به گزارش الف؛ «اندیشکده کوئینسی» در گزارشی با اشاره به ادعای اخیر نشریه «وال استریت ژورنال» که با استناد به برخی منابع اطلاعاتی رژیم سعودی مطرح شده و در قالب آن از اراده ایران جهت انجام یک حمله قریبالوقوع به بخشهایی از خاک عربستان سعودی خبر داده شده، به واکاوی ابعاد پشت پرده طرحِ این ادعا و اهدافی پرداخته است که مخصوصاً سعودیها از طرح این مسأله دنبال میکنند و دولت بایدن باید مراقب باشد که در تله آنها نیفتد.
اندیشکده کوئینسی در این رابطه مینویسد: «رژیم سعودی چند روز قبل برخی یافتههای اطلاعاتی ادعاییِ خود را با دولت بایدن به اشتراک گذاشته که بر اساس آنها ادعا شده ایران در حال انجام برخی اقدامات و آمادهسازیها جهت یک حمله قریبالوقوع علیه عربستان سعودی است.
بر اساس گزارش اخیر نشریه وال استریت ژورنال، آمریکا و شماری از دولتهای منطقه خاورمیانه در واکنش به این ادعای سعودیها سطح آماده باشِ نیروهای نظامی خود را افزایش دادهاند. این در حالی است که مقامهای ایرانی شدیداً هرگونه ادعا در مورد نیاتشان جهت حمله به خاک سعودی و دیگر مواردی از این دست را تکذیب کردهاند.
در این راستا، ادعای اخیر سعودیها علیه ایران، چشمانداز ایجاد بحرانهایی جدید در رابطه با ایران و تشدید تنشهای منطقهای را تقویت کرده است. دولت بایدن در این میان باید کاملاً مراقب باشد که در دام و تله سعودیها جهت افزایش مداخلات نظامی آمریکا در خاورمیانه و تشدید حمایتهای آن از عربستان سعودی گرفتار نشود. از این منظر، بایدن به هیچوجه نباید اجازه دهد که کشورش در یک درگیری و منازعه جدید در منطقه خاورمیانه درگیر و مشغول شود.
ادعاهای اخیر سعودیها در رابطه با ایران در شرایطی مطرح شدهاند که روابط آمریکا و عربستان سعودی به نحو قابل توجهی رو به سردی حرکت کرده و برخی اعضای کنگره آمریکا طرحهای تنبیهی را علیه عربستان در دست ارائه و اجرا دارند از جمله این طرحها میتوان به تصویب قانونی اشاره کرد که بر اساس آن بایستی کلیه نیروهای نظامی آمریکایی از عربستان سعودی و امارات متحده عربی خارج شوند. دولت بایدن در مدت اخیر همچنین صحبت از ضرورت بازنگری در روابط با عربستان سعودی نیز کرده است و در عین حال، کاستن از سطح و میزان کمکهای نظامی واشنگتن به پادشاهی سعودی را هم تحت بررسی داشته است.
در این فضا، ایجاد یک بحران امنیتی در رابطه با ایران، دقیقاً همان چیزی است که تندروهای حامی سعودی در آمریکا به آن نیاز دارند تا از این طریق توجهات را از واگرایی در منافع آمریکا و عربستان سعودی منحرف کنند. نیازی به گفتن نیست که ادعاهای عربستان علیه ایران نباید چندان از سوی واشنگتن جدی گرفته شود. در این میان، شاید دولت عربستان بخواهد با طرح ادعاهای مخلف علیه ایران، دستِ منتقدان خود در واشنگتن را ببندد و افراد و جریانهایی که مدام به دولت بایدن فشار میآورند تا میزان کمکهای نظامی خود را به عربستان کاهش دهد، به حاشیه براند.
در این راستا نباید فراموش کرد که ایرانیها نیز به دلیل دخالتهای پیدا و پنهان اخیر عربستان سعودی در تحولات جاری کشورشان، دلایل کافی جهت بدبینی به این کشور را دارند. با این همه، اینکه بر اساس آنچه سعودیها ادعا کردهاند ایران بخواهد یک اقدام مستقیم نظامی را علیه عربستان انجام دهد، چندان واقعبینانه به نظر نمیرسد.
اولاً، ایران و عربستان به ویژه در دوره حضور دولت «ابراهیم رئیسی» در قدرت (در ایران)، چندین دور مذاکرات تنشزدایی را انجام دادهاند و بدون تردید تهران مایل به خاتمه دادن به جریان تعامل و دیپلماسی با ریاض نیست. جدای از اینها، ایران اساساً تنشزایی در منطقه را در راستای منافع خود نمیبیند و انگیزهای هم در این رابطه ندارد.
در نهایت باید توجه داشت که زمانبندیِ طرح ادعاهای اخیر سعودیها علیه ایران نیز در نوع خود قابل تأمل است. این ادعای سعودیها تنها اندکی پس از اقدام عربستان سعودی در همراهی با تشکیلات «اوپک پلاس» جهت کاستن از تولید روزانه نفت خود که در بحبوحه بحران انرژی جهانی، ضربهای جدی به منافع آمریکا به حساب میآید، مطرح شده است.
سعودیها به خوبی میدانند که در شرایطی که روابطشان با آمریکا رو به وخامت حرکت میکند، مسائل محدودی وجود دارند که میتوانند زنگهای هشدار را در واشنگتن به صدا درآورند و این کشور را بار دیگر به سمت ریاض سوق دهند. در این میان، طرح ادعاهای مختلف در مورد آنچه «تهدیدِ ایران» خوانده میشود قطعاً یکی از موارد اینچنینی است.
