خیلی وقت ها به خاطر عدم آگاهی از روش های درست انتقاد کردن، روابط با ارزشی را که داشتیم از دست دادیم و حتی مشکلات جبران ناپذیری ایجاد شده که جز حسرت، چیزی برای ما برجای نگذاشته است .پیشنهاد میکنم هر زمان که قصد دارید به کسی انتقادی داشته باشید، ابتدا این اصول را در ذهنتان مروری داشته باشید و سپس این کار را انجام دهید . یادتان باشد انتقاد هم مثل خیلی از امور روش ها و تکنیک هایی دارد که شما با رعایت آن ها می توانید یک انتقاد سازنده را تجربه کنید. در ادامه از سایت پارس نیوز قصد معرفی روش های درست انتقاد کردن را به شما معرفی نماییم.
با توجه به صحبتهای بالا، هدف از انتقاد کردن، اصلاح رفتار و کردار نادرست طرف مقابل است. گفتیم که انتقاد کردن مثل تیغ جراحی است. اگر نتوانیم از آن درست استفاده کنیم، تبعات جبران ناپذیری به جا خواهد گذاشت. هیچ انسانی نمیتواند بگوید من از انتقاد کردن خوشم میآید. کسی از جراحی شدن خوشش نمیآید.
پس، این کار ما را به عنوان انتقاد کننده خیلی سخت میکند. از قدیم گفتند: «یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به بقیه» یعنی این سؤال را از خودم بپرسم که آیا من دوست دارم مورد نقد قرار بگیرم یا خیر؟ و اینکه اگر چگونه از من انتقاد کنند استقبال میکنم؟ در این صورت میتوانیم به جواب مشخصی برسیم.
دیل کارنگی نویسنده سرشناس کتاب ” آیین دوست یابی” که یکی از بهترین کتاب های روانشناسی و موفقیت است و من آن را معجزه ارتباط گیری می گویم. کتاب خود را با نقل داستانی از زندگی یک جنایت کار و آدم کش حرفه ای اینگونه آغاز میکند:
به گفته او زمانی که این جنایتکار در خانه خود به دام افتاد و توسط افسران پلیس دستگیر شد، نامه ای روی میز او با این مضمون یافت شد:
“خطاب به هر کسی که این نامه را میخواند، در سینه ام قلبی خسته است اما مهربان و دلسوز که به هیچ کس آزاری نمیرساند.”
تصور کنید شخصی که به سادگی افراد بی گناه را به قتل میرسانده و یکی از بزرگترین جنایتکاران تاریخ نیویورک به حساب می آید، معتقد است که فردی دلسوز و مهربان بوده که به هیچ کس آزار نرسانده است.
با این حساب آیا هنوز هم توقع دارید وقتی از دوست، پدر، مادر یا همسرتان انتقاد میکنید و نحوه عملکرد او را مورد سرزنش قرار میدهید، با آغوش باز از انتقاد شما استقبال کند و آن را سرلوحه اعمال خود قرار دهد؟
پس با همه این تفاسیر و با روانشناسی انتقاد باید در درجه اول بدانیم که درون انتقاد یک ناراحتی پنهانی وجود دارد که فرد شنونده را تحت تأثیر قرار خواهد داد حتی اگر چه ما با الگو و اصول صحیح انتقاد کردن جلو برویم . البته این نکته را یادتان نرود که اگر ما فنون انتقاد را رعایت نکنیم شاید اوضاع به شدت وخیم شود و ابتکار عمل از دستمان گرفته شود.
نکته حائز اهمیت این است که اگر مورد انتقاد قرار گرفتید، همیشه نباید پاسخگو باشید و بعضی مواقع اصلا لازم نیست که جواب طرف مقابل را بدهید.
بطور مثال زمانی که طرف مقابل انتقاد بی مورد یا توهین می کند به هیچ وجه لازم نیست جواب بدهید و از کوره در بروید.
در بیشتر مواقع مخصوصا در جلسات مذاکره به نفعمان است سکوت کنیم و خونسرد باشیم.
