شعر طنز درباره تعطیلات
هر روزمان تعطیل اگر باشد
دنیا گلستان می شود بی شک
سختی دگر معنی نخواهد داشت
زیرا که آسان می شود بی شک
در کلبه احزان جان ما
آیینه بندان می شود بی شک
هر قدر هم خُسران که پیش آید
جبرانِ خسران می شود بی شک
در چنگ کم خوابی گرفتاریم
این نیز جبران می شود بی شک
ایام تعطیلات جغد پیر
مرغ سلیمان می شود بی شک
قطعا دلیل صرفه جویی در
تن خواه گردان می شود بی شک
غافل نباید شد از این نکته؛
کافر، مسلمان می شود بی شک
مانند اکسیر است و علت بر
آرامش جان می شود بی شک
صد درد بی دردمان نمی دانی
از بیخ درمان می شود بی شک
بازار تفریحات ناسالم
مانند قلیان می شود بی شک
این قسمتش خوش نیست، باجناق
چتر است و مهمان می شود بی شک!
می گفت رندی گر شود تعطیل
اجناس ارزان می شود بی شک
ربطش کجا باشد به تعطیلات
آینده اعلان می شود بی شک
رندی دگر می گفت با این وضع
آشفته سامان می شود بی شک
گفتم عزیزانم چه می گویید؟
آدم که حیران می شود بی شک
ما عاشق ایام تعطیلیم
هر چند کتمان می شود بی شک
تعطیل اگر شد بین تعطیلات
دنیا زر افشان می شود بی شک
باید شود تعطیل سیصد روز
یک روز این سان می شود بی شک!
مجید مرسلی
منبع:khabaronline.ir