طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب
یه سری مشهد کنار ضریح بودم به نامزدم
زنگ زدم گفتم میزارم رو اسپیکر کنار ضریحم ،
گفت زری کیه ؟
میدونستم بهم خیانت میکنی پس بای
طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب
آقو احمقترین آدم مردیه که دو تا زن میگیره!
خب اگه از ازدواج اولت راضی هستی چرا خرابش میکنی؟
اگه راضی نیستی چرا تکرارش میکنی
طنز نوشته های خنده دار
کاش بانکا یه فکری بحال موجودی دستگاه های خود پردازشون بکنن...
این سومین دستگاهیه که میگه : "موجودی شما کافی نیست"
طنز نوشته های جدید
به بابام زنگ زدم می گم تصادف کردم الان بیمارستانم.
می گه خب حالا یه دونه از جون هات کم شد. هنوز مونده گیم اور بشی از دستت راحت شیم.
فکر کنم منو از تو سطل ماست پیدا کردن
جوک خیلی خنده دار
یبارم رفته بودیم مرکز خرید پالادیوم تو بالاشهر تهرون، تو یه مغازه به یارو گفتم: داداش خربزه مشهدی کیلو چند ؟ حراست رو صدا کرد
بعدا فهمیدیم توپ راگبی بوده . چیکار کنیم ، ندیدیم خب
طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب
جانی جانی، چیست
آیا نام یک ترانه است
آیا نام یک فردیست که جنایتی انجام داده است
خیر این جمله ی یک مادر شوهر است زمانی که عروسش می خواهد سوار ماشین آنها شود، می گوید:جاني جانی، یعنی جا نیست
طنز نوشته های کوتاه
وضعیت عجیبی شده؛ فکر میکنی تشنته ولی بعد از اینکه یه شیشه نوشابه رو یه نفس سر میکشی، میفهمی گشنهت بوده و مجبوری یه پیتزا خانواده هم بخوری.
عجیبتر از اون اینه که تازه بعدش یادت میُفته روزهای
طنز نوشته های کوتاه
پسر عموم رفته زن گرفته
گفتن سه تیکه از جهیزیه پای دوماده ...
لوازم آشپز خونه، لوازم برقی و لوازم چوبی
احتمالاً زنش فقط با خودش دمپایی و کلیپس میبره
جوک خیلی خنده دار
کلا سیستم مردا اینجوریه که :
یا پول دارن قیافه ندارن
یا قیافه دارن پول ندارن
یا قیافه و پول دارن اخلاق ندارن
یا اخلاق دارن پول و قیافه ندارن
یا اینکه همه چی دارن قصد ازدواج ندارن
یا هیچی ندارن فقط قصد ازدواج دارن
طنز نوشته های کوتاه جدید
خواهر زادم تازه زبون باز کرده…
بهش گفتم دایی رو دوست داری؟؟؟ گفت: نه!
خواهرم واس اینکه من ناراحت نشم گفت کلمه “نه” سر زبونشه
گفتم دیگه مطمئن باشم که دوستم نداری؟
گفت: “آله”
طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب
یارو ميره تماشاي رقص باله،
خوابش میبره...
ازش ميـپرسن:
چطور بود؟
ميگه:
خيلي انسان بودن
ديدن من خوابم
همش رو نوك پا راه ميرفتن
طنز نوشته های جالب و خنده دار
عروسی دخترعمو نرفتم، حرف درآوردن که لابد من عاشقش بودم.
چندی بعد عروسی پسرعمه بود
پیامک زد: میدونم عروسی بیا نیستی. فقط بیا برامون حرف درنیارن.
طنز نوشته های کوتاه
دوس دارم یه روز آنقد پولدار بشم که . .
.
.
وقتی رانی می خورم ؛ اون تیکه آخر آناناس که ته قوطی گیر می کنه واسم مهم نباشه
طنز نوشته های کوتاه جدید
یکی اسمش جهانگیر بود میخواست ازدواج کنه به مادرش گفت میخوام بری برام خواستگاری
مادرش گفت کیو میخوای؟
جهانگیرم گفت قشنگ باشه قدش بلند باشه
مادرش گفت امروز عروسی داریم دخترا فامیلم همه میان یه چادر بکن سرت بامون بیا داخل انتخاب کن هرکیو میخوای!
جهانگیرم چادر پوشید و رفت یه دختر قشنگ و قد بلند دید با حجاب که چیزی ازش پیدا نبود.
رفت و گفت من جهانگیرم با من ازدواج میکنی؟
دختره جواب داد حرف نزن احمق
منم صادقم پسر عموت
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته