به گزارش ورزش سه ، اولین شکست فصل پرسپولیس شاید در غیرمنتظرهترین شهر و مقابل غیرمنتظرهترین تیم ممکن رقم خورد؛ در اراک و مقابل آلومینیوم چغر رسول خطیبی. شکستی که پرسپولیس را با ۱۵ امتیاز از ۱۰ مسابقه، به میانگین ۱/۵ امتیاز از هر مسابقه تنزل داد. یحیی بعد از این شکست هم مانند تساوی دو هفتهی قبل در دربی، به مهدی رسولپناه، عضو سابق هیئت مدیرهی باشگاه تاخت. دومین موضعگیری تند گلمحمدی نسبت به رسولپناه، این بار منجر به شکستهشدن سکوت مدیرعامل سابق پرسپولیس شد و او طی بیانیهای اتهاماتی را علیه گلمحمدی وارد کرد. اتفاقات اخیر باعث شد عدهای یحیی را بهانهجو تلقی کنند و به او انتقاد کنند که خود را وارد مجادلهای بیسرانجام با مهدی رسولپناه کرده است. اما گلمحمدی چرا تا این اندازه به رسولپناه میتازد؟ چهقدر یحیی از منظر تصمیمات تاکتیکی در نتایج اخیر پرسپولیس مقصر است؟ آیا تیم با او وارد بحران شده است؟ سرخها تا چه اندازه شانس قهرمانی خواهند داشت؟
شجاع و بشار؛ الماسهایی که جدا شدند!
واقعیت آن است که یحیی در حال حاضر چندان از جدایی علی علیپور، مهدی ترابی، علیرضا بیرانوند و محمد نادری گلایه ندارد. بعد از جدایی ۳ نفر اول، پرسپولیس در بازهی زمانی بسیار کوتاهی و پیش از آن که پنجرهی باشگاه به واسطهی بدهی به برانکو بسته شود، ۷ بازیکن را جذب کرد و اتفاقاً یحیی توانست با اتکا به درخشش همین نفرات جذبشده، پرسپولیس را به فینال آسیا برساند.
با وجود انتقادات بسیاری که توسط برخی کارشناسان و هواداران پرسپولیس نسبت به خریدهای یحیی در فصل نقل و انتقالات وارد شد، اما او براساس نیازهای فنی خودش برای تیم خرید کرد و هواداران و کارشناسان هم نتیجهی این خریدها را به وضوح دیدهاند. کمتر کسی میتواند خرید عیسی آلکثیر، میلاد سرلک، حامد لک یا احسان پهلوان را با توجه به عملکردشان تا این جای فصل، ناموفق قلمداد کند. حتی سعید آقایی هم بازیهای درخشانی را در لیگ قهرمانان آسیا از خود به نمایش گذاشت. در مورد علی شجاعی هم باید گفت توانایی این بازیکن آملی برای بازی در ۴ یا ۵ پست متفاوت، از دلایل اصلی خریدش بوده است. تنها خریدهای نه چندان کیفی یحیی را میتوان آرمان رمضانی و مهدی مهدیخانی دانست که حضوری بسیار کماثر در جریان بازیهای پرسپولیس داشتهاند.
اما مشکلات یحیی از جایی شروع شد که ابتدا شجاع خلیلزاده و سپس بشار رسن جمع سرخها را به مقصد لیگ ستارگان قطر ترک کردند. با جدایی شجاع، پرسپولیس تنها کنعانیزادگان، سید جلال حسینی و احسان حسینی جوان را برای ادامهی فصل در پست دفاع وسط در اختیار داشت. اما مسئله به همین جا ختم نمیشود؛ شجاع علاوه بر تواناییهای دفاعی بسیار بالایی که داشت، از معدود مدافعان ایرانی مسلط در کار با توپ هم بود. او میتوانست پاسهای طولی و قطری بسیار خوبی ارسال کند و این مورد به تیم پرسپولیس در مقابله با تیمهای با پرسینگ شدید از جلوی زمین یا بلاکهای عمیق دفاعی کمک شایانی میکرد.
