اگر دستکم مسئوليت كشته شدن يك نفر پذیرفته شود است حامل این پیام خواهد بود که اگر كسی به دست ضابطان اعم از نیروهای امنیتی یا انتظامی به به اشتباه كشته شود با آن مسؤولانه برخورد خواهد شد.
تبسم نمازی*
اعتراض در تمامي كشورها اتفاق میافتد و حتي اعتراضات كوچك هم مورد توجه حكومتها قرار میگيرد تا به اعتراضات گسترده تبديل نشود چرا كه عملا اعتراضات گسترده حاصل انباشت نارضايتیهايی است كه يا ناديده انگاشته شدهاند و يا دولتها از رفع آنها ناتوان بودهاند و يا تركيبي از هر دو.
در چنين شرايطی اما آنچه در نهايت باقی میماند جامعۀ سرخوردهای است كه اميد به بهبود را از دست داده و تقريبا زمان برای بازگرداندن اين اميد هم از دست رفته است.
در چنين موقعيتی كه اعتراضات، گسترده و دامنهدار میشود، کاربهدستان که در تصور بیرونی در پايينترين ميزان محبوبيت و مقبوليت قرار دارند، میکوشند با تمسك به وفاداران زمان بخرند تا بتوانند با برآورده ساختن بخشی از خواستهای معترضان آرامش را به جامعه بازگردانند.
در اين كنش (البته اگر تمايلی به انجام آن باشد) بازۀ زمانی اجرا بالاترین اهمیت را دارد. چرا که اگر وسعت و ضریب بگیرند ديگر به آسانی مهارپذیر نیستند.
با نگاه جامعهشناختی، تودههای سرشار از حس خشم و نااميدی احساسات انگيخته را در خود افزوده و به ديگرانی كه ممكن است در زمرۀ ناراضيان دايناميك نباشند تسری میدهند و آنان را نیز به كنش وامیدارند.
در واقع خشونت، بخش غير قابل انكار این قبیل تحرکات است و همان كه امروز به اعتشاش تعبير میشود . از این رو به تمامی نمیتوان این دو – اعتراض و اغتشاش – را از یکدیگر تفکیک کرد چرا كه توده شامل گستره متنوع انسانی است و افرادی با تحصيلات بالا تا افراد كم سواد و افرادی بسيار آرام تا افرادی با قدرت اندك كنترل خشم و هيجان و حتی افراد ضد اجتماع را دربرمیگیرد.
به بیان روشنتر آنچه بر خشم و اغتشاش میافزاید تابعی تمام عيار از واكنش حكمرانان است چرا كه میتواند معترضان را جریتر کند.
اشاره شد که در این وضعیت وفاداران به صحنه فراخوانده میشوند و خاصه وفادارترین آنها که معمولا نيروهای نظامی و انتظامیاند در وضعيتی ناخودآگاه از انجام وظيفه ذاتی خود كه همان حفظ نظم و انضباط درجامعه است رو در روی معترضان خشمگينی قرار میگيرند كه هم شغل آنها و هم عواطف انسانیشان را مورد توهين قرار داده و به چالش میكشند . در اين ميان تقريبا زد و خورد ميان معترضان و نيروهای حافظ نظم، تبديل به امری اجتنابناپذير میشود و نوع مديريت آن آينده اعتراضات را رقم خواهد زد.
اگر خشونت، مهار نشود و به عكس از سوی حافظان نظم گسترده شود طبعا بر خشم معترضانی كه حالا ديگر با سوگواری دچار تروما هم هستند چندان میافزايد كه ممكن است به نقاطی نگرانکننده بینجامد. از این رو حتی يك اشتباه كوچك میتواند فاجعه آفرين باشد و سيكل معيوب خشونت تولید کند که مهار آن به طریق اولی دشوار خواهد بود.
این که مسؤولیت هیچ مرگی پذیرفته نشود و تماما به دیگران منتسب شود اعتمادساز و آرامش آفرین نیست حال آنکه اگر دستکم مسئوليت كشته شدن يك نفر پذیرفته شود حامل این پیام خواهد بود که اگر كسی به اشتباه به دست ضابطان اعم از نیروهای امنیتی یا انتظامی كشته شود با آن بی اغماض و مسؤولانه برخورد خواهد شد.
بر این اساس میتوان گفت در حال حاضر آسيبشناسی نوع برخورد با معترضان بسيار مهمتر است از ریشهیابی خود اعتراضات.
------------
*روزنامهنگار
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.