البته ناگفته نماند باید انتقادهای به جا و درست را پذیرا بود و طبق مهارت جواب آنها را داد.
با یادگیری این مهارت ها می توانید در انتقاد کردن موثر باشید و در راه بهبود عملکرد و روابطتان در هر کجا قدم بردارید.
اصولی انتقاد کردن یکی از سخت ترین و حساس ترین کارهای دنیاست. چرا که انتقاد به جا و درست میتواند سرآغاز یک مسیر روشن برای رسیدن فرد به موفقیت باشد و بالعکس، اگر انتقادی بی دلیل و از سر تعصبات و نا آگاهی صورت بگیرد و اصول انتقاد در آن رعایت نشود، ممکن است جهان رو برای شخصی تیره و تار کند.
انتقادی را می توان سازنده نامید که فرد با کمترین تنش ممکن تمرکزش را روی بهبود وضع موجود گذاشته و در جهت رفع کاستی ها تلاش کند ، نه اینکه وضع موجود با کلام و رفتار ما پر تنش تر شود و به قول معروف صحبت های ما نقش بنزین روی آتش را ایفا کند.
انتقاد مخرب، انتقادی است که در آن فقط ویژگیهای منفی طرف مقابل بزرگ میشود، هیچ راهکاری برای بهبود ارائه نمیشود، حس بد و حقارت در فرد ایجاد میکند و حتی ممکن است مسائلی که بیان میشود درست هم نباشد.
مثال انتقاد مخرب "تو واقعا دست و پا چلفتی هستی، هیچ کاری رو درست انجام نمیدی حتی نمیتونی یه ظرف بشوری".
زمانی که مورد انتقاد واقع میشوید قطعا حس خوبی در شما بوجود نمی آید. اما میتوان به این انتقاد ها دید مثبت برای رشد کردن و بهتر شدن داشته باشید. البته اگر انتقاد درست و بجا بود میتواند برای ما مفید باشد در غیر اینصورت از کنار آن رد میشویم و اهمتی برای آن قائل نخواهیم بود.
بعد از انتقاد میتوانیم آن را مدیریت کنیم. باید سعی کنیم بدانیم که انتقاد به رفتار ما صورت گرفته است نه به روی خودمان و درواقع باید خود را از رفتارمان جداکنیم تا آسیب روحی کمتری ببینیم و با دید باز و مثبت تری به انتقاد نگاه کنیم.
با این کار میتوانیم بهتر تصمیم گیری کنیم برای تغییر رفتارمان . سعی کنید با حوصله گوش کنید به انتقاد و سریعا پاسخ ندهید و در خلوتی خودتان انتقاد را با زبان خودتان بیان کنید و سعی در پیدا کردن قسمت های صحیح و حقیقت آن باشید.
بیشتر مواقع انتقادها صرفاً برخواسته از ذهنیت های شخصی افراد هستند. یعنی زمانی که فرد با رفتاری مواجه میشود که با آرمان ها و دنیای مطلوب ذهنی خود فاصله دارد ، خیلی سریع نسبت به آن اعتراض کرده و آن رفتار را مورد نقد قرار میدهد!
در صورتی که این یک ویژگی کاملاً اشتباه هست. شما قبل از هرگونه واکنشی باید ابتدا مشخص کنید که اعتراض شما صرفاً از ذهنیت های شخصی شما سرچشمه میگیرد یا خیر؟
از سمت دیگه بعضی مواقع افراد ، دیگران را از سر خصومت های شخصی مورد انتقاد قرار میدهند. در واقع از انتقاد کردن به عنوان وسیله ای برای تلافی یا عقده گشایی و رفع خشم درونی نسبت به فرد مورد نظر استفاده میکنند.
اگر انگیزه شما از انتقاد کردن این هست که به قول معروف به فرد مقابل نشان بدید که ” زدی ضربتی، ضربتی نوش کن”، باید خدمتتان عرض کنم که لطفاً نه به خودتان و نه به شخص مقابل فشار روانی وارد نکنید، چون نه تنها انتقاد شما در این مواقع اثرگذار نخواهد بود، بلکه باعث میشود کینه ها دوچندان شده و مشکلات بزرگتر و حادتر بشوند.