نباید فراموش کرد که پیشتر، طرح ادعاهای مختلف در مورد آنچه «توسعهطلبی ایرانیها» عنوان میشد موجب گشت تا باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا پس از امضای توافق «برجام» در سال ۲۰۱۵، در حرکتی فاجعهبار با کارزار نظامی عربستان سعودی علیه یمن همراهی کرده و از آن حمایت کند. جالب اینکه هر زمان دولت عربستان سعودی خود را در معرض حملات گسترده منتقدان به دلیل انجام جنابات جنگی و نقض گسترده حقوق بشر میبیند، از یک راهبرد و تاکتیک تکراری استفاده میکند و آن این است که رژیم سعودی و لابیهای آن به نحو گستردهای فعال میشوند و با تأکید و برجستهسازی آنچه تهدیدِ ایران ادعا میکنند، به نحوی این پیام را به آمریکاییها میرسانند که تقابل ریاض با ایران در راستای منافع آمریکا هم است و بهتر است آمریکاییها برای خودشان هم که شده روند حمایتهای خود از رژیم سعودی به ویژه در حوزه نظامی را ادامه داده و افزایش دهند.
در گذشته این حربه تا حد زیادی جواب میداد با این حال آمریکاییها اکنون باید بدانند که این مسأله و تاکتیک به سیاستهایی ختم خواهد شد که هم برای آمریکا و هم ثبات منطقه خاورمیانه به شدت مضر و خطرناک هستند.
افکار عمومی آمریکا نباید فراموش کند که دولت ترامپ چگونه همچون رژیم سعودی که در شرایط کنونی از تهدید حمله قریبالوقوع ایران علیه خود سخن میگوید، ادعاهای تهدیدآمیز زیادی را علیه ایران مطرح کرد و در نهایت زمینه را جهت ترور ژنرال «قاسم سلیمانی» فراهم کرد. اقدامی که تبعات مخرب و گستردهای را برای آمریکاییها به همراه داشت. اکنون نیز دولت بایدن باید هوشیار باشد و در دام و تله سعودیها در رابطه با ایران گرفتار نشود.
آمریکا باید بداند که اقدام اخیر عربستان در کاستن از میزان تولید نفتش، حرکتی خصمانه از سوی ریاض در رابطه با منافع آمریکا بوده و اینکه اکنون واشنگتن بخواهد به یکچنین رژیمی کمک نظامی کند، به هیچ عنوان ایده خوبی نیست. رژیم عربستان در شرایط کنونی در راستای منافع آمریکا کنشگری نمیکند و واشنگتن نباید تبدیل به نیروی نیابتی ریاض در ماجرای تنشزایی علیه ایران شود.
مذاکرات جهت احیای توافق برجام با ایران، مدتی است که متوقف شده و از زمان آغاز تحولات اخیر در ایران نیز دولت بایدن اراده و اشتیاق کمتری جهت مذاکره با تهران پیدا کرده است. در این فضا، اوجگیری برخی تنشهای منطقهای با محوریت ایران، بدون تردید گزاره مذاکرات اتمی با تهران را برای همیشه از روی میز حذف خواهد کرد. در این میان، همگان باید امید داشته باشند که جهت جلوگیری از وقوع یک بحران هستهای و حتی جنگ در منطقه خاورمیانه، ایران و آمریکا هر چه سریعتر راهی جهت از سرگیری مذاکرات اتمی و دستیابی به یک توافق در سال جدید میلادی پیدا کنند.
دولت بایدن باید این نکته را برای رژیم عربستان سعودی روشن کند که آمریکا قصد ندارد به نیابت از آنها از گزینه نظامی علیه کشوری دیگر نظیر ایران استفاده کند. عربستان نشان داده که متحدی غیرقابل اتکا و غیرارزشمند برای آمریکا است و واشنگتن برای چنین رژیمی نباید منافع حیاتی خود را به خطر بیندازد و در سطح و میزان گسترده به آن تسلیحات بفروشد.
آمریکا باید این پیام را به نحوی آشکار و روشن به عربستان سعودی برساند که انتخابها و اقدامات عربستان که در نقطه مقابل منافع ملی آمریکا قرار دارند، تبعات بدی را برای آن به همراه دارند و به طور خاص سعودیها میتوانند این مسأله را در کاهش یافتن سطح حمایتهای نظامی واشنگتن از ریاض مشاهده کنند.
آمریکا نباید در فضایی که ایران دست به اقدام خاصی نمیزند، صرفاً بر اساس تحریکات عربستان سعودی و امارات، نیروهای نظامیاش را در راستای منافع دو کشور یاد شده به خط کند. دولت بایدن حتی باید هر چه سریعتر و قبل از اینکه نیروهای آمریکایی به دلیل سیاستهای خاص دولتهای امارات و عربستان، وارد درگیریهای ناخواسته شوند، آن ها را از منطقه خارج کند.
اگر سعودیها در راستای منافع خود اقدام به طرح برخی تهدیدات از سوی کشورهای دیگر علیه منافعشان کنند و یا صرفاً جهت رسیدن به برخی منافع و اهداف، دست به چنین اقداماتی بزنند، این موضوع خود نمودی عینی و آشکار از این مسأله خواهد بود که دولت سعودی غیرقابل اعتماد است و سزاوار حمایتهای آمریکا هم نیست. آمریکا نباید به مهرهای در دستان ریاض در چهارچوب روابط و رقابتهای ایران و عربستان تبدیل شود. این کشور باید هر چه سریعتر دستورکارِ رهایی از درگیریهای منطقهای در خاورمیانه را دنبال کند».
لینک:
https://responsiblestatecraft.org/2022/11/04/warning-of-imminent-iranian-attack-in-saudi-arabia-raises-eyebrows/