به طور مثال، اگر به تصویر اول و دوم دقت کنید، میبینید که چگونه پاس طولی بلند شجاع برای علیپور، منجر به موقعیت تک به تک و پنالتی برای پرسپولیس مقابل السد در دیدار رفت نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا میشود. یا در تصویر سوم و چهارم میبینید که چگونه وقتی مهاجم التعاون قصد پرس شجاع را دارد، او با یک پاس عالی پشت مدافعان امیری را راه میاندازد تا در ادامه و با پاس امیری به آلکثیر، پرسپولیس صاحب پنالتی شود.
تصویر اول: شجاع یک پاس عالی را برای علیپور ارسال میکند.
تصویر دوم: علیپور توپ را برمیدارد و در ادامه کسب پنالتی میکند.
در میان مدافعان فعلی پرسپولیس، کنعانی توانایی ارسال پاسهای طولی زمینی خوبی دارد و اصلاً یکی از دلایل اعتقاد کارلوس کیروش به او و روزبه چشمی هم به همین مورد برمیگشت. اما زوج او، سید جلال، با وجود تمام کیفیتهای تدافعی بالایش، در کار با توپ چندان خوب نیست و این برای تیمهای یحیی گلمحمدی که بسیار خوب هنگام مالکیت کار میکنند و بازیسازی خود را از عقب زمین شروع میکنند، مشکل بزرگی است.
تصویر سوم: قبل از آن که مهاجم التعاون کاملاً مسیر پاس شجاع را ببندد، او یک پاس پشت مدافعان ارسال میکند.
تصویر چهارم: امیری پشت مدافعان التعاون صاحب توپ میشود و ثانیههایی بعد پرسپولیس صاحب پنالتی میشود.
به علاوه، توانایی شجاع در ارسال پاسهای قطری، به پرسپولیس کمک میکرد تا با عوض کردن مدام جناح بازی، کل یونیت دفاعی حریف را در یک لحظه مجبور به جابهجایی کند و این امکان باز شدن روزنه را در یونیت دفاعی حریف افزایش میداد. به جز خلیل زاده، احمد نوراللهی هم در ارسال این پاسهای قطری توانمند است، اما انتقال او به پست هافبک پشت مهاجم در این روزها باعث شده تا او کمی دورتر از مدافعان میانی خودی بازی کند، کمتر از آنها توپ دریافت کند، در نتیجه پرسپولیس در دو فاز اول بازیسازی خود کمتر میتواند جناح بازی را عوض کند.
تمامی موارد بالا باعث میشود تا سرعت گردش توپ در تیم پرسپولیس کاهش یابد و آنها به جای این که با یک پاس قطری، توپ را از جناح راست به جناح چپ انتقال دهند، با ۴ پاس عرضی و با ریسک پایین این مسئله را عملی خواهند کرد.موردی که در بازی با آلومینیوم بارها شاهدش بودیم.
اما در مورد بشار. بشار در آرایش ۲-۴-۴ گلمحمدی، به عنوان هافبک راست فعالیت میکرد، اما بیش از حضور در جناح راست، در کانال مرکزی و منطقهی ۱۴ حضور داشت تا از آن ناحیه با ارسال پاسهای در عمق خود مهاجمان را راه بیندازد. ( تصویر پنجم) علاوه بر این، رسن مسئول کنترل ریتم بازی پرسپولیس بود. اگر به دنبال اهمیت مسئلهی کنترل ریتم هستید، کافیست بار دیگر به گل دریافتی پرسپولیس مقابل استقلال دقت کنید.( تصویر ششم) جایی که پهلوان به راحتی در مرکز زمین توپ را از دست میدهد و در ادامه دروازهی سرخها باز میشود، یا در بازی با ذوبآهن، که خود حمید مطهری در کنفرانس مطبوعاتی به موضوع عدم کنترل ریتم بازی در نیمهی دوم توسط بازیکنان تیمش اشاره میکند.
تصویر پنجم: بشار توپ را از سیامک دریافت میکند، به سمت دروازه میچرخد و در منطقهی ۱۴ حرکت میکند.