پیشنهاد میکنم هر زمان که قصد کردید به کسی انتقادی داشته باشید، ابتدا جمله معروف آبراهام لینکن رو به یاد بیارید که میگفت:
“کسی حق انتقاد کردن دارد که قصد کمک کردن داشته باشد…”
اگر این جمله در آن لحظه برای شما صدق نمیکرد، حتماً سکوت اختیار کنید تا مشکلات بزرگتری دامن گیرتان نشود .
موضوع مهمی که اغلب هیچ توجهی به آن نمیشود همین موضوع است . خوشبختانه یا متاسفانه ما در جامعه ای زندگی میکنیم که اغلب افراد یک پا منتقد هستند و در مورد مسائل مختلف شروع به نظر دادن می کنند. این گونه افراد نسبت به زمین و زمان اعتراض دارند ، از فیلم و تلویزیون گرفته تا لباس و رفتار مردم، خورد و خوراک آنها، علایق آنها ، تحصیلات دیگران و هر چیز دیگه ای که به ذهنتان خطور کند. توصیه ما به شما این هست که قبل از انتقاد کردن دقت کنید که:
* آیا در حوزه مورد نظر تخصصی دارید ؟
* اصلاً خودتان به موضوعی که مورد انتقاد قرار میدید، پایبند هستید؟
* آیا مطمئنید آنقدر سطح آگاهیتون بالاست که بتوانید فرد رو به درستی راهنمایی کنید؟
* و مهم تر از همه اینکه اصلاً به روش های صحیح اصول انتقاد، واقف هستید؟
اگر پاسخ شما به سوالات بالا مثبت هست، پس اجازه دارید که با رعایت تمام اصول، انتقاد خودتان را به زبان بیاورید.
به شدت روی این موضوع تأکید دارم ، چون بارها شاهد بودیم که عدم موقعیت شناسی چه فجایع جبران ناپذیری با خودش به همراه آورده است !
برخی مواقع ممکن هست فردی که مورد انتقاد قرار میگیرد از لحاظ روحی در شرایط مناسبی نباشد و خرده گرفتن های شما باعث بشود نه تنها شرایط تغییر نکند بلکه شخص بیشتر آشفته شود . حتماً از مساعد بودن شرایط روحی و روانی اشخاص مطلع شوید و بعد با واقف بودن به این موضوع شروع به قضاوت و یا انتقاد کنید.
قبل از اینکه شروع به انتقاد از کسی بکنید از خود سؤال بپرسید که چرا میخواهید این کار را انجام دهید و انتقاد شما چه ضرورتی دارد؟ آیا هدفتان از این کار رشد و پیشرفت طرف مقابل است یا با این کار میخواهید عصبانیت و ناراحتی خود را به گونهای تخلیه کنید؟ اندکی مکث پیش از انتقاد کردن، باعث میشود هیجان زده عمل نکنید و کنترل بیشتری روی حرفهای خود داشته باشید.
انتقاد کردن در جمع زمانی که امکان گفتوگوی خصوصی وجود دارد هرگز توصیه نمیشود. این کار معمولاً اعتماد به نفس افراد را هدف قرار داده و منجر به تجربه احساسات ناخوشایندی نظیر شرم و خجالت زدگی میشود. در نتیجه تلاش کنید در فضایی خصوصی انتقادات خود را مطرح کنید. این کار به طور غیر مستقیم به فرد مقابل نشان میدهد که برای او احترام قائلید و قصد تخریب شخصیتش را ندارید و خواهان برقراری ارتباطی موفق و موثر هستید.
انتقاد کردن و مورد انتقاد واقع شدن، یکی از لازمههای پیشرفت و موفقیت است. بنابراین، در قدم اول خود را برای پذیرش انتقاد آماده کرده و به آن احترام بگذارید تا بتوانید دیگران را نقد کنید. برای آن که بتوانید بهتر انتقاد کنید تا حرفتان اثر بخش باشد، موارد زیر را در نظر بگیرید.
