رفتارهای شک برانگیز و خشونت نسبت به هم پرهیز کنند و اطلاعات و آگاهی خود در این زمینه را افزایش دهند و از یک مشاور روانشناس خانواده راهنمایی بگیرند.
شرایط نباید به حال خود رها شود تا خود به خود خوب شوند، هیچ وقت چنین روزی فرا نمی رسد و شرایط مدام بدتر خواهد شد.
بی اعتمادی در رابطه عاشقانه در حال حاضر به بیماری مزمنی در کشورهای در حال گذار در آمده است و مردم چنین کشورهایی را در مقابل تکنولوژی نوین حیران و سرگردان کرده است!
برای دستیابی به شناخت این گسست که واپسمانی، ناامیدی، بد بینی و بی اعتمادی عمومی را در پی داشته است، هر فرد علاقه مند به جامعه را به تفکر و چاره جویی وا می دارد. وقتی جامعه ای با رکود اقتصادی روبهرو می شود!
یکی از آثار مخرب آن پیدایی بی اعتمادی است و اگر میزان آن شدید باشد جامعه را با بحران رو به رو می سازد.
در واقع بحران اقتصادی سیاسی و اجتماعی و فراگیر شدن آن باعث می شود که اعتماد تک تک افراد نسبت به یکدیگر و مجموعه آنها نسبت به جامعه سست شود و همبستگی بین فرد و جامعه از هم گسیخته شود.
باید بدانید که در بی اعتمادی میان زوجها هنجارهای اخلاقی نزول پیدا می کند و معیارهای اجتماعی نادیده گرفته می شود
و در نهایت بی اعتمادی به همسر باعث می شود به حقوق دیگران تجاوز شود و آشکارا باج گیری، رشوه خواری، اختلاس، زورگیری، رانت خواری، آقازادگی و… افزایش می یابد؛ و افراد برای رسیدن به هدف های خود به هر وسیله ای دست می اندازند.
زمانی که مردم کشوری اطمینان خود را از تأثیرگذاری مشارکت بر فرایند اجتماعی بیهوده می دانند و اعتماد خود را از گارگزاران جامعه از دست می دهند؛ جامعه با پدیده ای به نام از خود بیگانگی رو به رو می شود.
اولین قدم و نکته، سیاه و سفید نکردن آدم ها و مطالب است.
نباید انسانها را به دو گروه مطلق قابل اعتماد و غیر قابل اعتماد تقسیم کرد. بلکه می توان از این جنبه (اعتماد) به انسانها نمره داد. (باید بدانیم هیچ چیز در این دنیا مطلق نیست.)
trust چند نکته برای رهایی از تله بی اعتمادی دومین نکته:
حتمأ باید با یک متخصص روانشناسی در ارتباط باشید تا بتواند در این امر شما را یاری کند.
نکته سوم: هیچ گاه ذهن خوانی نکنید زیرا این کار باعث می شود شما برای اینکه ثابت کنید که درست ذهن خوانی کرده اید به دنبال مدرک باشید و این امر باعث می شود تا شما از دیگران دور شوید و باعث خرابی رابطه ها می شود.
به جای این رفتار بیایید صادقانه با افراد در مورد رفتارشان صحبت کنیم. این روش مناسب تر است.
نکته چهارم: سعی کنیم بی اعتمادیمان را به خودمان متذکر شویم. هرگاه به دنبال معناهای پنهان و منفی رفتار دیگران بودید به این فکر کنید که شاید یک تله بی اعتمادی باشد و شما را گرفتار کند. در هر صورت تله بی اعتمادی در رابطه باید درمان شود تا به دیگر اعضا سرایت نکند چون می تواند احترام در خانواده را از بین ببرد.
اغلب کسانی که در گذشته، عذاب بدرفتاری و بی اعتمادی را چشیده اند، مجموعه پیچیده ای از احساساتی مثل درد، ترس، غضب و سوگ را تجربه کرده اند. در نتیجه روابط فعلی شان هم درد آفرین و تحت تاثیر گذشته است.
از آنجایی که فرد بی اعتماد احتمالا در دوران کودکی مورد بدرفتاری قرار گرفته و به اطرافیان خود بی اعتماد بوده است، در دوران بزرگسالی نیز از نزدیک شدن به دیگران و ایجاد رابطه صمیمانه با آنها هراس دارد
آنها در روابط خود احساس راحتی نمی کنند. دیگران به جای اینکه برایشان اطمینان آفرین و شادی بخش باشند، پیش بینی ناپذیر و خطرناک جلوه می کنند. چنین افرادی فکر می کنند که دیگران به آنها صدمه می زنند، خیانت می کنند و ازشان سوء استفاده می کنند. این مورد در بی اعتمادی میان زوجها نیز وجود دارد. در واقع علت بی اعتمادی زن و شوهر ریشه در بی اعتمادی و باورهای غلط آنها نسبت به همه چیز دارد.
پس بایستی در برابر دیگران همیشه حالت دفاعی داشته باشند. اعتماد کردن برای آنها سخت است، حتی به نزدیکان، چون عدم اعتماد به دیگران به بخشی از شخصیت آنها تبدیل شده است.
این افراد گمان می کنند که دیگران مخفیانه قصد دارند به آنها آسیب بزنند. حتی اگر رفتار فردی با آنها خوب، انسانی و احترام آمیز باشد، در ذهن شان به دنبال این مسئله می گردند که انگار کاسه ای زیر نیم کاسه است.
