مخمصه بدی برای لاتهای کوچه خلوت سیاست در خارج از کشور بروز کرده؛ بعد از گوگوش و مهناز افشار و تعدادی دیگر از چهرهها که با واقعیت رفقا و همکیشانشان مواجه شدند، ساسی مانکن، خواننده مستهجن هم لقب خود را از مخاطبانش گرفت؛ آنها که برای دقایق مستمری، او را بیشرف صدا زده و به برگزاری کنسرتش اعتراض میکردند.
این اعتراضها ادامه داشت، تا آنکه نهایتاً پلیس این مخاطبان ساسیمانکن را از کنسرتش بیرون کرد! امّا احتمالاً صدای این لقبگذاری تا پایان کنسرت در گوشش بود.
مخمصه از آنجهت که همه منطق اینها سرمایهداری و شهرتپرستی و پولپرستی است؛ لذا با همان منطق هم لاطائلات سیاسی میگویند و لات کوچه خلوت میشوند، و هم کنسرت و رقصشان را در هر شرایطی که باشد برگزار میکنند؛ حالا هم خودشان و هم دوستانشان به تناقض درونی خوردهاند که بالاخره باید کدام ادا را دربیاورند؟ ادای غم یا همان ساز و رقص مزهاش بیشتر است؟ این پارادوکسهای سنگین و این هفتادرنگی در این اجتماعات، صحنههای عبرتانگیز عجیبی خلق کرده است؛ ملّت نمیداند به این آدمها بخندد یا به خاطر ایرانیبودنشان گریه کند؟