عصر ایران ؛ نهال موسوی - در هفته گذشته انتشار دو فایل صوتی از رعنا رحیمپور خبرنگار و مجری تلویزیون «بی بی سی فارسی» جنجال بزرگی را در میان شبکههای فارسی زبان خارج از ایران به دنبال داشت.
رعنا رحیمپور خود اذعان کرد که این مکالمه او با مادرش است و نمی داند از چه طریقی به بیرون درز کرده است. در فایل صوتی اول او به مادرش میگوید: «خبر نگرانکنندهای که من شنیدم این است که روسای اینترنشنال دستور دادهاند که فقط با رهبران احزاب در ایران مصاحبه کنند.»
او وقتی با سوال مادرش که گفت "آخه حزبی نداریم که! کدام حزب؟"، مواجه شد، جواب داد: «نه دیگه احزاب کرد، لر، عرب و... الان باید بفهمید نکته من چیست. این جای نگرانی دارد. کشورهای منطقه ایران دموکراتیک نمیخواهند. اگر ایران دموکراتیک شود و جنبش زنان راه بیفتد و حقوقشان را بگیرند، اولین جایی که وحشت میکند عربستان است. اینها که به دنبال آینده ایران نیستند. علنا شروع میکنند به طبل جداییطلبی زدن. اینها یک ایران تکه پاره تضعیفشده میخواهند و دارند این طبل را میکوبند.»
انتشار این فایل صوتی باعث شد تا وی نسبت به آن واکنش نشان دهد و در یک استوری اینستاگرامی نوشت: «در ساعات گذشته بخشی از مکالمه خصوصی من و مادرم منتشر شده. تنها احتمالی که به ذهن من میرسه اینه که صدای ویدئوچت، از طریق شنود خونه موبایل پدر و مادرم در تهران یا خونه و موبایل من در لندن ضبط شده. طبیعیه که من در گفتگوی خصوصی با پدر و مادرم شاید حرفهایی بزنم که هرگز علنی نمیزنم. حرفهایی که عوامل جمهوری اسلامی به طور گزینشی و برای اختلافافکنی و پیشبرد منافعشون منتشر میکنند. من به همه خبرنگاران فارسیزبانی که در خارج از ایران علیرغم فشارهای متعدد حکومت، در حال خبررسانی هستند احترام میگذارم. انتشار و بازنشر این فایل صوتی بر خلاف خواست من و نقض حریم خصوصی من و والدینمه.»
البته با این وجود خبرنگاران و مجریان شبکه ایران اینترنشنال به شدت به او تاخته و این سخنان را در راستای اهداف جمهوری اسلامی خواندند و از او خواستند تا عذرخواهی کند.
در فایل صوتی دوم هم که بعد از دو روز منتشر شد رحیم پور گفته است: «واقعا خشونتی که از یه سری از این جوونها دیدم در این یکی دو روز گذشته ترسناکه. من اصلا حتی یه شبش پنیک شدم. میره به سمت جنگ داخلی اگه همینطوری ادامه پیدا کنه.»
این سخنان هم با واکنش شدید در فضای مجازی مواجه شد و از بی بی سی فارسی خواستند تا او را اخراج کند. خود رحیم پور شب گذشته بیانیهای در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد و در ضمن گلایه از برخوردهایی که با او شده در پایان آن نوشت: «ما را به خیر و شما را به سلامت... ایران را در خودم کشتم. برای همیشه خداحافظ». چند ساعت بعد حساب اینستاگرام رعنا رحیم پور هم از دسترس خارج شد.
نکته جالب توجه در پس تمام این اتفاقات که به «رعنا گیت» هم معروف شده است، این است که در زمانه امروز هر شخصی که به عنوان یک public figure یعنی «چهره شناخته شده» مطرح شد دیگر تمام رفتار و گفتار او زیر ذرهبین مخاطبان است.
هر حرف، کلمه یا جملهای از او به شدت مورد مکاشفه ، تحلیل و نقد قرار میگیرد و بالطبع بازخورد خواهد داشت، حال هر چه چهره سرشناس بگوید این حرفها نظر یا تحلیل حرفهای من نیست و یک بخشی از دیالوگی بسیار خصوصی با مادرم بوده است اما مخاطب چنین خبطی را نمیپذیرد.
نکته بعدی اشاره به این قضیه است که انگار در جهان امروز توسعه تکنولوژی و انفجار ارتباطات همان اندازه که دستاوردهای بسیاری داشته است میتواند در یک بخشهایی ترسناک هم باشد.
دیگر هیچ سخن یا عملی نمیتواند مخفی بماند (علی الخصوص برای افراد شناخته شده) و هر لحظه امکان دارد هر ارتباط یا سخنی که در یک موقعیت بسیار ساده یا خصوصی زده شده است به عنوان مدرکی رو شود و در طرف مقابل هم مخاطبان هیچ رحم و شفقتی ندارند چون خود را در معروفیت و مطرح شدن افراد سهیم میدانند به همین دلیل اشتباه سهوی یا عمدی او را برنمیتابند و واکنش نشان خواهند داد.
جهان امروز به گونهای است که هر عمل و هر گفتاری باید سنجیده باشد، دیگر هیچ مرزی هم به لحاظ موقعیتی یا جغرافیایی وجود ندارد و همگی انگار در یک گیتی بینهات بزرگ و شفاف در کنار هم زندگی میکنیم.
روزگار غریبیست (یا عجیبیست) نازنین ...