به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از شبکه تلویزیونی پرس تی وی؛ غرب و به صورت خاص آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا با ابزار قرار دادن نهادهای بین المللی مانند سازمان ملل و سازمان بین المللی انرژی اتمی، همچنان به دنبال فشار و اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران هستند در حالی که خود و متحدانشان از این مساله آسوده خاطر هستند که با ارتکاب هر جنایتی، مجازات و تحریمی نصیب آنها نخواهد شد.
تلاشها و اقدامات ضد ایرانی در هفتههای اخیر سرعت گرفته است و دور جدید از تحریمها و پوششهای رسانهای جانبدارانه خود را نشان میدهد. آمریکا، سازمان ملل و اتحادیه اروپا همگی بخشی از این فشار به شمار میآیند و شاید بتوان علت را در این دید که کارزار فشار حداکثری جواب نداده است.
زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا به صورت یکجانبه از توافق ایران موسوم به برجام خارج شد، کارزار فشار حداکثری خود را نیز شروع کرد. هدف اولیه از این کارزار وارد آوردن فشار به ایران با قطع تجارت ایران از فضای بین الملل و استفاده از نفوذ آمریکا برای اعمال نفوذ در نهادها جهانی مانند سازمان ملل و اتحادیه اروپا بود. در آرشیو وزارت خارجه آمریکا میتوان دید که هدف از بنیان گذاری سازمان ملل، تثبیت کردن قدرت آمریکا یاد شده است.
در این اسناد نوشته شده است: "احساس او (روزولت، رئیس جمهور وقت آمریکا) در حال حاضر این است که آمریکا برای ایجاد نهادی جهانی و در خود این نهاد باید نقش رهبری را در جهان به دوش بکشد. منظور از این زمان، هم دوران بعد از جنگ جهانی دوم بود. یکی از نمادهای نفوذ آمریکا در سازمان ملل نیز داشتن سه رأی اضافه با توافقی است که پیمان توافق آزاد نام دارد و با میکرونزی، جزایر مارشال و پالائو دارد که هر سه در سازمان ملل کرسی دائم دارند، ولی همواره به سود منافع آمریکا رأی میدهند. با این آرا، آمریکا میتواند جامعه جهانی را وادار به اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران کند. حتی در آژانس بین المللی انرژی اتمی که ایران همکاری و شفافیت کامل را سالها داشته است، به تازگی مواضعی ضد ایران اتخاذ میکند.
آمریکا این هفته سیزده شرکت دیگر را نیز که حتی در ایران حضور ندارند، تحریم کرد. به گفته دفتر کنترل دارائیهای خارجی، این شرکتها متهم هستند فروش صدها میلیون دلار محصولات پتروشیمی و محصولات نفتی ایران را برای خریداران در شرق آسیا تسهیل کرده اند. از ماه ژوئن، آمریکا پنج دور از افزودن شرکتهای پتروشیمی ایرانی به فهرست تحریمهای خود را انجام داده است. اتحادیه اروپا و انگلیس نیز صدها فرد و نهاد را به فهرست تحریمهای خود اضافه کرده اند. چند روز پیش، آنها ۲۹ فرد و ۳ نهاد را با مسدود کردن دارائی و منع مسافرت به فهرست تحریمهای خود اضافه کردند؛ در ماه اکتبر هم که اولین بسته تحریمی معرفی شد، همچنین ۱۵ فرد و نهاد ایرانی تحریم شدند.
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز در واکنش به این اقدام گفته است اعتیادی که اروپا به تحریم یافته است مانع از عقلانیت و منطق طرف اروپایی در روابط خارجی آنها میشود. وی افزوده است ایران متکی به قدرت ملی خود است و به صورتی منحصر به فرد و به صورت فعالانه با چالشهایی که در قالب اقدامات بی ثمر و غیر سازنده به آن تحمیل میشود، مقابله و کرامت و منابع ملی خود را حفظ میکند، چنانچه که در گذشته نیز اینچنین بود.