انتقادی که با الفاظ رکیک، صدای بلند و حالت تحقیر آمیز همراه باشد، نه تنها پذیرفته نمیشود، بلکه وجهه شما را نیز از بین میبرد. حتی اگر حرفتان درستترین حرف دنیا باشد. مهربان باشید و با مهربانی نظرات خود را بیان کنید.
انتقاد مستقیم از شخصیت یک فرد، احساس بدی به او میدهد و هیچ تغییر مثبتی نخواهد کرد. اگر میخواهید رفتار اشتباهی را به کسی گوشزد کنید، فقط درباره آن رفتار صحبت کنید و تمام ابعاد شخصیت فرد را زیر سوال نبرید.
هر قدر هم ظرفیت افراد برای انتقاد کردن بالا باشد، باز هم از انتقاد مستقیم میرنجند. سعی کنید انتقادات خود را با اشارههای کوچک به موضوع شروع کرده و سپس اگر بحث ادامه یافت و طرف مقابل پذیرشش را داشت، نقد را مستقیما ارائه دهید.
در برخی موارد مثل نقد ادبی یا آثار هنری، درست و غلط وجود دارد، اما در بیشتر مواقع اینطور نیست. انتقاد از مسائلی که به سلیقه یا اعتقادات فرد توهین کند، نمیتواند سازنده باشد. به جای واژه اشتباه، انتقادات خود را با واژههایی مثل "بهتر است" بیان کنید و سپس دلایل و مستندات خود را ارائه دهید.
همه از کسانی که خود را دانای عالم میدانند بدشان میآیند. مخصوصا اگر آن فرد مدام در حال انتقاد کردن از شما باشد. بنابراین سعی کنید خود را هم سطح طرف مقابل کرده و از بالا به دیگران نگاه نکنید.
انتقاد سازنده، برای کمک کردن به دیگران است. بنابراین اگر لازم است که انتقاد محکمی داشته باشید، با ارائه نقاط مثبت، ضربات انتقاد را کم کرده تا فرد توان و انگیزه پذیرش را از دست ندهد. اینگونه به روابط اجتماعی شما نیز لطمه وارد نمیشود.
همه ما واقف و آگاه به این مسئله هستیم که شنیدن انتقاد خیلی سخت و دردناک است. اگر از کسی انتقاد میکنیم، به خاطر این است که او را دوست داریم و میخواهیم رفتار درستی داشته باشد و آن را اصلاح کند. به صورت کلی در این حالت باید نشان دهیم که قصدمان از انتقاد کمک به آن فرد است و نیت شوم یا قصد تخریب او را نداریم.
قبل از گفتن نکات منفی طرف مقابل ضروری است که نکات مثبت آنها را ذکر کنیم. اینگونه ما به طرف مقابل نشان میدهیم که قدردان او هستیم و او را بابت ویژگیهای مثبتاش تحسین میکنیم. اینگونه طرف مقابل ما بیشتر میتواند از نیت مثبت ما با خبر شود و بالطبع احتمال اثرگذاری انتقاد نیز بیشتر میشود.
از دیگر گامهای مهم دیگر انتقاد به رفتار مشخص طرف مقابل است نه به شخصیت آن. یکی از مهمترین اشتباهات ما حین انتقاد این است که یک رفتار را به مل شخصیت طرف مقابل تعمیم میدهیم و یا از یک ویژگی وام گرفته و آن فرد را به داشتن شخصیتی بد و منفی محکوم میکنیم.
نکته مهم دیگری که باید در انتقاد کردن رعایت کنیم، تبدیل انتقاد به پیشنهاد است. مثلاً به جای اینکه بگوییم: «تو همیشه دیر میای سر جلسه» میتوانیم بگوییم: «بهتره طوری برنامهریزی کنی که بتونی سر وقت برسی.» و یا به جای اینکه بگوییم: «تو همیشه به من بی توجهی»، میتوانیم بگوییم: «من خیلی دوست دارم که تو بهم بیشتر توجه کنی.»
هر چقدر در تبدیل انتقاد به پیشنهاد ماهرتر عمل کنیم، به همان اندازه هم امکان تاثیرگذاری را افزایش میدهیم.
