امروز ۱۵ آبان چهل و چهارمین سالروز انتصاب ارتشبد غلامرضا ازهاری به نخستوزیری ایران در سال ۱۳۵۷ است.
بعد از ترور حسنعلی منصور در ششم بهمن ۱۳۴۳ به دست محمد بخارایی از اعضای اصلی جمعیت فداییان اسلام، امیرعباس هویدا سکاندار اداره دولت پهلوی شد و تا ۱۵ مرداد ۱۳۵۶ بر سر کار ماند.
محمدرضا شاه در دوره حدود ۱۳ ساله نخستوزیری هویدا بیش از هر دوره دیگری از سلطنت فاصله گرفت و در امور اجرایی کشور دخالت کرد. نتیجه دخالتهای شاه در امور اجرایی از یک سو و ضعف و بیکفایتیهای رو به افزایش هویدا از سوی دیگر موجب فاصله گرفتن بیش از پیش حکومت از مردم شد.
محمدرضا پهلوی زمانی از این خواب خرگوشی بیدار شد که متوجه قویتر شدن اتحاد مردم و آیتالله العظمی سید روحالله موسوی خمینی که سالهای تبعید در ترکیه و عراق و فرانسه را پشت سر میگذاشت، شد. او برای همراه نشان دادن خود و حکومتش با مردم، هویدار را فدا کرد و جمشید آموزگار را در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۳۵۶ به عنوان نخستوزیر جدید راهی بیست و دومین مجلس شورای ملی کرد.
آموزگار هم با شعار فضای باز سیاسی، صرفه جویی و مهار بحرانهای اقتصادی از مجلس رای اعتماد گرفت اما در دوره او کشور با بحرانهای سیاسی - اجتماعی بیشتری چون تخلفات گسترده انتخاباتی در برگزاری بیست و سومین دوره مجلس شورای ملی، آتشسوزی سینما رکس آبادان، تغییر شیوه برخورد رژیم پهلوی با مردم با اعلام حکومت نظامی، افزایش راهپیماییها و اعتراضات عمومی مردم در قم، ورامین، اصفهان، تبریز و تهران و واکنش شدید مردم و روحانیون به چاپ مقاله توهینآمیز «ایران و استعمار سرخ و سیاه » در تاریخ ۱۷ دی ۱۳۵۶ روزنامه اطلاعات علیه امام خمینی روبرو شد.
محمدرضا پهلویِ ۱۳ ماه بعد مجبور به معرفی جعفر شریف امامی به عنوان نخستوزیر به بیست و چهارمین دوره مجلس شورای ملی شد چون پدرش شیخ محمدحسین نظامالاسلام معروف به «آقا شریف» شاگرد و پیشکار میر محمد امامی امام جمعه وقت تهران و نوه دختری ناصرالدین شاه قاجار بود و محمدرضا با دست انداختن به دامن او تلاش کرد تا شکاف بین خود و ملتش را کم و قابل جبران تظاهر کند.
شریف امامی هم ۲۱ شهریور ۱۳۵۷ با شعار دولت آشتی ملی از مجلس بیست و چهارم رای اعتماد گرفت. در دوره او حزب رستاخیز، کازینوها و قمارخانههای بسیاری تعطیل شد، تاریخ رسمی کشور از شاهنشاهی به هجری بازگردانده شد، پُست وزارت مشاور در امور زنان حذف شد، تشکیل احزاب و تشکلهای سیاسی به رسمیت شناخته شد، مطبوعات مجاز به چاپ اخبار سیاسی شدند، مذاکرات مجلس و برخی جلسات دولتی از رادیو و تلویزیون پخش شد و ۱۱۲۶ نفر از زندانیان سیاسی، مذهبی و فرهنگی از جمله آیتالله سید محمود طالقانی و آیتالله حسینعلی منتظری از زندان ستمشاهی آزاد شدند.
اما از سوی دیگر حکومت نظامی و رویارویی مردم و ماموران امنیتی و نظامی هم بیشتر شد و جنایت خونین ۱۷ شهریور و ۱۳ آبان ۱۳۵۷ در دو نطقه شهر یکی در خیابان و میدان ژاله – شهدا - و دیگری در دانشگاه تهران و خیابان شاهرضا – انقلاب - بر علیه مردم عادی، دانشآموزان و دانشجویان به وقوع پیوست و شکاف شاهِ پسر و مردم بیشتر و بیشتر شد.
