بنیامین نتانیاهو در ظاهر شمشیر را برای مقاومت از رو بسته و با ژستی جنگ طلبانه در گفت وگو با رادیو ارتش رژیم صهیونیستی در پاسخ به این سوال که آیا در صورت نخست وزیر شدن توافق ترسیم مرزهای آبی بین فلسطین اشغالی و لبنان را لغو خواهد کرد، گفت: توافق ترسیم مرزهای دریایی با لبنان (میادین نفتی و گازی کاریش و قانا)، توافق پذیرش تسلیم شدن بود و در صورت پیروزی در انتخابات، با این توافق مانند توافق "اوسلو" رفتار می کنم؛ چرا که توافق اوسلو هم یک توافق تسلیم از جانب دولت چپگرا بود.
نتانیاهو تاکنون چندین بار مخالفت خود را با توافق ترسیم مرزهای دریایی لبنان با رژیم صهیونیستی اعلام کرده و حتی آن را "یک تسلیم تاریخی" برای صهیونیست ها نامیده است.وی با انتقاد شدید از "یائیرلاپید" نخست وزیر کنونی و موقت رژیم صهیونیستی او را ترسو و پذیرش شرط های حزب الله از سوی او را از روی ترس دانسته بود.
لاف نتانیاهو درباره خروج رژیم صهیونیستی از توافق ترسیم مرزی میان بیروت – تل آویو به هیچ وجه موجب نگرانی حزب الله نشده و در مقابل مقاومت لبنان اعلام کرده که «هیچ نگرانی درباره موضع نتانیاهو نسبت به توافق ترسیم مرزهای دریایی نداریم».
شیخ "نبیل قاووق" عضو شورای مرکزی حزب الله تاکید کرده که مقاومت هیچ نگرانی درباره مواضع بنیامین نتانیاهو نسبت به توافق ترسیم مرزهای دریایی ندارد، چرا که «لبنان امروز محکم ترین کشور در منطقه در مقابل نژادپرستترین و متجاوزترین و تندروترین دولت اسرائیلی است و این گواهی بر قدرت مقاومت است که لبنان را به قویترین حلقه در نزاع عربها و رژیم صهیونیستی تبدیل کرد؛ برای همین ما از مواضع بنیامین نتانیاهو، سرکرده اپوزیسیون رژیم صهیونیستی و پیروز انتخابات کِنِسِت (پارلمان) درباره توافق ترسیم مرزهای دریایی نگران نیستیم».
وی تاکید کرد که «ضمانت واقعی توافق ترسیم مرزهای دریایی میان لبنان و اسرائیل نه میانجی آمریکا است و نه دولت یائیر لاپید؛ بلکه قدرت و توانایی مقاومت است؛ با وجود مقاومت حق لبنان ضایع نخواهد شد؛ تا زمانی که مقاومتی قدرتمند و جسور پشت لبنان است نفت و گاز لبنان از دست نخواهد رفت».
"حسن البغدادی" عضو شورای مرکزی حزب الله لبنان نیز با اشاره به نتایج انتخابات اخیر پارلمانی در سرزمین های اشغالی گفت که، «هیچ دولتی در سرزمینهای اشغالی نمیتواند به آنچه در مذاکرات ترسیم مرزهای دریایی برای حفظ منابع لبنان محقق شد، خدشه وارد کند. معادلهای که سید حسن نصرالله اعلام کرد، زمان خاصی ندارد و به قوت خود باقی است.
این مقام حزب الله با بیان این که رژیم موقت صهیونیستی در آستانه نابودی قرار دارد، تأکید کرد: شکاف عمیق در درون رژیم صهیونیستی و پیروزی جریان راست افراطی نویدبخش نابودی سریع این رژیم است و بیانگر آن می باشد که هیچ مؤلفهای برای بقا ندارد.
سند توافق نهایی ترسیم مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی، پنجم آبانماه با واسطه گری نماینده آمریکا به امضای "میشل عون" رئیس جمهور سابق لبنان و نخستوزیر رژیم صهیونیستی به طور غیرمستقیم رسید.
هرچند "نجیب میقاتی" نخستوزیر موقت لبنان هم قبل از انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی اعلام کرده بود که توافق تعیین مرزهای دریایی با تل آویو حتی در صورت پیروزی «بنیامین نتانیاهو» رییس حزب «لیکود» در انتخابات ادامه خواهد یافت، اما او به جای قدرت لبنان که در بازوان مقاومت نهفته است، تضمینهای آمریکا را پشتوانه این توافق اعلام کرده است!
"آموس هوکشتاین" میانجیگر آمریکایی در پرونده ترسیم مرزهای ساحلی میان رژیم صهیونیستی و لبنان نیز با ارسال پیامی به مقامات ارشد لبنانی اطمینان داده که این توافق به هیچ عنوان تحت تاثیر نتایج انتخابات اسرائیل دچار تزلزل نخواهد شد و واشنگتن از قبل نسبت به روند اجرای این توافق تضمینهای لازم را به طرف لبنانی داده است.
کارشناسان مسایل منطقه معتقدند که هرچند بنیامین نتانیاهو پیرو دونالد ترامپ رییس جمهور سابق آمریکا است و وی توافق با ایران را پاره کرد، ولی ادعاهای نتانیاهو "لاف در خفا" بوده و مصرف تبلیغاتی در دوران انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی را داشته است؛ وی در دوران نخست وزیری خود بارها ایران را نیز به طور کلامی به حمله تهدید کرده بود ولی به خوبی می دانست که پاسخ حمله چه خواهد بود، از این رو فقط لاف در خفا می زد.
