ابوالقاسم طالبی نویسنده، کارگردان و از فعالان رسانهای سالهای قبل، در نامهای نسبت به سکوت چهره های دینی نسبت به اتفاقات اخیر جامعه به ویژه رفتارهایی چون عمامه پرانی واکنش نشان داد. او این سکوت را جایز ندانست.
متن نامه وی بدین شرح است:
«بسم رب الخمینی
محضر مبارک بعضی از مراجع عظام، مدرسین فاضل، مبلغین محترم و منبریهای عزیز
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اینجانب از اهالی هنر سوالی برایم پیش آمده که جوابش نزد آن فرزانگان است، امید آن دارم به جواب این سوال بیندیشید و در روز حشر جوابم دهید و از کنارم بگذرید و به بهشت برین وارد شوید.
سوال:
اگر عالمی در مقابل عمامه پرانی و حجاب از سر نوامیس خلق کشیدن و آتش زدن قرآن مجید و آتش افکندن به مساجد سکوت کند و نظاره گر توهین اوباش هرزه به نائب امام عصر (ع) باشد و دمادم اندیشهاش آن باشد که سکوت رجحان دارد در این ایام، مبادا که طهارت سلوکمان به ذائقه مقلدین، شاگردان، مریدانمان و پا منبریان خوش نیاید، این سکوت اگر گناه کبیره نیست؟! پس چیست؟ !
می دانم که می دانید قیام توابین کوفه بعد از شهادت حضرت حسین ابن علی علیه السلام به حال آن تکیه زننده بر نیزه غریبی، آن نظاره گر همیشه تاریخ در گودال قتلگاه، تفاوتی نکرد.
سکوت و عدم پشتیبانی از نائب امام (ع) جناب مسلم و سخن مجتهدین و علما و فتوی به اینکه جهاد با ابن زیاد فقط با حضور خود امام جایز است و گفتند امام حسین (ع) به جای فرستادن مسلم باید خودشان در مقابل دعوت ما به کوفه می آمد و …
همگی خوب میدانید سلیمان خزاعی فقیه و حافظ قرآن بود، پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) و حسنین (ع) را به چشم سر دیده بود؛ چیزی که آرزوی شمایان است که در رویا توفیقش را پیدا کنید. و اما سلیمان خزاعی با فتوایش، با سکوتش و عدم نصرت نایب امام زمانش خسران عظیمی به بار آورد و ضربه ای به اسلام عزیز زد که تا ظهور حضرت ولی عصر (ع) هم چوب آن ضربه را محبین اهل بیت (ع) می خورند.
حضرات این سکوت سنگین و گاه سخنان دو پهلوی بعضی عزیزان مرا به طرح این سوال تاریخی واداشت تا حجتی باشد بر سکوت شمایان در مقابل وحوش مست شده از باده دلارهای آل سعود، تا حجتی باشد بر وفای به عهد مردم با شهید اسطورهشان حاج قاسم سلیمانی، که همچنان پشت سر ولی خدا رهبر عزیز و فرزانه و حکیم خویش پیش می روند و به فرزندان خود نیز می آموزند که چگونه بار دیگر خیبر را به تسخیر محبین اهل بیت (ع) در آورند و چقدر سکوت رستم به خاطر حفظ شأن پهلوانی خویش در مقابل سوال سهراب نوجوان دل تاریخ را به درد آورد.
دل نازک از رستم آید به خشم
با احترام فراوان
ابوالقاسم طالبی نویسنده و کارگردان ایران عزیز»