محمدرضا پهلوی مستاصلتر از هر زمان دیگری برای مهار شرایط بحرانی سیاسی – اجتماعی کشور چاره کار را در انتصاب نخستوزیر نظامی دانست و در روزِ استعفای جعفر شریف امامی در ۱۴ آبان ۱۳۵۷، ارتشبد غلامرضا ازهاری ۶۹ ساله را مامور تشکیل کابینه نظامی کرد.
نخستوزیر جدید ابتدا کابینه ۹ نفرهای که چهار نفرشان از وزرای دولت جعفر شریف امامی و پنج نفرشان از امرا و فرماندهان نظامی و امنیتی بود را به شاه معرفی کرد و تا روز معرفی کابینه برای اخذ رای اعتماد از مجلس شورای ملی، کابینهاش را تکمیل کرد و موفق به اخذ ۱۹۱ رای موافق و ۲۷ رای مخالف از مجلس شد.
امرا و فرماندهان عالیرتبه نظامی در کابینه ارتشبد غلامرضا ازهاری شامل ارتشبد عباس قره باغی وزیر کشور، ارتشبد عباس قرهباغی و بعد حسنعلی مهران وزیر امور اقتصادی و دارایی، ارتشبد رضا عظیمی وزیر جنگ، دریاسالار کمالالدین میرحبیب اللهی و بعد محمدرضا عاملی تهرانی وزیر آموزش و پرورش، دریاسالار کمالالدین میرحبیب اللهی و بعد محسن فروغی وزیر فرهنگ و هنر، ارتشبد غلامعلی اویسی و بعد سپهبد باقر کاتوزیان وزیر کار و امور اجتماعی، سپهبد خلبان امیرحسین ربیعی و بعد منوچهر بهروان وزیر مسکن و شهرسازی، سپهبد دکتر ابوالحسن سعادتمند وزیر اطلاعات و جهانگردی، سپهبد ایرج مقدم وزیر نیرو و دریاسالار کمال الدین میرحبیب اللهی سپس دکتر شمس الدین مفیدی وزیر علوم و آموزش عالی بودند.
همچنین شخصیتهای غیرنظامی از جمله امیرخسرو افشار قاسملو وزیر امور خارجه، حسین نجفی وزیر دادگستری، کریم معتمدی وزیر پست، تلگراف و تلفن، حسن شالچیان وزیر راه، امیرحسین امیرپرویز وزیر کشاورزی و عمران روستایی، محمدحسن مرشد وزیر بهداری، محمدرضا امین وزیر صنایع و معادن، احمد معمارزاده وزیر بازرگانی، عزتالله همایونفر سپس دکتر مصطفی پایدار وزیر مشاور در امور اجرایی، احمد ناظمی وزیر مشاور در امور پارلمانی، مرتضی صالحی وزیر مشاور و رییس سازمان برنامه و بودجه، علینقی کنی سپس محسن شریعتمداری وزیر مشاور و سرپرست اوقاف و، علی فرداد معاون نخستوزیر در کابینه ازهاری منصوب شدند.
غلامرضا ازهاری در سال ۱۳۱۲ به دانشکده افسری رضا شاه رفت و یک سال بعد با درجه ستوان دومی وارد ارتش شاهنشاهی شد و در سال ۱۳۱۶ با درجه سرهنگی در سمت معاونت فرماندهی دژبان مرکز منصوب شد.
او در سال ۱۳۲۸ برای گذراندن دوره آموزش عالی به آمریکا اعزام شد و دو سال بعد به کشور برگشت و در دوره یک ساله فرماندهی ستاد در دانشگاه جنگ شرکت کرد و به درجه سرتیپی ارتقاء یافت.
در سوابق نظامی غلامرضا ازهاری آمده است: «دوره کالج فرماندهی ارتش آمریکا را به پایان رساند. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که ارتش زیر نظر مستشاران آمریکایی بود به دفعات به آمریکا اعزام شد و دورههای ستاد و اطلاعات را پشت سر گذاشت. در سال ۱۳۳۶ به فرماندهی لشکر کرمان و پس از آن به فرماندهی لشکر سبزوار و دو سال بعد به درجه سرلشکری ارتقا یافت و سپس به فرماندهی دانشکده جنگ منصوب شد. در سال ۱۳۴۱ به ستاد فرماندهی نیروی زمینی منتقل شد و یک سال بعد با درجه سپهبدی به فرماندهی سپاه غرب ارتقا یافت. در سال ۱۳۴۵ نماینده نظامی ایران در گروه نمایندگان پیمان نظامی سنتو شد. از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۰ جانشین رییس ستاد ارتش بود. در دوران ریاست ارتشبد فریدون جم بر ستاد ارتش، خود را بازنشسته کرد اما با برکناری ارتشبد فریدون جم در سال ۱۳۵۰ با درجه ارتشبدی مجددا به خدمت دعوت شد و تا آبان ۱۳۵۷ که به عنوان نخستوزیر انتخاب شد، ریاست این ستاد را به عهده داشت.»
