گروه بینالملل خبرگزاری فارس – مهدی پورصفا: شاید یکی از تلخترین خاطرات سیاستمداران ایرانی از دوران 8 ساله نبرد با رژیم بعث عراق موشکباران مداوم شهرها با استفاده از موشکهای بالستیک بود.
این حملات که غالباً با استفاده از موشکهای بالستیک کوتاه و میانبرد انجام میشد، تأثیر مخربی بر روحیه شهروندان ایرانی میگذاشت به گونهای که در زمستان سال 66 و با دستیابی عراق به موشکهای میانبرد و شلیک آنها به سمت تهران، پایتخت ایران عملاً خالی از جمعیت شد.
در آن زمان تنها سلاح ایران برای مقابله به مثل، حمله متقابل با استفاده از موشکهای «اسکاد بی» بود که به صورت محدود از سوی لیبی و پس از آن کره شمالی به تهران فروخته شده بود. علیرغم وجود محدودیتهای فراوان در شلیک و تعداد موشکها، ایران با استفاده از این ابزار توانست رژیم صدام حسین را وادار به توقف حملات به مناطق مسکونی و شهرها کند.
ایران این تجربه مهم را به خاطر سپرد و با وجود پایان جنگ تحمیلی یک برنامه گسترده برای توسعه موشکهای بالستیک آغاز کرد و با تکیه بر توان داخلی طی 20 سال پس از پایان جنگ به قویترین نیروی موشکی خاورمیانه دست یافت.
این نیروی موشکی با وجود این که تحت تحریمهای جدی از سوی غرب و شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار گرفته توانسته نوعی توازن قوا در مقابل مهمترین دشمنان ایران در منطقه از جمله پایگاههای آمریکا و رژیم صهیونیستی ایجاد کند.
* تلاش آمریکاییها برای پیوند برنامه موشکی و هستهای ایران
بیدلیل نیست که از همان دهه 90 میلادی، رژیم صهیونیستی و آمریکا تلاش زایدالوصفی را برای مهار این برنامه آغاز کردهاند. در ابتدا آمریکاییها با تحریم شرکتهای چینی و روسی که سابقه همکاری با ایران داشتند به دنبال مهار تهران در این زمینه بودند. با این حال این حرکت نه تنها متوقف نشد برای از سال 1998 و آزمایش موشک سوخت مایع شهاب 3 عملاً تلآویو و مهمترین پایگاههای آمریکا در تیررس توان موشکی ایران قرار گرفتند.
از سال 2003 میلادی و با ناکام ماندن فشارهای یکجانبه آمریکا، واشنگتن تلاش کرد تا با مطرح کردن برنامه موشکی ایران به عنوان ابزاری برای شلیک کلاهک اتمی این ابزار دفاعی را به اتهامات پرونده هستهای تهران پیوند دهد.
واشنگتن با این راهبرد توانست با ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد تحریمهای چند لایهای را علیه کشورمان اعمال کند. اوج این فشارها به قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل متحد باز میگردد که در پی آن آزمایش هرگونه موشک بالستیک از سوی ایران ممنوع خوانده شد و در کنار آن نهادهایی که ظن کمک فنی و مالی به این برنامه را داشتند هدف تحریمهای بینالمللی قرار گرفتند.
با وجود این به دلیل ماهیت درونزای فناوری موشکی ایران نه تنها مسیر پیشرفت این برنامه متوقف نشد بلکه پیشرفتهای آن موازنههای جدیدی را در سطح منطقه شکل داد.
* موشکهای ایران دقیق میشوند
ایران بر اساس یک محدودیت خودخواسته برد موشکهای بالستیک خود را به 2000 کیلومتر محدود کرده است. اهداف بسیاری از این محدودیت میتوان متصور بود اما به شاید جلوگیری از بهانهجوییهای آمریکا برای گستردهتر کردن پدافند دفاع ضدموشکی در شرق اروپا میتواند از مهمترین آنها باشد.
با وجود این محدودیت مهمترین راهبرد نیروهای مسلح ایران تمرکز بر روی کیفیت و قدرت موشکهای ساخته شده بوده است. در طول سالهای گذشته دقت موشکهای ایران به طور قابل ملاحظهای افزایش یافته است.
