از طرف دیگر بدبینی حال شما را بد میکند: باعث میشود شما احساس افسردگی و اضطراب کنید و به اصطلاح «دستگاه جنگ یا گریز» بدنتان فعال بماند که التهاب مزمن میانجامد و التهاب مزمن با ایجاد بیماریهای بسیاری ارتباط دارد.
بنابراین ممکن است فکر کنید بهترین راه برای بهزیستی و سلامت این است که روحیه خوشبینی را در خود تقویت کنید. اما گروهی از روانشناسان میگویند بهتر است درنگ بیشتری در این باره کنید. به نظر آنها به جای ایجاد «خوشبینی مصنوعی» در خودتان بهتر است به موقعیت خودتان در جهان دیدی واقعبینانه داشته باشید.
به نظر میرسد داشتن این نظر «دوتایی» یعنی دید فقط خوشبینانه یا دید فقط بدبینانه از یک موقعیت پیچیدگی واقعیت را نادیده میگیرد.
اگر آدمی بدبین باشید، حالت غالب ذهنی شما به پذیرفتن این تخیل گرایش دارد که اموری هولناک ممکن است رخ دهند. بعد دادههای لازم برای پشتیبانی از این حالت ذهنیتان را پیدا میکنید. در مقابل، اگر آدمی خوشبین باشید، به علت این تمایل ذهنی دادههایی را که دید بد به یک موقعیت را تایید میکنند، کنار میگذارید و به اصطلاح «خودتان را میفریبید.»
اما راه سومی هم وجود دارد: اینکه به جای چسبیدن به تخیلاتتان را درباره پیامدهایی مثبت یا منفی که یک موقعیت معین ممکن است داشته باشد، بر واقعیت و بر انعطافپذیریتان در مواجهه با واقعیت متمرکز شوید.
موضوع مهم این است که به توان خود اعتماد داشته باشید و حداکثر تلاشتان را در مواجهه با موقعیتها انجام دهید، چه موقعیتی خوب باشد، چه موقعیتی بد. چنین شیوه مواجههای بسیار بیشتر به سود بهزیستی شما است تا دل سپردن به این تفکر که به اصطلاح «همیشه همه امور به نتیجه خوبی ختم میشوند»، چرا برخی از اوقات اینگونه نمیشود.