او در طول سالهای خدمت در نظام مدالهای متعددی چون نشان درجه یک و دو همایونی و نشانهای لیاقت، افتخار، خدمت، کوشش، ورزش، سپاس، پاس، ۲۸ مرداد و سنتو گرفت.
ازهاری در مسوولیتهایی چون فرماندهی، ریاست دانشگاه نظامی نیروی زمینی، ریاست رکن یک و آجودانی مخصوص شاه ایفای نقش کرد.
ارتشبد ازهاری در اولین اقدام بعد از اخذ رای اعتماد از مجلس برای مهار اعتراضات خیابانی مردم، حکومت نظامی را تشدید کرد سپس فضای سیاسی را با تحت کنترل درآوردن برخی و توقیف برخی دیگر از مطبوعات و روزنامهها بست و ساختمان رادیو و تلویزیون ملی را به تصرف نظامیان درآورد و موجب اعتصاب بخشی و بیکار شدن بخش دیگری از کارکنان این سازمان ملی شد.
البته ازهاری با چراغ سبز محمدرضا شاه و به خیال آرام کردن مردم ۱۲ دولتمرد سابق از جمله نعمتالله نصیری، منوچهر آزمون، عبدالعظیم ولیان، داریوش همایون، غلامرضا نیکپی و امیرعباس هویدا را دستگیر و زندانی کرد اما این کار هم فایدهای نداشت.
در دولت ۵۷ روزه ازهاری تظاهرات و راهپیماییهای عمومی در نفی رژیم افزایش یافت، اعتصابات در ادارات و سازمانها و کارخانجات دولتی و خصوصی بیشتر و پیوستهتر شد، بازارها و مدارس و دانشگاهها تعطیل شدند، روزنامهها و مجلات سرشناس از جمله روزنامههای کیهان و اطلاعات به جمع اعتصاب کنندگان پیوستند و کارکنان و کارگران وزارتخانهها و رادیو و تلویزیون متحدتر از گذشته دست از کار کشیدند و کارمندان بانکهای کشور نیز با پیوستن به جمع سایر کارکنان اعتصاب کنندهِ ادارات و سازمانها موجب تعطیلی سراسری بانکها و ادارات دولتی شدند و دولت نظامی با هجوم دیوانهوار به اعتراضات مردمی سرکوب خونین اجتماعات عمومی را شدت داد.
دومین ماه صدارت ازهاری مصادف شد با اوج قیام میلیونی مردم در تاسوعا و عاشورای حسینی در روزهای ۱۹ و ۲۰ آذر ۱۳۵۷.
یرواند آبراهامیان نویسنده ایرانی – آمریکایی کتاب ایران بین دو انقلاب در خاطرهای ماندگار از اعتراض باشکوه مردم در محرم سال ۱۳۵۷ در کتابش نوشت: «ازهاری با تشدید حکومت نظامی اجازه برگزاری هیچ گونه تظاهراتی را در سطح شهر نداد اما مردم با فرمان رهبرشان، امام خمینی و بزرگان دیگر به خیابانها آمدند و دستورات دولت ازهاری را زیر پا گذاشتند. رژیم از ترس اینکه در روز تاسوعا و عاشورا اوضاع وخیمتر شود، عقبنشینی کرد و کوشید همانند شب عید فطر با مخالفان سازش کند بنابراین سنجابی، فروهر و ۴۷۰ زندانی دیگر را آزاد کرد و اجازه داد در همه شهرها مراسم سوگواری برگزار شود.»
به دنبال انتصاب ارتشبد غلامرضا ازهاری به عنوان نخستوزیر نظامی رهبر کبیر انقلاب اسلامی در واکنش به این انتصاب و قتلعام دانشجویان و دانشآموزان در روز ۱۳ آبان در دانشگاه تهران در دولت جعفر شریف امامی در پیامی اظهار کردند: «من از جنایاتی که اخیرا با فرزندان اسلام در دانشگاهها نمودهاند در سوگم. من از دانشجویان عزیز که در راه اسلام و کشور فدایی دادهاند و در مقابل شاه با مشتی گره کرده ایستادهاند و او را محکوم کردهاند، تشکر میکنم.