به تحریمهایی که غرب به سرکردگی آمریکا در گذشته علیه کشور اعمال شده بود، نگاهی کردیم. کشورهای غرب آسیا، بخصوص وقتی صحبت از منابع طبیعی آنها مانند نفت به میان میآید، هدف آمریکا بودند. برای نمونه میتوان ایران و عراق را مثال آورد، با این حال آمریکا همچنان به سرقت از نفت سوریه ادامه میدهد.
نگاهی به ۳۰ رژیم تحریمی که سازمان ملل از ۱۹۶۰ به این سو اعمال کرده است، نشان میدهد این تحریمها به صورتی انحصاری اکثرا شامل کشورهای فقیر آفریقایی و کشورهای خاورمیانهای میشوند که چند استثنا معدود بین آنها به چشم میخورد. شما هیچ کشوری در میان بلوک غرب نمییابید و تنها کشور اروپایی که در این فهرست قرار داشته باشد، فقط یوگسلاوی سابق است که حتی وقتی وجود داشت، بعنوان غرب هم نمیتوان از آن یاد کرد.
این بدان معناست که هیچ تقصیری به اندازه کافی بزرگ در سابقه غرب نبوده است که مستوجب تحریم باشد، نه حمله به عراق و افغانستان از سوی آمریکا و ناتو و نه حمله ائتلاف سعودی به یمن و نه حمایت بی، چون و چرای آمریکا از دهها سال نقض حقوق مردم فلسطین یا جنگی که غرب در لیبی به راه انداخت؛ و بی شک حتی تامین مالی شبکههای خبری فارسی زبان (ایران اینترنشنال) که ترویج آشوب و خشونت در خیابانهای ایران و دادن بلندگو به گروههای تجزیه طلب را در کارنامه دارد.
بهانهای که در چند هفته گذشته برای وارد کردن فشار هر چه بیشتر به ایران وجود داشت، بیشتر هم شده است. از ادعاهای نیروی دریایی آمریکا مبنی بر قاچاق هفتاد تن موشک به یمن یا تلاش برای حمله به نفتکش میلیاردر اسرائیلی در سواحل عمان؛ چیزی که ایران آنها را رد کرده است. این نهاد به اصطلاح جهانی به ظاهر فقط برای سود رساندن به اهداف یک جانبه گرای غربی است، هدفی که به صورتی فزاینده زیر سوال میرود و تهدید میشود.
برای حفظ سلطه رو به زوال آمریکا، این کشور و متحدانش باید صدای مخالفان را به هر شکلی که لازم باشد، ساکت کنند، حتی اگر به این معنا باشد که از یک سو خود را هوادار حقوق بشر معرفی کنند و بعد خواهان مصونیت برای محمد بن سلمان، آن هم بعد از افشای دخالت مستقیم وی در کشتن جمال خاشقچی باشند. حتی اگر به این معنا باشد که رئیس جمهور آمریکا در ابتدای کار وعده بدهد که عربستان را وادار به تاوان دهی برای این جنایت کند.
بایدن گفت: درخصوص قتل خاشقچی، من این مساله را در ابتدای دیدار مطرح و روشن خواهم کرد که در آن زمان چه فکری داشتم و الان چه فکری دارم و این را به صورت مستقیم و بی واسطه در گفتگوی خود طرح خواهم کرد. این را نیز به صورت روشن گفته ام که برای رئیس جمهور آمریکا که در مساله حقوق بشری ساکت باشد، با چیستی ما و هویت شخص من ناسازگاری دارد. من همواره پای ارزش هایمان خواهم ایستاد.
بایدن: ما آنها را بخاطر نقضهایی که از حقوق بشر داشتند، به پاسخگویی وامی داریم
در پایان این گزارش آمده است، ایران مانعی بر سر راه سلطه آمریکا بر کشورهای منطقه به شمار میآید؛ کارزار ناکام فشار حداکثری با ماجراجوییهای امپریالیستی که آمریکا در سر میپرواند، با شکست روبرو شد. با این حال، این که تا کجا میخواهد این رویه را ادامه بدهد، جای سوال دارد.