امیررضا واعظ آشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال که با توجه به آنکه مردم مطالباتی درباره موضوعات مختلف دارند، تحلیل شما از اعتراضات امروز مردم چیست، گفت: این اعتراضات خلط موضوع شده و به اغتشاش تغییر یافت. در این اغتشاش، آمریکاییها، اسرائیلیها و اروپاییها همه حیثیت و اعتبارشان را به میدان آوردند. در حقیقت به دنبال کودتای رسانهای در دنیا بودند اما چیزی از این حرکت بیرون نیامد.
بخش هایی از گفت و گوی واعظ آشتیانی را در ادامه می خوانید:
*مطالبه مردم بحث به حقی بوده و سرجای خود محفوظ است. طبیعتا در تمام جوامع مطالبات وجود دارد و در هیچ جامعهای نیست که مطالباتی وجود نداشته باشد.
*همه جوامع با ادبیات خاص خودشان مطالبات را پیگیری میکنند و اگر وضع موجود را صرفا مطالبهگری بدانیم بیانصافی است چرا که بیشتر به اغتشاش شباهت دارد تا مطالبه گری. لذا بحث اغتشاشات جدا و مطالبهگری بحث دیگری دارد.
*ترور، کشتار، تخریب، کشتهسازی مطالبهگری نیست. معلوم است که دشمنان نظام یک سناریویی را تحت پوشش مطالبه آوردند سپس تبدیل به اغتشاش کردند و همین موضوع باعث میشود تا مطالبات مردم مغفول واقع شود.
*دشمنان به ضرر مردم کار کردند. اگر میخواستند برای مردم کار کنند، هیچگاه به این باور نمیرسیدند که ۲۰۰ رسانه تصویری، صوتی و مکتوب فارسی زبان در دنیا برای مردم طراحی کنند. به همین دلیل آنان دشمن مردم و ایران هستند و دنبال آزادی نیستند. اگر آزادی دارند بگویند خودشان چه مدل آزادی دارند. در حقیقت آزادی به اسم قانون است اما حبس مردم در جامعهای است که با اقتصاد لیبرالیسم، همه مردم به جز ثروتمندان به سیستم بانکی بدهکار خواهند بود و شب تا صبح باید جان بکنند.
*نظر من این است که اگر در هرجایی اتفاق خوبی میافتد نشاندهنده یک تصمیم منطقی، کارشناسی و منصفانه با توجه به منابع موجود در کشور است اما هرجا که نقص داریم نشان میدهد که ما افراد درستی را در سر جایشان قرار ندادهایم.
*یکی از اشکالات اساسی ما همواره در تمام دولتها این بوده که برخی در جای خودشان ننشستند و این موضوع صدمات جبرانناپذیری به نظام و انقلاب وارد کرده و کشور را به سمتی برده که عدالت درست محقق نشود.
*در قانون اساسی ما آمده که اقتصاد ایران، از نوع دولتی، خصوصی و تعاونی است. اقتصاد وسیلهای است تا انسان به لحاظ آسایش و رفاه در شرایطی قرار بگیرد تا زندگی مناسبی داشته باشند. من این مطالبه را دارم که افراد باید در جایگاه واقعی خودشان بنشینند و با توجه به لیاقت، تعهد، تخصص و تدبیرشان باید فردی مدیر شود.
*نکته دیگر این است که در دنیا از لحاظ رسانهای به ما حمله میکنند که احزاب در ایران کارآمد نیستند تا بتوانند بخشی از مردم را جذب خودشان کنند. بنابراین باید به سمتی برویم تا تحزب را فعال کنیم.
*وقتی تحزب نداریم، معنا و مفهومش این است که مردم ابتدا، از مجلس مطالبه خود را پیگیری میکنند و اگر مجلس توانایی مطالبهگری از قوه مجریه و سایر قوا را نداشته باشد، مردم از مجلس عبور خواهند کرد.
*اینکه ما تحزب داشته باشیم، یعنی در حوزهها و تخصصهای مختلف افراد آگاه و بصیر انتخاب شوند تا وقتی در انتخابات پیروز شدند به دنبال وزارت، وزرای اجارهای، افراد تکراری و امتحان پس داده نباشند.
*وقتی احزاب موفق میشوند، معنا و مفهومش این است که هر حزب و تشکیلاتی برای خود یک دولت دارد و این دولت در زمان پیروزی در انتخابات میتواند ظهور و بروز کرده و خود را نشان دهد و مردم به نگاه اقتصادی آن حزب و تشکیلات رای میدهند. چالش بزرگ ما در کشور تحزب بوده که پاشنه آشیل ما محسوب میشود و دشمن همواره از آن استفاده کرده است.