این افزایش دقت سبب شده تا موشکهای بالستیک ساخته شده توسط ایران در زمره دقیقترین تسلیحات قرار بگیرد. علاوه بر این در نسل جدید موشکهای ساخت ایران با کاهش وزن و حفظ بُرد امکان حمل و نقل سریعتر این تسلیحات در گستره وسیع جغرافیای ایران فراهم میشود.
استفاده از سوخت جامد در موشکهای نسل جدید بالستیک ایرانی نه تنها این امکان را فراهم میکند تا در کوتاهترین زمان ممکن این تسلیحات آماده شلیک شوند بلکه امکان اختفای طولانیمدت آنان را در یک نقطه فراهم میکند.
زیر ساختهای وسیع فراهم شده در عمق زمین نیز امکان پایداری این تسلیحات را در مقابل حملات هوایی فراهم کرده و توانایی وارد کردن ضربه متقابل در صورت وارد آمدن ضربه اول از سوی دشمن را میدهد.
نگاهی به تجربیات ایران در حملات به نیروهای داعش طی دو نوبت و حمله به پایگاه عینالاسد در سال 2020 نشان میدهد که توانمندی موشکی ایران یک نیروی عملیاتی است که میتواند در کوتاهترین زمان ممکن علیه دشمنان تهران وارد عمل شود.
* سعودیها و صهیونیستهای ناتوان در مقابل موشکهای ایران
این رشد و گسترش قدرتمند به طور حتم برای ارتجاع عربی و رژیم صهیونیستی چندان خوشایند نیست. ریاض و تلآویو بارها نگرانی خود را از توسعه برنامه موشکی ایران اعلام کردهاند. طبیعی است که این دو از توانمندی متوقف کردن برنامه موشکی ایران برخوردار نیستند.
هم عربستان سعودی و هم رژیم صهیونیستی یک برنامه گسترده برای ایجاد سیستم چندلایه دفاعی در مقابل موشکهای بالستیک ایران تدارک دیدهاند. در خصوص رژیم صهیونیستی یک دفاع سه لایه شامل سیستم دفاع ضد موشکی «گنبد آهنین»، سیستم «فلاخن داوود» و سیستم دفاعی «پیکان» به همراه «سامانه پاتریوت» برای مقابله با هرگونه حمله موشکی تدارک دیده شده است. با وجود این حتی منابع نظامی رژیم صهیونیستی بر این نکته تاکید میکنند که امکان رهگیری تمام موشکهای شلیک شده از سمت ایران در یک عملیات واقعی وجود ندارد و هنوز چنین شرایطی بوجود نیامده است. البته این در حالی است که ما حساب جنبش جهاد اسلامی فلسطین و حماس و همچنین حزبالله لبنان را در شمال سرزمینهای اشغالی کنار بگذاریم چرا که این جنبشها قادر هستند در کوتاهترین زمان ممکن صدها موشک کوتاهبرد را به سمت خاک سرزمینهای اشغالی پرتاب کنند.
وضعیت عربستان سعودی هم چندان تعریفی ندارد. عربستان مجهز به سامانههای موشکی پاتریوت برای مقابله با موشکهای بالستیک است و قرار است تا موشکهای برد بلند «تاد» نیز به این دفاع موشکی ملحق شوند.
با وجود این عربستان دهها میلیارد دلار برای این ایجاد این سپر دفاعی هزینه کرده است اما هنوز توان این را ندارد تا بتواند در مقابل موشکهای شلیک شده از یمن واکنش کاملی را نشان دهد و هر چند وقت یکبار تاسیسات حیاتی این کشور از سوی انصارالله مورد هدف قرار میگیرد.
* فریدمن درباره هراس صهیونیستها و سعودیها چه گفت؟
با درک این شرایط میتوان نگرانی عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی با همراهی امارات را از احتمال بازگشت آمریکا به برجام درک کرد. در حقیقت ریاض و تلآویو در دوران ترامپ انتظار داشتند تا با فشار گسترده واشنگتن به تهران و تسلیم ایران بتوانند در میز مذاکرات فرابرجامی به آنچه در میدان نبرد هم نمیتوانستند به آن دست یابند، دسترسی پیدا کنند.