"یائیر لاپید" نخست وزیر موقت رژیم صهیونیستی و متحدان وی نیز در مقابل تلاش داشتند تا به اسرائیلیها بگویند که امضای توافق مرزبندی با لبنان یک دستاورد امنیتی مهم برای آنها بود و با این کار از ورود به تقابل نظامی با حزبالله نجات پیدا کردند، اما، نتانیاهو، لاپید و کابینه وی را مورد انتقاد شدید قرار داده و گفته بود که امضای توافق مرزبندی با لبنان به معنای تسلیم کردن اسرائیل در برابر حزبالله است.
به اعتقاد کارشناسان مسایل منطقه، نتانیاهو و هم پیمانانش (راستافراطیهای اسرائیل) به خوبی میدانند که پیامدهای دور زدن توافق مرزبندی با لبنان و یا خروج از آن بسیار سنگین خواهد بود و قطعا کابینه نتانیاهو قصد ندارد کار خود را با تشدید تنشها با طرفی همچون حزبالله آغاز کند. نتانیاهو به یاد دارد که در نتیجه جنگ می ۲۰۲۱ با مقاومت فلسطین در نوار غزه تا چه اندازه در عرصه داخلی و خارجی اسرائیل مورد انتقاد قرار گرفت و همین امر تاثیر زیادی در شکست او در انتخابات قبلی داشت؛ بنابراین وی در مرحله فعلی به دنبال هیچگونه درگیری نظامی به ویژه با حزبالله نخواهد بود. البته بی بی خاطرات و کابوس دو جنگ ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ را همواره در خاطر دارد و به خوبی می داند که خروج از توافق ترسیم مرزی با لبنان چه پیامدی را برای صهیونیست ها خواهد داشت.
بررسی عملکرد نتانیاهو در دورههای قبلی نشان میدهد که سیاست او همواره مبتنی بر تهدید بوده نه جنگ و هرگز تهدیدات وی یا متحدانش در خصوص جنگ با گروههای مقاومت و در راس آن حزبالله وارد فاز عملی نمیشود و همان لاف در خفاست.
نکته بعدی این که، آمریکا و اروپا در ماه های اخیر به ویژه با شروع جنگ اوکراین اشتیاق زیادی برای انجام توافق مرزبندی بین لبنان و فلسطین اشغالی داشتند؛ چرا که آمریکاییها و اروپاییها در نتیجه بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین و روسیه احساس نیاز شدید به منابع انرژی جایگزین گاز روسیه دارند و در این زمینه به ثروتهای مدفون در دریای مدیترانه چشم دوختهاند؛ ثروتهایی که بهرهبرداری از آنها مستلزم تعیین مرزهای دریایی بین لبنان و فلسطین اشغالی بود تا رژیم صهیونیستی به دور از تهدیدات حزبالله بتواند اقدام به استخراج گاز و صادرات آن به اروپا کند.
توافق اسلو که ۲۹ سال پیش (۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳) میان "اسحاق رابین" نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی و "یاسر عرفات" رئیس وقت کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) امضا شد، دامی بود که با هدف پایان دادن به مقاومت مسلحانه فلسطین پهن شد و رژیم صهیونیستی در نهایت، تنها به اجرای بندهایی از آن که به سودش بود، متعهد ماند.
طبق توافق اسلو، قرار بود رژیم صهیونیستی و ساف به صورت متقابل یکدیگر را به رسمیت بشناسند و اصول تحقق صلح و خروج تدریجی رژیم صهیونیستی از کرانه باختری و نوار غزه را اعلام کنند.
با گذشت ۲۹ سال از این توافق، بر همگان روشن شده که هدف اصلی از این توافق، پایان دادن بر چند دهه درگیری میان ساف و اسرائیل و کنار گذاشتن مقاومت مسلحانه در برابر رژیم صهیونیستی بود؛ به همین دلیل است که بسیاری از مردم فلسطین خواستار اعلام لغو این قرارداد شوم و هماهنگی امنیتی میان تشکیلات خودگردان و تلآویو و اجرای برنامههای مقاومت برای آزادسازی فلسطین هستند.
قرار بود که پیمان اسلو فقط برای یک دوره پنج ساله اعتبار داشته باشد و سپس جای خود را به یک توافق دائمی بدهد؛ براساس توافق اسلو تشکیلات خودگردان فلسطین با اختیارات محدود تشکیل شود و درباره مسائل باقیمانده طی حداکثر سه سال بعد، مذاکره شود و در خصوص موضوعاتی چون بیتالمقدس، آوارگان فلسطینی، شهرکهای صهیونیست نشین، مسائل امنیتی و تعیین مرزها در توافق نهایی و دایمی تصمیمگیری شود.
با گذشت سال ها مشخص شد که هیچ یک از رویاهای فلسطینیها در خصوص صلح، تشکیل کشور و بازگشت آوارگان محقق نشده و این توافق رسما یک توافق مُرده است که تنها در خدمت منافع اشغالگران صهیونیست و یک گروه بانفوذ در تشکیلات خودگردان است؛ به ویژه که مردم فلسطین و گروههای مقاومت مخالف هماهنگی امنیتی میان تل آویو و تشکیلات خود گردان هستند.
این توافق رسما به عنوان "بیانیه اعلام اصول اولویتهای موقت حکومت خودگردان" شناخته میشود که نام آن به دلیل مکان انجام مذاکرات محرمانه یعنی شهر اسلو در نروژ، به توافق اسلو معروف شد. از طرف فلسطینیها، "محمود عباس" رئیس وقت اداره امور ملی و بینالمللی در ساف و مرحوم یاسر عرفات رئیس وقت ساف این توافق را امضا کردند و از طرف رژیم اسرائیل نیز، «شیمون پرز» وزیر خارجه وقت آن و "اسحاق رابین" نخستوزیر وقت این رژیم که بعدها ترور شد، توافق مذکور را امضا کردند.