بهرام سرورینژاد، كارشناس تئاتر رادیویی در برنامه «پرده آخر» گفتوگوی فرهنگی درباره هنرهای نمایشی در رادیو گفت: ما همیشه سازمان صداوسیما میگوییم. ولی همیشه بخش صدا نسبت به سیما محجور مانده است. فکر میکنم علت اصلی آن این است که سیماییها دیده میشوند و صداییها دیده نمیشوند.
سرورینژاد ادامه داد: آنهایی که دیده میشوند همیشه مطرحتر هستند تا آنهایی که دیده نمیشوند. در تلویزیون هم همیشه آن گوینده و مجری که حضور دارد، مطرح میشود و عوامل پشت صحنه هیچگاه مطرح نیستند. مگر در موارد خاص که آنها هم به نحوی مطرح شوند. در رادیو افراد بسیار نخبهای را داریم که در حال کار کردن هستند. فرقی نمیکند در کار بازیگری یا گویندگی، کارگردانی و ... باشند.
كارشناس تئاتر رادیویی با بیان اینکه آنها هم محجور واقع شدند ولی با عشق کارشان را ادامه میدهند، افزود: آنها ذرهای سر سوزنی از کارشان کم نمیگذارند. درباره نمایش رادیویی باید گفت که نمایش میتواند بستر را برای هر چیزی فراهم کند. شما میتوانید از نمایش استفاده کنید و سختترین مسائل علمی، اجتماعی و ... را در آن قالب بیاوری تا همه فهم شود. نمیدانم چرا هرجایی که بودجه کم میآید، دست روی نمایش برنامه میگذارند.
وی در پاسخ به سوال مجری که چه چیزی باعث کار کردن در رادیو میشود، توضیح داد: آنچه در رادیو برای بازیگر عشق ایجاد میکند، این است که باید از قوه تخیلت به نحو احسن استفاده کنی. قوه تخیل در همه هنرها هست. در موسیقی، نقاشی، مجسمهسازی، سینما، تلویزیون، تئاتر و ... وجود دارد. ولی قوه تخیل در رادیو به نهایت خودش میرسد. ما بازیگرهایی را داشتیم که با صدای خیلی خوب در رادیو موفق نبودند. چون قوه تخیلشان آنچنان که باید باشد، نبوده است. درست است که ما تماشاگر نداریم ولی تصور میلیونها تماشاگر انرژی را به ما میدهد که باعث میشود آدم کارش را درست انجام دهد.
سرورینژاد در پاسخ به این سوال که واحدی برای نمایشهای رادیویی نداریم و علاقهمندان باید چکار کنند، افزود: اگرچه بعضی از دوستان واحدهای نمایش رادیویی را درس میدهند. مانند ایوب آقاخانی، بهرام ابراهیمی، فریدون محرابی، مینو جبارزاده و ... اما در همه دانشگاهها اینگونه نیست. درنتیجه بچهها شناختی به نمایش رادیویی پیدا نمیکنند و جذبش نمیشوند.
این كارشناس تئاتر رادیویی درباره کنارهگیری اساتید هنرهای نمایشی از رادیو این را گفت: ما در رادیو نمایش استادان بسیار بزرگی را داشتیم که الان کنارهگیری کردند و کار نمیکنند. مانند علی عمرانی، میکائیل شهرستانی. کسانی بودند که بسیار از آنها آموختهام. حالا عزیزانی هم که به رحمت خدا رفتند، جای خود دارد. اما این دوستان بنا به دلایل مختلف نتوانستند همکاری را ادامه دهند. ازطرفی، صرفاً مسئله مالی نیست.