*نکته دوم در مطالبهگری این است که حداقل چهاردهه از انقلاب را تجربه کردم و میبینم برخی افراد جای خودشان ننشستند و این بیانصافی در حق مردم و آن تعهد و قسمی است که روسای جمهور یاد کردند و سوگندنامههایی که نمایندگان مجلس خوردند تا در جهت منافع مردم اقدام کنند، این کارها را انجام نداده و بیشتر به بازیهای سیاسی رجوع کردند و همین باعث شده تا ناکارآمدیهایی را در برخی حوزهها شاهد باشیم.
*در برخی از حوزهها شاهد موفقیتهای چشمگیری بودیم به دلیل آنکه افراد شایسته در جایگاه خودشان نشسته بودند و تصمیمات خردمندانه گرفتند که منجر به موفقیت شده است. به همین دلیل موفقیت کشور در گرو آن است که افراد و مدیران کارآمد در جایگاه خودشان بنشینند.
*من اعتقاد دارم که در ادوار گذشته، مجلسهایی بودند که به وزرای ضعیف رای دادند، بعد در استیضاح آن وزرا گرفتار لابیهایی شدند که از وزرای ضعیف حمایت کردند. این نمایندگان باید در دنیا و آخرت جواب بدهند که چرا به افراد ضعیف رای دادند.
*نظر من این است که ابتدا باید نمایندگان مجلس استیضاح شوند که با چه منطقی به افراد ضعیف رای دادید. شما که همه سوابق را دارید، حالا در این میان کسی وزیر میشود که هیچ سابقه اجرایی ندارد. یا در موضوع دیگر فردی با کمترین سوابق معاون رئیسجمهور میشود.
*به همین دلیل این مطالبات مردم است. برخی اوقات دولتها به مردم و مطالباتشان دهنکجی میکنند. مردم هم میگویند ما به نمایندهای رای دادیم تا در مجلس بهترین قوانین و انتخاب وزرا را انجام دهد اما در عمل کار دیگری انجام میدهد یا به رئیسجمهوری رای میدهیم که بعد از مدتی دهن کجی میکند.
*اعتقاد دارم اگر وزیری به لحاظ مدیریتی شایستگی نداشته باشد، توانایی اداره در جای دیگری را هم نخواهد داشت و این دهن کجی به مردم بوده و آنان را نگران و ناراحت میکند. به عنوان کنشگر سیاسی میگویم که در دولتهای گذشته و دولت فعلی تعارف نداریم و اگر بناست کنشگری منصفانه داشته باشیم باید نگاه سیاسی را حذف کنیم.
*به قول فرمایشات رهبر انقلاب، بصیرت تنها برای عده خاصی نیست بلکه برای مردم و مسئولان نظام است. این بصیرت باید به شکلی باشد که حال مردم را خوب کند. به شکلی باشد که تصمیماتی بگیرند و گفتمانی داشته باشند تا جامعه احساس آرامش کند.
*تا چه زمانی باید در اداره امور کشور سلیقهای عمل کنیم. حکمرانی برخی از رؤسای جمهور سلیقهای است. آنان باید استراتژی کامل داشته باشند و هر دولتی که میآید مانند دو امدادی راه دولت قبل را استمرار دهد.
*در حالتی که مردم عصبانی هستند، نمیشود رفراندوم گذاشت. برخی از بحث رفراندوم سوءاستفاده میکنند و بخشی از جامعه هم عصبی هستند و نمیشود رفراندوم گذاشت. چرا برای هر موضوعی رفراندوم بگذاریم؟
*مجلس، دولت و قوه قضائیه چه کاره هستند. اینکه بخواهیم برای هر موضوعی رفراندوم بگذاریم، منطق ندارد، بلکه باید در فضای مبتنی بر آرامش نسبی بحث کنیم آن موقع بحث منطقی و منصفانه پیش خواهد رفت.
*رفراندوم در شرایط عصبانیت مردم مانند دوندهای است که ۲۰ کیلومتر از راهی که رفته باقی مانده، خسته شده اما حالا بخواهید یکباره از او مصاحبه بگیرید. این دونده اصلا توان صحبت کردن ندارد و تمام فکرش به راه باقی مانده است. لذا برخی از روی بیبصیرتی به سمت موضوعاتی میروند و انگشت روی مسائلی میگذارند که میتواند تشنج آفرین باشد.
*کشور دارای کمبودهایی است که باید برطرف شود. گماردن افراد توانمند و متخصص نیاز امروز کشور است اگر افراد در جایگاه خودشان نباشند، اولین کاری که دشمن میکند، این است که روی همین موضوعات انگشت بگذارد و از کاه کوه بسازد. واقعیت این است که اتفاقات مهم و اقدامات موثر را فراموش نکنیم.