افرادی که بی اعتمادی در رابطه را شروع می کنند اعتقاد راسخ دارند که سلام گرگ بی طمع نیست. به علاوه این افراد به خودشان و توانایی ها و دوست داشتنی بودن خودشان هم اعتماد ندارند
آنها شک دارند به این که آنقدر خوب باشند که طرف مقابل شان حاضر باشد با آنها بماند. بنابراین دائم به دنبال نشانه هایی برای این مقصود طرف مقابل شان هستند.
هر چند زندگی با بی اعتمادی میان زوجها به نظر مشکل می رسد اما اگر یک همسر بی اعتماد دارید در کنار کمک گرفتن از مشاوره همسران توصیه های زیر می تواند به داشتن رابطه ای با تنش کمتر با همسرتان کمک کند:
در صورتی که بی اعتمادی و بدرفتاری همسرتان تحت تاثیر دوران کودکی اوست، نباید انتظار این را داشته باشید که این مشکل به سرعت رفع شود.
گاهی اینطور به نظر می رسد که تلاش ما به منظور ایجاد اعتماد و خوش بینی، نه تنها ثمری ندارد، بلکه موجب افزایش خصومت او نسبت به شما شده و شما را بیش از پیش نسبت به بهبودی شرایط مأیوس می کند.
اگر قادر به پذیرش همسر بی اعتماد خود هستید و همزمان امید به درمان دارید، شرایط بهتری برای تحمل بدرفتاری های ناشی از بی اعتمادی خواهید داشت.
برقراری رابطه فردی که بی اعتمادی به همسر را هدف خود قرار داده دشوار می باشد و جلب اعتماد او مستلزم عملکرد سنجیده و شکیبایی بسیار است. بنابراین به تدریج و بدون هیچ گونه فشار یا اجباری وارد رابطه با او شوید و اجازه دهید که او اندک اندک به شما اعتماد کند.
به یاد داشته باشید که به همسر خود در مورد اعتماد فرصت لازم را بدهید و اصرار زودهنگام در این باره نداشته باشید.برای مثال نگویید:
«چرا تو نمی توانی به من اعتماد کنی؟» اگر چنین کنید فرضیه همسرتان مبنی بر این که شما فردی انتقادگر هستید، به اثبات خواهد رسید و در نتیجه با شما مقابله خواهید کرد.
طبیعی است که شما در برابر بدبینی، اتهامات، سرزنش ها و بدرفتاری های او با خشم و ناراحتی از خود واکنش نشان می دهید اما مشکل اینجاست که این فرد از آنجایی که به شما بی اعتماد است، دقیقا انتظار همین رفتار را از سوی شما دارد.
لجبازی کردن شاید روشی برای تخلیه هیجان های منفی نسبت به همسر بدرفتار و بی اعتماد باشد. اما پژوهش ها در مورد بی اعتمادی میان زوجها نشان داده است که لجبازی و اصرار بر تکرار رفتار نمی تواند چنین مشکلی را حل کند.
رفتارهای تلافی جویانه شما سبب می شود که یک بار دیگر همسرتان به این نتیجه برسد که مثل همه افراد دیگر، به شما نیز نمی تواند اعتماد کند.
بنابراین از چنین واکنش هایی برای رفع علت بی اعتمادی زن و شوهر خودداری کنید! فکر این که یک فرد بی اعتماد، مانند کودکی زخمی و هراسان است، می تواند شما را در کنترل خشم تان نسبت به او یاری کند.
به او نشان دهید که او در گذشته مستحق بدرفتاری و سوءاستفاده شدن نبوده است.
افرادی که در گذشته با همسرتان بدرفتاری کرده اند، به احتمال زیاد او را مستحق این بدرفتاری ها و بی اعتمادی ها می دانسته اند
رسیدن به این نتیجه که بدرفتاری در گذشته به خاطر بد بودن او رخ نداده است؛ می تواند به بالا بردن عزت نفس بیشتر او کمک کند.
آنچه می تواند بی اعتمادی میان زوجها را بیشتر کند، رفتار مبهم، شک برانگیز یا غیرصادقانه شما است. در واقع علت بی اعتمادی زن و شوهر از جایی همین نزدیکی نشات می گیرد، از چیزهایی که فکرش را هم نمی کنید.
برای مثال اگر به دلایل مختلف که برای خودتان موجه است ترجیح بدهید تماس های تلفنی اعضای خانواده، دوستان یا همکاران تان را در حضور همسر پاسخ ندهید. بدون این که برای او توضیح دهید که این کار را از روی عادت یا به خاطر خجالت انجام می دهید؛ می توانید زمینه ایجاد شک و بی اعتمادی را در همسرتان فراهم کنید.
هیچ اشکالی ندارد مشکلات و ذغذغه های زندگی خود را با یک مشاور روانشناس خانواده خوب در میان بزارید.
اگر بی اعتمادی و بدرفتاری همسرتان شدید است، به ویژه اگر تجارب بدرفتاری در گذشته آسیب جدی به او زده است، از شما نمی خواهیم که به تنهایی با آن روبرو شوید. گاهی پیدا کردن علت بی اعتمادی زن و شوهر نیاز به فرد شومی دارد که علاوه بر تجربه، تخصص بالایی در زوج درمانی دارد
در صورت امکان بدون این که همسرتان را متهم به بدبینی کنید یا او را مقصر بدانید، از روان درمانگری صاحب صلاحیت برای تغییر این ویژگی کمک بگیرید.