در روزهای رکود شدید حاکم بر چرخه اکران در سینماها و خالی ماندن آنتن تلویزیون از سریالهای جذاب، شبکه نمایش خانگی تنها فرصت عرض اندام بازیگران مطرح است؛ به همین بهانه به بررسی عملکرد بازیگران شاخص هفت سریال در حال پخش در این شبکه پرداختهایم. زمانی سینما هم همین وضعیت را داشت. همه چیز بستگی به ترکیب چهرههای نقاشی شده بر سردر سینماها داشت و فرآیند انتخاب بازیگر میتوانست سرنوشت یک فیلم در گیشه را تغییر دهد. هر چند هنوز هم این فرمول برای برخی فیلمهای سینمایی کار میکند اما واقعیت این است که قاعده در سینما تغییر کرده است.
در شبکه نمایش خانگی اما هنوز «ویترین» عاملی تعیین کننده است و احتمالا به همین دلیل گروههای تولید از همان ابتدای طرحریزی و تعیین برآورد، بخشی از بودجه اصلی خود را برای حضور چهرهها در ترکیب بازیگران کنار میگذارند. پلتفرمها هم در مقام سرمایهگذار، ترجیح میدهند دست روی پروژههایی بگذارند که علاوه بر جذابیت داستانی، بتوانند ویترینی جذابتر برای جذب مخاطب بیشتر برایشان فراهم بیاورد. این شرایط در حالی است که طبق تجربه پلتفرمهای حرفهای در حوزه تولید و عرضه سریالهای خانگی در جهان، این بستر ظرفیت ویژهای هم برای چهرهسازی دارد. در بازخوانی عملکرد بازیگران در سریالهای در حال پخش شبکه نمایش خانگی در پاییز 1401 سراغ چهرههایی رفتهایم که احتمالا در جذب اولیه مخاطب به سریال مورد نظر بیتأثیر نبودهاند. در این فهرست از هفت صبح اما دو مورد ویژه را هم مورد توجه قرار دادهایم، بازیگرانی که حضورشان در سریال خانگی و درخشش در نقشهایی که برعهده گرفتهاند، به فرصتی ویژه برای مکمل گزارش یک چهرهتر شدنشان تبدیل شده است.
کاراکتر خدیجه تجریشــی یا همان « جیران » طبیعتا نقشــی وسوســهبرانگیز برای پریناز ایزدیار بوده است به خصوص کــه دعوت برای ایفای این نقش از ســوی حســن فتحی بوده است که ایزدیار تجربههای موفقی را تحت هدایت او در مقام کارگردان در کارنامه خود ثبت کرده است. تا به اینجا عملکرد او در ایفای نقش معشوقه سوگلی شاه قاجار، اتفاق ویژهای در کارنامه بازیگریاش نبوده اما در مجموع میتوان گفت مخاطب حضور او در این نقش را پذیرفته و انگیزه لازم برای پیگیری سرنوشتش در داستان را دارد. ایزدیار در سکانسها و موقعیتهای عاشقانه، حضور موفقتری نســبت به دیگر موقعیتهای داستانی از خود نشان داده است.
پریناز ایزدیار اساسا با نقش آفرینی در سریال «زمانه» به کارگردانی حسن فتحی به شهرت رسید و برای مخاطبان تلویزیونی تبدیل به چهرهای آشنا شد. «پنج کیلومتر تا بهشت» و «مثل یک کابوس» هم از دیگر تجربههای ســریال ایزدیار در قاب تلویزیون محسوب میشــود اما اتفاق ویژه در کارنامه او بیتردید با ایفای نقش «شیرین» در سریال «شهرزاد» رقم خورد. واقعیت این اســت که ســریال «جیران» اساســا با بحران داستانگویی مواجه شــده است و تمرکز آن بر خرده داستانهایی همچون به قدرت رسیدن سیاوش و یا پیدا کردن قاتل شاهزاده از طریق ورد و جادو، به روند روایت آن آسیب وارد کرده است. در این شــرایط کاراکتر «جیران» هم در نگاه مخاطب دچار بلاتکلیفی شده است.
پخش همزمان دو سریال «روزی روزگاری مریخ» و «بی گناه»، فرصت ویژهای را در اختیار ویشکا آسایش قرار داده است تا توانمندی ویژه خود در نقشآفرینی در دو فضای کاملا متفاوت را به رخ بکشــد. او در روایت دراماتیک «بیگناه» نقش عاشــقی ناکام را ایفا کرده که پس از ســالها قرار است گرهی از کار معشوق خود باز کند. نقش او در«روزی روزگاری مریخ» اما یک کاراکتر کمدی تمام عیار اســت؛ «لونا» در واقع نواده ناصر است که سالها بعد از فروپاشی کره زمین، در مریخ، میزبان جد خود شده است. آسایش که سابقه درخشش در فیلم کمدی «ورود آقایان ممنوع» را در کارنامه خود داشته در ایــن مجموعه هم به خوبــی از پس طنازیهــای این نقش برآمده است.