تصویر ششم: توپی که پهلوان به راحتی در مرکز زمین از دست میدهد و دروازه پرسپولیس در ادامه باز میشود.
واکنش باشگاه پرسپولیس نسبت به جدایی مهمترین مهرههای تیم
آنها نتوانستند در مدت زمان باقیمانده بعد از جدایی شجاع در فصل نقل و انتقالات، مهرهای را جایگزین او کنند. نزدیکترین مهرهها به تیم پرسپولیس در آن مدت، شاهین طاهرخانی و حجت حقوردی بودند که یکی سر از پیکان درآورد و دیگری هم در پیکان ماندنی شد تا همین اواخر راهی لیگ آذربایجان شود. در مورد بشار هم رفتار مدیریت باشگاه به مراتب غیرحرفهایتر بود. مدیران باشگاه پرسپولیس، به گفتهی خود بشار رسن، تا ۳ هفته قبل از فینال لیگ قهرمانان آسیا، جدایی او بعد از دیدار مقابل اولسان را از یحیی پنهان کرده بودند. خود را جای گلمحمدی بگذارید؛ اگر ناگهان متوجه شوید که مهمترین بازیکن تیمتان که تمام برنامههای تهاجمیتان حول محور او میچرخد، تا ۳ هفتهی دیگر جمع شما را ترک خواهد کرد و از طرفی زمان نقل و انتقالات هم به پایان رسیده و هیچ بازیکنی را نمیتوانید جایگزین او کنید، چه حسی خواهید داشت؟ بنابراین شاید تا حدی بتوان به یحیی حق داد که تا این اندازه از مهدی رسولپناه عصبانی باشد.
اما این همهی ماجرا نیست و نمیتوان تمام نتایج بد پرسپولیس را در جدایی شجاع و بشار خلاصه کرد. برای مثال در همین بازی مقابل آلومینیوم، یحیی در حالی تصمیم به انتقال شیری به پست حساس دفاع وسط گرفت که به نظر میرسد این بازیکن هنوز نتوانسته با خودش بعد از تجربهی تلخ فینال لیگ قهرمانان آسیا کنار بیاید. ضمن این که در مقابل تیم سرزنی مثل آلومینیوم( اراکیها پنجمین تیم لیگ از حیث موفقیت در نبردهای هوایی هستند)، استفاده از شیری در قلب خط دفاع یک قمار بزرگ بود که تیم پرسپولیس تاوانش را روی صحنهی گل دوم داد؛ جایی که شیری در نبرد هوایی از حامد پاکدل شکست میخورد و دروازهی لک برای بار دوم باز میشود. ( تصویر هفتم) یا به تعویضهای یحیی در این مسابقه هم میتوان اشکالات جدی وارد کرد؛ امیری و پهلوان، به عنوان خلاقترین مهرههای پرسپولیس از بازی خارج شدند و رمضانی و مهدیخانی، دو تن از تعویضیهای پرسپولیس، در نزدیک به ۲۰ دقیقه حضورشان تنها ۱۱ لمس توپ داشتند.
تصویر هفتم: شکست شیری در نبرد هوایی مقابل پاکدل و توپی که در ادامه بر تور دروازهی لک مینشیند.
آن چه مبرهن است، شرایط پرسپولیس تا نیمفصل همین خواهد بود و یحیی هم چارهای جز ساختن با نفرات فعلیاش نخواهد داشت. بنابراین حال که اسکوآد پرسپولیس به کمعمقترین وضعیت چند سال اخیر خود رسیده، تجربهی یک دهه کار در لیگ برتر و هوش مربیگری یحیی، فاکتورهایی خواهند بود که میتوانند پرسپولیس را از این پیچ سخت عبور دهند.
ادامهی مجادله با مهدی رسولپناه در کنفرانس خبری بعد از هر بازی، نه شجاع و نه بشار را به ترکیب سرخها بازنمیگرداند، اما پذیرفتن حقیقت و اعتماد یحیی به دانش و هوش مربیگری خود، پرسپولیس را به مسیر قهرمانی باز خواهند گرداند.
علی کمانگری