مقاله چند روز قبل آقای دکتر احمد توکلی و آقای حسین رجایی که در سایت الف منتشر شد بازتاب بسیاری در محافل رسانهای و سیاسی داشت .
چند نکته در این باره لازم به ذکر است
1- آنچه در این باره می نویسم نه در دفاع از آقای دکتر توکلی است که او را در دفاع از خود و اعتقاداتش به مراتب صالح تر و قویتر از خود میدانم. نه توکلی را عاری از اشتباه و خطا میدانم و نه وظیفهای برای دفاع از تمام سخنان و افعال سیاسی و غیر سیاسی او برای خود قائلم و لذا اگر چیزی می نویسم از آن روست که حقی را ادا کرده باشم.
2- برای دکتر توکلی که چند دهه است قلم و زبانش عرصه را بر مفسدان اقتصادی ، ویژه خواران و رانتخواران ، فرصت طلبان و متجاوزان به حقوق ملت تنگ کرده، طبیعی است که مخالفان و دشمنان بیشماری داشته باشد . که دشمنانش هر از گاهی چون مار زخم خورده به تکاپو برخیزند و نیشی بزنند .
3- توکلی در سایهی «زیستی مومنانه» چیزی برای از دست دادن ندارد. زندگی پاک و بی آلایش او برای همه کسانی که از نزدیک وی را میشناسند نعمت و فرصتی فراهم کرده است که می تواند سرافرازانه بر هر چه پلیدی است بتازد و از غوغا سالاران نهراسد.
4- کارغوغاسالاران ایجاد رعب و ترس است تا کسی به کانون های فساد نزدیک نشود. زبان بریده به کنج عزلت و عافیت بخزد و بگذارد آنان به غارتشان برسند .
5- بزرگان این ها بیش از هر چیز باید آنان را پای درس های اخلاق می نشاندند و از آن ها می خواستند قلم و زبانشان را تنها در خدمت حقیقت و انصاف و اخلاق به کار بندند.
6- احمد توکلی چه گفت که مستوجب این همه هجمه و نامرادی باشد؟ متن موجود است متن را بخوانید آیا در این متن اهانتی به آیت الله مصباح شده است ؟چرا برخی به نام ایشان (که خداوند بر درجاتش بیافزاید) چنین خون و خونریزی راه انداختند.؟
آقای توکلی علما را هشدار داده است که « افرادی در لباس تاجران خیّر و متدیّن به دنبال نفوذ بر علما و مسئولان هستند…. طبیعی است که علما و روحانیون به ثروتمندان خیّر حسن ظن داشته باشند یا آن ها را بستایند. اما چه کنیم وقتی قلیلی از این ثروتمندان بدین طریق برای خود وجهه و اعتبار کسب می کنند و از آن برای کسب مقاصدی غیرقانونی و نامشروع سود می جویند!؟ چه کنیم وقتی همواره عده ای با مقاصد سیاسی و اقتصادی خاص به دنبال نفوذ در بیوت علما بوده اند و تاریخ نشان داده که بعضا هم موفق شده اند!؟»
توکلی از علما خواسته است اگر با پولهای نجومی اهدایی از طرف آنان مواجه شدند از آنان بپرسند برای چیست و از کجاست؟ آیا درک این موضوع آنقدر سخت است که باید مورد هجمه برخی از نویسندگان و اهل سیاست قرار بگیرند؟
7- بی آنکه بخواهم تعریضی به جناب آقای صدیقی داشته باشند از ایشان می پرسم داستان نقل کرامت و اینها به کنار. ایشان در تلویزیون جمهوری اسلامی رسما اعلام کردند غسال جناب آقای مصباح همان غسال جناب آیت الله حق شناس بوده است و غسال جناب آیت الله حق شناس کسی جز آقای مطلبی کاشانی نیست و نبوده است و این را همه می دانند. خوب است جناب آقای صدیقی درباره این ادعای خود اظهار نظر کنند چرا که آنچه آقای توکلی در مدخل مقاله خود در چند سطر نوشت چیزی جز این اظهارات نبود.
جالب است برخی برای آنکه راهی برای فرار بیابند تا همه کاسه کوزه ها سر توکلی شکسته شود می نویسند از صحبت آقای صدیقی برداشت غلط شده است !!.
8- فرزند آقای مصباح بلافاصله در واکنش به یادداشت آقای توکلی موضوع مربوط به غسال آیت الله مصباح را تکذیب کرد .کاش آقازاده آقای مصباح پس از ایراد سخنان آقای صدیقی در تلویزیون دست به قلم میشد و موضوع را تکذیب میکرد تا کسانی با اعتماد به قول آقای صدیقی همان حرف را تکرار نکنند . اشتباه آقای توکلی در این میان تنها و تنها اعتماد به سخنان آقای صدیقی بود که چند روز قبل از یادداشت ایشان بیان شده بود و آقایان هیچ واکنشی به این بخش نداشتند .
وحتی برخی نویسندگان با توجه کامل هیچ اشاره ای به سخنان آقاي صدیقی درباره غسال مشترک آقایان حق شناس و مصباح نمیکنند تا همه کاسه کوزه ها بر سر فرد دیگری بشکند.
9- شنیدم برخی ، مخاطبان یادداشت آقای توکلی را تشویق به شکایت کردهاند که چرا توکلی به فلانی گفته « ابر بدهکار بانکی».در حالیکه او بدهی بانکی ندارد!
خوب است آقایان بدانند این عبارت به هیچ وجه در مقاله آقای توکلی وجود ندارد بلکه ساخته و پرداخته رسانههای دیگری است که آگاهانه یا ناآگاهانه با جعل این عنوان آنرا به نویسنده یادداشت منتسب کردند.
در یادداشت توکلی درباره فردی به نام «مطلبی» کلمهای جز« ابر سرمایهدار» نیست. و تفاوت سرمایه دار و بدهکار بانکی نیز نیازمند توضیحی نیست.
بنابراین به آقایان توصیه می کنم که از این بابت وقت خود را در دادگاه تلف نکنند.
متاسفانه برادر عزیزم جناب آقای شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان نیز دچار همین اشتباه شده و این جملات را به اقای توکلی نسبت داده اند که امیدوارم اصلاح کنند.