حرفه بازیگری را با سریال «امام علی(ع)» و نقش ماندگار «قطام» آغاز کرد اما بعد از آن تبدیل به بازیگری گزیده کار در تلویزیون شد. مجموعه های «پرده نشین» و «دیوار به دیوار» از مهمترین کارهای او در قاب تلویزیون بودند. ورود به شبکه نمایش خانگی را با «نهنگ آبی» تجربه کرد و حاال تبدیل به چهرهای پرکار در این مدیوم شده است. او تا به اینجا در هر دو سریالش موفق ظاهر شده است. البته به نظر میرسد کاراکتر لونا در «روزی روزگاری مریخ» شــانس بیشــتری برای محبوبیت او در میان مخاطبان شبکه خانگی به همراه داشته است
یکی از موفقترین نقشآفرینیهای مریلا زارعی در ســالهای اخیــر را باید همین حضــورش در نقش «مهدعلیا» دانســت. نقشــی که هرچند روی کاغذ اســتعداد بسیار بالایی برای گرفتار شدن در دام کلیشــهها داشت اما زارعی با هدایت حسن فتحی توانست تصویری متفاوت از این کاراکتر خاص تاریخی را پیش روی مخاطب قرار دهد. حضور مادرانه او در کنار شاه قاجار به موازات اقتدار زنانهای که در میان زنان حرمسرا باید از خود بروز دهد، شخصیتی چندوجهی به این کاراکتر بخشیده است. به این موقعیتها خلوتهای عاشقانه او با قراول خاصه را هم اضافه کنید تا متوجه قدرت بالای مریلا زارعی در ارائه باورپذیر ایــن کاراکتر در روایت «جیران» شوید.
اساسا از بازیگران پرکار در سینما و تلویزیون محسوب می شود. شاخص ترین حضور سریالی اش در تلویزیون که منجر به شهرتش هم شد، «دبیرستان خضرا» در میانه دهه 70 بود. بعدها با کارگردانهای شناخته شدهای همچون مهدی فخیمزاده، حسن فتحی، اصغر فرهادی و ســیروس مقدم هم در تلویزیون همکاری کرد. در شبکه نمایش خانگی اما تاکنون حضور در سه سریال را تجربه کرده است؛ «مانکن»، «نوبت لیلی» و همین «جیران». تا اینجا که سهم قابل توجهی در سکانسهای محبوب سریال «جیران» در نگاه مخاطبان داشته است و بنابر آنچه به نظر میرسد در ادامه داستان هم حسن فتحی سهم ویژهای برای مهدعلیا در نظر گرفته است.
در سریالی از جنس «شبکه مخفی زنان» حتی اگر بازیگری در حد و اندازه لیلا حاتمی هم باشــی، بازهم به سختی میتوانی از پس مأموریت عبور از کلیشــهها بربیایی! «دلبر جان تاجر باشــی» نام کاراکتری اســت که حاتمی ایفای نقش آن را در این سریال برعهده گرفته اســت. این کاراکتر که قرار است دستیار میرزامحمودخان در فرآیند فعالیت کمیته انتخاب اعضای کانون بانوان باشد تا به اینجا ویژگی خاصی نداشــته و تنها امتیازش که تا حدودی توجه مخاطب را به ســمت آن جلب میکند، همین حضور لیلا حاتمی در این نقش است!
اصلا مدل بــازی، گریم، آرایش و لباس لیلا حاتمی در سکانس ورودی اش به سریال «شبکه مخفی زنان» یادآور حضور او در سریال محبوب «کیف انگلیسی» بود. لیلا حاتمی که بازیگری را از دوران کودکی و در فیلمها و ســریالهای پدرش زندهیاد علی حاتمی آغاز کرد، بعدها تمرکز اصلی خود را در ســینما گذاشت و تبدیل به بازیگری تحســینبرانگیز و پرتوفیق در سینمای ایران شد. او ورود به شــبکه خانگی را با «نهنگ آبی» آغاز کرد که تجربهای ناتمام و پرحاشیه برایش بود. باید اعتراف کرد که لیلا حاتمی تا به امروز انتخابگر موفقی در حوزه سریالهای خانگی نبوده است. او که قابلیتهای بسیاری را در آثار سینمایی خود به اثبات رسانده، هنوز در عرصه سریال سازی آنگونه که باید موفق ظاهر نشده و این چالش در «شبکه مخفی زنان» هم با او همراه است
دو سریال «شــبکه مخفی زنان» و «بیگناه» فضاهایی به شدت متفاوت از یکدیگر دارند. یکی در حال و هوایی تاریخی و با لحنی در میانه فانتزی و کمدی روایت میشــود و دیگری یک داستان ملودرام خانوادگی دارد و همه چیز در آن رئال است. شبنم مقدمی در هر دو سریال عملکرد قابل قبولی دارد اما در سریال «شبکه مخفی زنان» ابهامات و چندپارگی موجود در خط روایت، دامنگیر کاراکتر او هم شــده اســت و تا به اینجا اتفاق ویژهای را برای او در مقام بازیگر رقم نزده اســت. «بیگناه» اما شــرایطی متفاوت دارد و شــخصیت «فروغ» با گذشتهای پرحســرت و آیندهای مبهم، ظرفیت بالایی برای درخشش مقدمی فراهم آورده است.
همین چند روز پیش و در پروندهای مفصل به کارنامه بازیگری شــبنم مقدمی در همین صفحات پرداختیم و اشاره کردیم که او از همان میانه دهه 70 حضور همزمان در رادیو و تلویزیون را در مقام نویسنده آیتمهای نمایشــی و البته بازیگر نقشهای کوتاه آغاز کرده است. «آشپزباشی»، «مدینه» و «دوپینگ» را میتوان از شاخصترین سریالهای تلویزیونی دانست. در شبکه نمایش خانگی هم «ابله»، «هیولا»، «خاتون» و «مردم معمولی» را در کارنامه بازیگری خود ثبت کرده است. شــبنم مقدمی حالا بازیگری به نسبت پرکار در شــبکه خانگی محسوب میشود اما کارنامهاش نشان میدهد همچنان روی کیفیت نقشهایی که میپذیرد، حساسیت ویژهای دارد، حساســیتی که باید بیشتر به آن توجه داشته باشد.