دولت ترامپ هم در طول 4 سال گذشته بارها و بارها یکی از شروط خود را برای هرگونه معامله با تهران پذیرش مذاکره بر سر توان موشکی عنوان کرده بود، این در حالی است که حتی در مذاکرات برجامی هم ایران حاضر به حتی طرح بحث بر سر توان موشکی نشد و حتی بعد از اجرای برجام هم به آزمایشات موشکی خود ادامه داد.
عمق نگرانی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی را از احتمال منتفی شدن پیششرط مذاکرات موشکی با ایران میتوان از مقاله «توماس فریدمن» ستوننویس نشریه نیویورک تایمز متوجه شد. اهمیت این مقاله از آنجا ناشی میشود که فریدمن را میتوان به عنوان نماینده غیر رسمی رژیم سعودی در جامعه مطبوعاتی آمریکا دانست.
وی در یادداشتی که در این نشریه در تاریخ 29 نوامبر سال 2020 منتشر شده مینویسد: اگر بایدن قبل از دستیابی به تفاهم درباره صادرات موشکهای دقیق هدایتشونده سعی کند توافق هستهای ایران را همانطور که در گذشته بود از سر بگیرد و از قدرت تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران دست بکشد، من گمان میکنم که از جانب اسرائیل، امارات و عربستان با مقاومتهای زیادی روبهرو خواهد شد، چرا؟ همهٔ اینها در کلمهٔ «دقیق» خلاصه میشود. در جنگ 2006 لبنان، حزبالله مجبور شد حدود 20 موشک زمین به زمین ضعیف و هدایتناپذیر به امید آسیب رساندن به یک هدف اسرائیلی شلیک کند. حزبالله در تئوری با موشکهای دقیق هدایتشونده ساختهشده در ایران فقط کافیست به 20 هدف مختلف در اسرائیل شلیک کند که احتمال آسیبزایی هر یک از آنها زیاد است.
* آمریکا همچنان در حال محاسبه مواضع خود
روشن است که تلآویو و ریاض بهدنبال آن هستند که با تغییر موازنه قدرت در منطقه، ایران را در موضع آسیبپذیر قرار دهند و از همین روست که بهدنبال مذاکرات موشکی بهعنوان پیششرط رفع تحریمها هستند. کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس حتی خود اظهار تمایل کردهاند که در مذاکرات آتی با ایران حضور داشته باشند.
بهعبارت دیگر، تلآویو و ریاض میخواهند ایران در مقابل کاهش فشار تحریمها، از منظر نظامی و امنیتی آسیبپذیر شود؛ آن هم کاهش تحریمی که برای ادامه آن هیچ تضمینی نیست، کمااینکه تجربه دولت ترامپ نشان داد که واشنگتن هرلحظه ممکن است به توافقات خود پشت کند و از آنها خارج شود.
سؤال اینجاست که آیا دولت بایدن تسلیم رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی شده و بازگشت به برجام و برداشتن تحریمها را منوط به مذاکره بر سر برنامه موشکی خواهد کرد؟ نگاهی به شعارهای بایدن در انتخابات ریاست جمهوری نشان میدهد که واشنگتن در سقف اهداف خود به دنبال آغاز مذاکراتی برای وارد کردن مسائل موشکی و منطقهای به یک توافق جدید است.
با این حال واقعیت اینجاست که جزئیات چنین مذاکراتی میتواند بسیار پیچیده باشد چرا که ایران وجود برنامه موشکی خود را بخشی از توان ملی دفاعی خود میداند که حاضر بر مذاکره بر سر آن نخواهد بود.
آمریکاییها هنوز در حال محاسبه درباره موضعگیری خود در این باره هستند.
با این حال و صرفنظر از این که در نهایت موضع آمریکاییها چه باشد ایران هیچگاه مذاکره بر سر برنامه موشکی خود را نخواهد پذیرفت و اجازه نخواهد داد تا آنچه سعودیها و صهیونیستها در میدان نبرد هم خواب دستیابی به آن را نمیبینند، در میدان مذاکره بدست آورند.
انتهای پیام/