داستان جالب « ۳سوال »

بیتوته چهارشنبه 18 آبان 1401 - 23:20


داستانهای جالب

 

سلطان به وزیر گفت۳سوال میکنم فردا اگر جواب دادی هستی وگرنه عزل میشوی.


سوال اول: خدا چه میخورد؟


سوال دوم: خدا چه می پوشد؟


سوال سوم: خدا چه کار میکند؟


وزیر از اینکه جواب سوالها را نمیدانست ناراحت بود.


غلامی فهمیده وزیرک داشت.


وزیر به غلام گفت سلطان ۳سوال کرده اگر جواب ندهم برکنار میشوم.


اینکه :خدا چه میخورد؟ چه می پوشد؟ چه کار میکند؟


غلام گفت؛ هرسه را میدانم اما دو جواب را الان میگویم وسومی را فردا...!


اما خدا چه میخورد؟ خداغم بنده هایش رامیخورد.


اینکه چه میپوشد؟ خدا عیبهای بنده های خود را می پوشد.


اما پاسخ سوم را اجازه بدهید فردا بگویم.


فردا وزیر و غلام نزد سلطان رفتند.


وزیر به دو سوال جواب داد ، سلطان گفت درست است ولی بگو جوابها را خودت گفتی یا از کسی پرسیدی؟


وزیرگفت این غلام من انسان فهمیده ایست جوابها را او داد.


گفت پس لباس وزارت را دربیاور و به این غلام بده، غلام هم لباس نوکری را درآورد و به وزیر داد.
بعد وزیر به غلام گفت جواب سوال سوم چه شد؟ غلام گفت: آیا هنوز نفهمیدی خدا چکار میکند؟! خدا در یک لحظه غلام را وزیر میکند و وزیر را غلام میکند.


(بار خدایا توئی که فرمانفرمائی،هرآنکس را که خواهی فرمانروائی بخشی و از هر که خواهی فرمانروائی را بازستانی)

 

منبع:hammihan.com

منبع خبر "بیتوته" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.