*امروز دنیا میخواهد اقتدار ما در منطقه را از بین ببرد و امنیت ما را تخریب کند. دشمنان ما، همین که حس کردند سرمایهگذاران خارجی میخواهند وارد کشور شوند این سناریو را ریختند و اغتشاشات را فراهم کردند تا به اقتصاد ما صدمه وارد کنند. آنها به دنبال این هستند که آرامش اقتصادی نداشته باشیم.
*اگر بخواهید این اتفاق را در اروپا رقم بزنید تاثیرگذار است. در فرانسه نزدیک به یکسال جلیقه زردها کف خیابان بودند و در نهایت اقتصاد فرانسه فلج شد. امروز اقتصاد دنیا به هم ریخته است.
*در آمریکا در مدت یک ماه، هر گالن بنزین دو برابر شده است. افکار عمومی و رسانهای دنیا به شکلی کار میکنند که فقط در ایران گرانی، تورم و رکود است اما در اروپا و آمریکا گل و بلبل است.
*در فرانسه و انگلیس زن و مردم کشته شدند، در آمریکا به طور متوسط روزانه ۲۰ نفر به ضرب گلوله کشته میشوند اما هیچ انعکاس رسانهای ندارد اما در کشور ما آن عملیات تروریستی در شاهچراغ اتفاق افتاد اما از سلبریتی ورزشی و هنری همه سکوت کردند. آیا این افراد انسان نبودند؟
*دولتهای ما سلیقهای عمل کردند و همین عوامل باعث شد تا شرایط ما پیچیده شود. گفتوگوی تمدنها، کاغذپاره و زبان دیپلماسی که دلار ۳۳۰۰ تومان را به ۲۸ هزارتومان رساندند باعث شد تا فضای اقتصادی کشور به هم بریزد و هیچ کدام جواب نداد.
*اگر میخواهید قضاوت کنید باید فارغ از گروهبندی و جناحبندی باشد. متاسفانه گفتوگوهایی که انجام میشود بیشتر جناحی است و معتقدم این مردم دیگر از راست و چپ گذشته و دیگر اصلاح طلب و اصولگرا را قبول ندارند و الان میگویند چه کسی قرار است برای ما کار کند.
*توصیه من به مردم این است که اگر میخواهند کشور درست شود، پای صندوق رای بیایند و آدم لایق را انتخاب کنند. به آدمهایی که فحاشی میکنند و از کاه کوه میسازند و عوام فریب هستند رای ندهند و به کسانی رای بدهند که کارآمد هستند.
*جالب اینجاست همین شورای نگهبانی که از آن انتقاد میکنیم، مشابه آن در کشورهای دیگر وجود دارد. در کشورهای دیگر هر کسی که دلش میخواهد نمیتواند کاندید شود و دارای تشکیلات وفرهنگ خاص خودشان هستند که افراد را مورد بررسی قرار میدهند.
*من از شورای نگهبان دفاع نمیکنم اما در تمام دنیا این اتفاق در حال رخ دادن است. در کشور انگلیس، نخست وزیر باید دست بوسی ملکه برود. همه چیز در این کشور و آمریکا دکور بوده و مهره چرخانها در جای دیگر نشستهاند و به همین دلیل بایدن، ترامپ و غیره همه مهره هستند. اما در کشور ما خودمان رای میدهیم و پایینترین افراد را خودمان انتخاب میکنیم.
*بهترین ساز و کار این است که مردم پای صندوق رای رفته و سرنوشت خودشان را تعیین کنند و بهانه را گردن شورای نگهبان نیاندازند. مگر در انتخابات مجلس دو طرف لیست ندادند؟ یک طرف رای آورد و دیگری نیاورد. بارها این موضوعات پیش آمده است. اینکه چرا آن طرفیها موفق نبودند و این طرفیها نتوانستند انتظارات را برآورده کنند این سوالات را مردم باید از خودشان بپرسند.
*در شرایط امروز نمیتوانیم فیالبداهه گفتوگو را راه بیاندازیم. کشور باید آرامش پیدا کند و بعد ساز و کار آن مطرح شود. ما باید از آموزش و پرورش گفتوگو کردن با نوجوانان را آغاز کنیم تا وقتی به جامعه و دانشگاه رفتند، نوع گفتوگو و مطالبهگری را آموخته باشند و مطالبهگری درست انجام دهند.
*بیش از هر ملتی، فرهنگ ما غنی بوده و با این غنای فرهنگی باید به سمتی برویم که مطالبهگری ما با فرهنگمان همخوان باشد. با اینکه کشتهسازی کنند، اموال عمومی را از بین ببرند، هیچ مشکلی برطرف نخواهد شد و هیچ حکومتی هم با سطل آشغال آتش زدن و بوق زدن عوض نشده است که جمهوری اسلامی ایران بخواهد عوض شود.
بیشتر بخوانید :
۲۱۲۲۰