بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی (به ترتیب ۶ و ۹ اوت ۱۹۴۵) دو عملیات اتمی بودند که در زمان جنگ جهانی دوم به دستور هری ترومن، رئیسجمهور وقت آمریکا، علیه امپراتوری ژاپن انجام گرفت.
در این دو عملیات، دو بمب اتمی به فاصله ۳ روز روی شهرهای هیروشیما و ناگازاکی انداخته شد که به ویرانی و کشتار گسترده شهروندان این دو شهر منجر شد. حدود ۲۲۰٬۰۰۰ نفر در اثر این دو بمباران اتمی جان باختند که ۲۰ هزار نفر از آنان را نظامیان ژاپنی و بقیه را شهروندان غیرنظامی تشکیل میدادند.
بیش از ۱۰۰ هزار نفر بلافاصله هنگام بمباران کشته شدند و بقیه تا پایان سال ۱۹۴۵ بر اثر اثرات مخرب تشعشعات رادیو اکتیو جان خود را از دست دادند.
هدف اصلی آمریکا از این حمله به پایان رساندن سریع تر جنگ و عدم شراکت با شوروی در اشغال ژاپن بود زیرا شوروی مدتی پیش از بمباران اتمی به ژاپن اعلام جنگ داده بود و به مواضع ژاپن در منچوری حمله برده بود.
پس از بمباران اتمی شهر هیروشیما (۶ اوت ۱۹۴۵) آمریکا به منظور وادار کردن دولت ژاپن به تسلیم در جنگ، شهر ناگازاکی (۹ اوت ۱۹۴۵) را نیز بمباران اتمی کرد و مدت کوتاهی پس از آن، امپراتور وقت ژاپن، در سخنانی اعلام کرد به منظور حفظ نسل مردم کشورش، به صلح بدون قید و شرط با متفقین گردن نهاده است تا به این صورت بزرگترین جنایت علیه بشریت را متوقف کند.
جنایتی که سرهنگ پل تیبت خلبان نیروی هوایی آمریکا در جنگ جهانی دوم که بمب های اتم را بر روی ژاپن انداخت، درباره آن گفت: مثل جهنم سیاه بود و نور و رنگ هم داشت، درونش سفید بود و خاکستری و بالایش شبیه درخت کریسمس بود؛ در یک هزارم ثانیه، شهر هیروشیما دیگر وجود نداشت.
بمباران هستهای هیروشیما و ناگازاکی تا به امروز تنها موارد استفاده جنگی از سلاح هستهای در جهان است و یکی از بزرگترین فجایع در تاریخ بشر به شمار می آید.
آیا استفاده از بمب اتمی برای پایان دادن به جنگ ضرورت داشت؟
کتاب بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی ویراستۀ سیلویا انگدال که به تازگی توسط انتشارات ققنوس منتشر شده، دومین عنوان از مجموعه «چشماندازهایی از تاریخ معاصر جهان» است که تلاش دارد تا از دیدگاههای مختلف به رویدادهای سرنوشتساز تاریخ معاصر بپردازد (اولین عنوان از مجموعه مذکور، کتاب چرنوبیل ویراستۀ دیوید اریک نلسون است).
در پیشگفتار این کتاب آمده است:
به یاد آوردن هر رویدادی بستگی به نحوۀ به خاطر سپردن آن دارد. بهترین درک از تاریخ حاصل کندوکاو چشماندازهای مختلف است: دورههای زمانی متفاوت، فرهنگهای متفاوت، ایدئولوژیهای متفاوت.
مجموعه کتابهای «چشماندازهایی از تاریخ معاصر جهان» از دیدگاههای مختلف به رویدادهای سرنوشتساز تاریخ معاصر میپردازد. هر جلد با استفاده از منابع دست اول و دوم، اطلاعات زمینهای، مباحث پیرامونی و روایتهای اول شخص افراد نگاهی دارد به یکی از رویدادهای مهم تاریخ معاصر جهان. تمام کتابهای این مجموعه دارای فهرست مطالب توضیحی، گاهشمار، کتابشناسی و نمایه است. «چشماندازهایی از تاریخ معاصر جهان» به دانشجویان و پژوهشگران کمک میکند تا مهارتهای فکری و نقادانۀ خود را بهبود بخشند و بر آگاهی خود از جهان بیفزایند و درک بهتری از دیدگاههای بینالمللی در خصوص رویدادهای تاریخی پیدا کنند.
بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی از بحثبرانگیزترین رویدادهای تاریخ جنگ جهانی دوم است: آیا استفاده از بمب اتمی برای پایان دادن به جنگ ضرورت داشت؟ کشتن ۲۰۰ هزار نفر با دو بمب اتمی بدتر بود یا مرگ ۵۰۰ هزار نفر و حتی بیشتر با بمبهای متعارف؟ کشتن غیر نظامیان برای نجات جان تعداد بیشتری از آنها توجیهپذیر است؟ نظرها در این باره موضوع بسیار متفاوتاند. در این کتاب این واقع را از منظر افراد مختلف میخوانیم، از ترومن رئیسجمهور وقت آمریکا گرفته تا خلبان هواپیمای بمبافکن، شاهدان حادثه، فیزیکدان هستهای، روزنامهنگاران، فعال صلح ژاپنی و ...
بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی
این کتاب نیز همانند جلد نخست مجموعه «چشماندازهایی از تاریخ معاصر جهان» (کتاب چرنوبیل) در سه بخش اصلی، تدوین گردیده است: زمینه تاریخی بمباران اتمی، مباحث پیرامونی بمباران اتمی و روایتهای شخصی.
بخش اول این کتاب در ۶ دیدگاه یا سرفصل به زمینۀ تاریخی این حادثه میپردازد: «دیدگاه اول: شرح مختصری از بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی»، «دیدگاه دوم: اولین انفجار آزمایشی بمب اتمی»، «دیدگاه سوم: رئیسجمهور ایالات متحده بمباران اتمی هیروشیما را اعلام میکند»، «دیدگاه چهارم: توصیف بمباران اتمی هیروشیما در مطبوعات»، «دیدگاه پنجم: استفاده مسئولانه از انرژی اتمی» و «دیدگاه ششم: واکنش بریتانیا به بمباران اتمی هیروشیما».
در بخش دوم که ۹ دیدگاه یا سرفصل را در برمیگیرد، مباحث پیرامونی این بمباران اتمی مورد مداقه قرار گرفته است: «دیدگاه اول: توجیه بمبارانهای اتمی تحت عنوان نجات زندگیهای بسیار»، «دیدگاه دوم: بمباران اتمی به وحشیگریهای هر دو طرف جنگ پایان داد»، «دیدگاه سوم: بسیاری از دانشمندان دخیل در ساخت بمب اتمی مخالف استفاده از آن بودند»، «دیدگاه چهارم: استفاده از بمب اتمی در آنزمان تصمیم درستی به نظر میرسید»، «دیدگاه پنجم: بمباران اتمی ژاپن مانع جنگ جهانی سوم شد»، «دیدگاه ششم: بمباران اتمی ژاپن ضرورت نداشت»، «دیدگاه هفتم: بمباران اتمی هیروشیما لازم بود، اما بمباران ناگازاکی ضرورتی نداشت»، «دیدگاه هشتم: بیشتر طیفهای سیاسی در ابتدا موافق استفاده از بمب اتمی بودند» و «دیدگاه نهم: ایالات متحده بابت استفاده از بمب اتمی هیچگونه عذرخواهی به ژاپن بدهکار نیست».
و در نهایت بخش سوم شامل ۷ دیدگاه یا سرفصل بدین شرح است: «دیدگاه اول: ساخت بمب اتمی»، «دیدگاه دوم: آموزش خدمه انولاگی»، «دیدگاه سوم: تجربه وحشت بمباران اتمی»، «دیدگاه چهارم: مراقبت از مجروحان پس از بمباران اتمی»، «دیدگاه پنجم: نگاه خلبان انولاگی به گذشته»، «دیدگاه ششم: مخالف بمب اتمی از زمان نوجوانی در سال ۱۹۴۵» و «دیدگاه هفتم: قدردانی از بمب اتمی که به جنگ پایان داد».
در بخشی از این کتاب و ذیل عنوان قمار علمی آمده است:
قبل از سال ۱۹۳۹ دانشمندان پذیرفته بودند که به لحاظ نظری آزادسازی انرژی اتم امری ممکن است اما هیچکس راه عملی این کار را نمی دانست. می دانیم که تا سال ۱۹۴۲ آلمانی ها با تمام توان کار کردند تا راهی برای افزودن انرژی اتمی به دیگر موتورهای جنگیشان پیدا کنند و امیدوار بودند بتوانند با آن دنیا را زیر سلطه خود درآورند اما شکست خوردند.
مشیت الهی بود که آلمانی ها خیلی دیر و به تعداد محدود به موشک های وی-۱ و وی-۲ دست یافتند و نتوانستند بمب اتمی بسازند. جنگ آزمایشگاه ها برای ما همچون جنگ های هوایی، زمینی و دریایی خطرهای مرگباری داشت، در حال حاضر که ما در جنگ آزمایشگاه ها برنده شده ایم گویی در همه جنگ ها برده ایم.
با شروع تحقیقات در سال ۱۹۴۰ قبل از پرل هاربر، ایالات متحده و بریتانیای کبیر دانش علمی کاربردیشان در جنگ را با هم به اشتراک گذاشتند که کمک ذیقیمتی بود برای پیروزی ما. تحت این سیاست کلی بود که پژوهش دربارۀ بمب اتمی شروع شد. با همکاری دانشمندان آمریکایی و بریتانیایی ما با آلمانی ها وارد مسابقه شدیم. (صفحۀ ۳۷)
کتاب بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی ویراستۀ سیلویا انگدال، ترجمۀ شهربانو صارمی در ۱۸۸ صفحه مصور و شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه از سوی انتشارات ققنوس (۱۳۹۹) روانه بازار کتاب شده است.