عزیزان من از این هیاهوی نظامی نهراسید، که نمیهراسید. شما ملت شجاع ثابت کردید که این تانکها و مسلسلها و سرنیزهها زنگ زده است و با اراده آهنین ملت نمیتواند مقابله کند.... ملت هوشمند ایران نه از چماق و سرنیزه هراس دارد و نه از این خدعه و نیرنگ و فریب.»
انتصاب ارتشبد ازهاری حساسیت خبرگزاریها و روزنامههای بینالمللی را نسبت به واکنش رهبر فرزانه در تعبید ایران برانگیخت.
خبرنگار تلویزیون «سی. بی. اس» آمریکا در نوفل لوشاتو سراغ امام رفت و با گرفتن وقت مصاحبه از ایشان درباره دولت نظامی پرسید و امام هم جواب دادند: «تغییر دولتها تاثیری در نهضت عمومی مردم ایران ندارد. دولتها، چه دولت نظامی باشند و چه دولتهای دیگر، نمی توانند مسائل را حل کنند؛ یعنی قیامی که از مردم صادر شده، این قیام را بشکنند. حرفهای شاه هم حرفهایی است که دیگر ملت از او نمیپذیرند. این مطالبی که حالا گفته و تعهدی که داده است، آغاز سلطنتش هم این تعهد را داد و قسم خورد؛ تعهد را داد و خلاف کرد. اکنون دیگر این تعهدات اثری ندارد. ایشان بدون اینکه خودشان را خیلی زحمت دهند، باید بروند تا ملت خودش تکلیف کشور را تعیین کند.»
خبرنگار خبرگزاری آسوشیتدپرس هم از رقیب رسانهای خود عقب نیفتاد. او هم در نوفل لوشاتو از امام درباره دولت نظامی پرسید و امام خمینی در جواب او گفتند: «توطئه جدید شاه یعنی انتصاب دولت نظامی برای کشتار بیشتر و تسلیم مردم ایران است، که نه تنها راه برای شاه نیست، بلکه هم شاه و هم حامیان وی را در بن بست بدتری قرار می دهد. »
خبرنگار مربوطه در سوالی دیگر از امام پرسید «آیا انتصاب این دولت، سقوط و سرنگونی رژیم فعلی را آسانتر و یا مشکلتر میکند» و امام پاسخ دادند: «آنچه مسلم است سرنگونی رژیم را قطعی تر میکند.»
خبرنگار شبکه دو رادیو و تلویزیون آلمان هم همان روز به دیدار بنیانگذار جمهوری اسلامی رفت. امام در مصاحبه با او گفتند: «با این حکومت نظامی، مردم همان رفتار را میکنند که با حکومتهای دیگر کردند و این دست و پا کردنها در ایران، دیگر هیچ رنگی ندارد و فایدهای برای شاه ندارد. شاه باید برود و چارهای جز این نیست. »
رهبر کبیر انقلاب اسلامی در مصاحبهای هم که در جمع خبرنگاران خارجی در نوفل لوشاتو داشتند در واکنش به نطقی که محمدرضا پهلوی قبل از انتصاب دولت نظامی ازهاری قرائت کرد، بیان کردند: «کار شاه جز فریب و نیرنگ نیست و گمان کرده است به صرف اعتراف، ملت از او دست برخواهد داشت. دیگر این که اگر مجرمی به گناه خود اعتراف کند، برحسب اعترافش باید محاکمه و مجازات شود. دلیل دیگر این که به دروغ میگوید پیام انقلاب شما را شنیدم. اگر شنیده است، که حتما شنیده، پیام ملت این است که شاه و همه خاندانش باید کنار بروند.»
محمدرضا شاه قبل از انتخاب ارتشبد غلامرضا ازهاری نطقی چند دقیقهای را قرائت کرد که این نطق از شبکه سراسری رادیو و تلویزیون کشور پخش شد.
متن این نطق که توسط امام خمینی مورد شماتت و نکوهش قرار گرفت به دست خط عبدالرضا قطبی، پسر دایی فرح دیبا – سومین همسر عقدی محمدرضا – نوشته شده بود و در استادیوی تلویزیونی به دست شاه رسید و او هم با وجود مخالفت اولیه آن را قرائت کرد.
نویسنده این نطق بعدها توسط یکی از دوستان عبدالرضا قطبی که در دفتر مدیرعامل وقت سازمان رادیو و تلویزیون ایران حضور داشت، افشا شد.
منبع : ایسنا