رویداد۲۴ نوشت: محمود میرلوحی فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت درباره وضعیت کشور و واکنش مسئولان دولتی به این وضعیت با رویداد۲۴ گفتوگو کرده است. او سمت نقدش را به سمت کسانی برده که قصد دارند با «گفتوگودرمانی» شرایط را آرام کنند؛ به زعم او نمونه بارز این نوع نگاه علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت است که میرلوحی دربارهاش گفته اصلا درکی از شرایط ندارد!
میرلوحی میگوید: جریان یکدستی که امکانات را در اختیار دارند، سابقه نگاهشان هم به رسانه متفاوت است. آنها همواره امکانات زیادی مانند رادیو و تلویزیون را در اختیار و انحصار داشتند و بعد هم تریبونهای رسمی کشور مانند نماز جمعه و ... را داشتند و چون این امکانات گسترده در اختیارشان بوده، خودشان را از ابزارهای دیگر بینیاز دیدند و هرجا خطری احساس کردند، رسانههای رقیب را بستند.
او ادامه داد: زمانی که فضای مجازی گسترده شد، صداوسیما به چالش کشیده شد و با وجود امکاناتی که دارند دیدند نمیتوانند چالشها را دفع کنند، به همین دلیل روی سخنگوهایشان متمرکز شدند اما دولت متاسفانه یک فرد آشنا و رسانهای را انتخاب نکرد، چرا که یا اعتقاد نداشت یا لازم نمیدید و فکر کردند یک نفر مانند آقایان کدخدایی یا الهام که صرفا گزارشی ارائه میکردند، کفایت میکند. شبکههای اجتماعی اکنون به صورت جدی فضا را قبضه کرده و بخش عمده محل کسب اطلاعات مردم، فضای مجازی است.
میرلوحی میگوید: سخنگوی دولت رئیسی همان اندازه که توان و ظرفیت دارد، از ظرفیتش استفاده میکند و بیشتر از این نمیتواند خلق فرصت کند. اکنون یک رقابت تنگاتنگی میان جریان رسانهای کشور و جریانی که نگاهش به رسانه، به عنوان یک بلندگو است وجود دارد زیرا آنها فقط صحبتها را بدون کوچکترین نقد و چالش منتشر میکنند. مثلا اخیرا سران قوا با همدیگر جلسه داشتنند؛ آنها فکر کردند مسئله معترضان این است که مسئولان را کم دیدهاند یا صحبتهایشان را کم شنیدهاند! در حالی که صبح تا شب تلویزیون صحبت این آقایان را پخش میکند و چیز باقی ماندهای از این حضرات نمانده که مردم نشنیده باشند. آنها میگویند به میان مردم برویم! فکر میکنند مشکل مردم عدم حضور آنها است؛ نمیدانند که صدا و عملکرد آنها به مردم رسیده است و چون دیده و شنیدهاند، معترض هستند.
میرلوحی میگوید: سایر اعضای کابینه رئیسی هم مانند سخنگو است. شما وزیر کار را دیدید که چه تجربه و دیدگاهی داشت؛ لذا نیروهای به کار گرفته شده در دولت متفاوت نیستند و آقای بهادری جهرمی نیز از همان قماش است و این نوع حرف زدن آنها نتیجهای ندارد. اصل رفتن به دانشگاه خیلی خوب است. سال ۸۸ آقای توکلی در مجلس اعلام کرد قبول داریم که فضای دانشگاهی دست اصولگرایان نیست و اصلاحطلبان در این حوزه دست برتر را دارند، اکنون هم با توجه به اعتراضات گسترده، سعی دارند آدرس را اشتباه اعلام کنند. فکر میکنند الان با حضور در دانشگاه و یک سخنرانی، مسئله حل میشود. خب دیدید که یک سخنرانی در دانشگاه و گفتن اینکه «میتوانستیم تیر بزنیم اما نزدیم»، فضایی ایجاد کرد که نشاندهنده اوج بیتجربگی و ناآشنایی به کار بود.
میرلوحی میگوید: اساسا این جریان به مونولوگ صحبت کردن عادت کرده و فکر میکند جوانان و دانشجویان و زنان و سایر معترضان، چون تا بهحال افاضات جهرمی را نشنیده بودند، از وضعیت کشور بیاطلاع هستند! بنا ندارند بپذیرند خواسته معترضان چیست. مسئولان به جای رفتن به دانشگاه، اگر همین بیانیه دانشجویان دانشگاهها را در دفترشان بررسی کنند و خواسته دانشجویان را بدانند، کفایت میکند.
او ادامه داد: در اعتراضات فعلی، جریان حاکم فکر میکند که جنگ جنگ روایتها است! فکر میکنند اگر روایتی که ما درست میدانیم را مطرح کنیم، مسیر درستی را رفتهایم. فکر میکنند واقعا هیچ مشکلی وجود ندارد و مردم از دستاوردها بیاطلاع هستند و باید آنها را آگاه کرد. آنها معتقدند در جامعه هیچ اعتراضی نیست و صرفا دو روایت وجود دارد؛ یک روایت که دشمن ارائه میدهد و یک روایت که خودمان میگوییم! با همین دیدگاه اعتقادشان بر این است که اگر جهرمی به دانشگاهی در خراسان جنوبی برود، دیگر همه چیز تغییر میکند. تصور میکنند اگر روایت خودشان را بگویند و حرف بزنند به جای اعتراض، مردم از آنها تقدیر و تشکر میکنند.
میرلوحی با بیان اینکه متاسفانه برخی فکر میکنند که مخالفین و معترضین در اقلیت هستند، گفت: برخی آقایان میگویند معترضین یک درصد هستند و نباید به آنها اهمیت داد. متاسفانه این تفکر معتقد است خودشان ۹۹ درصد جامعه را در اختیار دارند و از همین رو حاضر نیستند تغییر روش بدهند و در شرایط برابر با معترضان گفتگو کنند و حتی به نحوی رفتار میکنند که گویی هیچ اتفاقی رخ نداده است. اگر معترضین اقلیت هستند، این دو ماه چگونه از زنان و دانشگاه گرفته تا داخل و خارج را درگیر کردند؟