آخرین قدم در انتقاد کردن اصولی و حرفهای فرصت و اختیار دادن به طرف مقابلمان است. با جملاتی مثل: «حالا این نظر من بود و ممکنه درست نباشد، شما هم در موردش کمی فکر کن و هرطور که صلاح دیدی اقدام کن.» به طرف مقابلمان نشان میدهیم که میپذیریم که ممکن است اشتباه کرده باشیم. این باعث میشود طرف مقابل گارد کمتری بگیرد و احتمال اعتماد به حرف ما و اصلاح رفتارش چندین برابر میشود.
اینکه دائما از دیگران خاطر انتخاب هایشان انتقاد کنید باعث می شود دیگران هم مدام از شما انتقاد کنند. لازم نیست در مورد هر چیزی انتقاد کنید. فقط باید مواردی را انتخاب کنید که از همه مهم تر و ضروری ترند. همه چیز را به مو به مو و به صورت جزئی کنترل نکنید و صد البته اینکه به خاطر هر کار کوچکی دیگران را قضاوت نکنید. اگر احساس می کنید چنین رفتاری دارید پس مساله عمیقی وجود دارد که فراتر از انتقاد است و باید آن را بررسی کنید.
یادتان باشد که انتقاد شمشیر دو لبه است. انتقاد هم می تواند به رشد و پیشرفت ما کمک کند و هم باعث تخریبمان شود. قبل از انتقاد کردن از خودتان بپرسید آیا واقعا هدفتان کمک به رشد طرف مقابلتان است یا دلتان می خواهد شکست خوردن او را ببینید؟ درست مثل وقتی که از کسی تعریف می کنید عمل کنید. ما رفتار یا عملکردی که واقعا شایسته تعریف است را تحسین می کنیم. در مورد انتقاد هم باید به همین نحو عمل کنید؛ از چیزی انتقاد کنید که واقعا جای انتقاد داشته باشد.
وقتی مورد انتقاد قرار می گیرید و احساساتتان شروع به غلیان می کنند، در نظر گرفتن هدف انتقاد یکی از سخت ترین کارهای ممکن است؛ اما این کار مهم ترین قدمیست که باید بردارید. اینکه انتقاد را شخصی قلمداد نکنید بسیار مهم است. حتی اگر هدف انتقاد واقعا مخرب و منفی است باید این را بدانید که نمی توانید کلماتی که به شما گفته شده را تغییر دهید؛ اما می توانید برداشتتان از این کلمات و معنایی که به آنها می دهید را عوض کنید.
تجربه بارها و بارها این را ثابت کرده که گذشت زمان باعث می شود ناراحتی و دلخوری ناشی از شنیدن انتقاد کمتر و کمتر شود. در همان لحظه ای که به خاطر شنیدن انتقاد ناراحت شده اید به خودتان یادآوری کنید که این احساسات با گذشت زمان فروکش خواهند کرد. شخصی که از شما انتقاد می کند فقط یک نفر است که با شما مخالفت می کند و به احتمال زیاد افراد زیادی هم نظر و هم عقیده شما هستند.
اگر مدام ذهنتان را درگیر انتقادها کنید، انتقاد دقیقا همان بلایی را سرتان می آورد که نباید بیاورد! یادتان باشد قرار نیست همه انتقادها درست و بجا باشند و هر کسی از شما انتقاد کرد حق با او باشد. شما نباید اجازه بدهید نفوذ کلام دیگران اعتماد بنفستان را بگیرد. پس اگر به خاطر انتقاد شخصی ناراحتید که به طور کلی قصد تخریب شما را دارد بدانید که با بها دادن به این نقدها به او کمک می کنید.
آخرین نکته ای که باید به خاطر داشته باشید استفاده از هوش هیجانی تان در برابر انتقادات است. از انتقاد به عنوان ابزار استفاده کنید نه چکش! به انتقاد به چشم عاملی برای پیشرفت و ایجاد تغییرات مثبت در خودتان نگاه کنید و اجازه ندهید عزت نفستان خدشه دار شود.