شعر در مورد میلاد امام زمان (عج)
امشب/شبه نیمه ی شعبونه/دلا شاد و غزل خونه
اومده دلبری/که تیغ ابروش/قاتله جونه
امشب/بساط مستیمون جوره/دیگه غم از دلا دوره
اومده ساغری/که می میده/پیمونه پیمونه
عشقه،عشقه عشقمه،امشبو مستی از می تو
عشقه،عشقه عشقمه،باده پرستی از می تو
مهدی،تویی بهارم و،عشقت،دار و ندارم و
ماهی،تو شب تارم و
مهدی،تویی نگارم و،جز تو،کسی ندارم و
هستی،چاره ی کارم و
اباصالح مدد یا اباصالح
امشب/شبه بارشه بارونه/لب فرشته خندونه
اومده یارم و/عرش خدا/آیینه بندونه
یوسف/اسیر خال لبهاشه/فدای روی زیباشه
نگارم اومده/از قدمش/دنیا گلستونه
مژده،مژده مژده که،غمها دیگه به سر رسیده
مژده،مژده مژده که،از آسمون قمر رسیده
مهدی،بود و نبودمی،عشقی،توی وجودمی
ذکر و،دم سرودمی
مهدی،صفای قلبمی،درد و،دوای قلبمی
آقا،نوای قلبمی
اباصالح مدد یا اباصالح
دریاب/دلی که دل به تو بسته/بدونِ تو شده خسته
خونده دعا فرج/تو مسجد/جمکرون و سهله
عجل/امام منتظَر مهدی/امام منتقم مهدی
بیا که کعبه/توی دستای/یه عده نااهله
چشم چشمه عالم و،به روی زیبات روشن کن
کل زمین خشک و با،قدمای سبزت گلشن کن
آقا،چشم به راهتیم،عبد،رو سیاهتیم
محتاج،نگاهتیم
آقا،صاحب الزمان،هستی،تو ناجیه جهان
عجل،امام انس و جان
اباصالح مدد یا اباصالح
اشعار میلاد امام زمان (عج)
ای مهربان،با چشم گریان آمدم نیمه شبِ نیمه ی شعبان آمدم
شرمنده از جرم و پشیمان آمدم سوی تو با اُمید غفران آمدم
مرا ببخش،ای ربّ عالمین تو را قسم به غربت حسین،
تو را قسم به قلب پر بلا شهید صحرای کربلا
به حقّ آن مقتدای سرجدا ربّنا اِغفر لنا ذنوبَنا...
گرفتم من،اِحیا به اشک و سوز و آه آورده ام به درگهِ لُطفت پناه
کارم شده هر روز و شب جرم و گناه آمده ام سوی تو با روی سیاه
مرا ببخش ای مهربان خدا به حقّ آن سرِ به نیزه ها
به حقّ آن پیکرِ بی کفن آن غریبِ دور از وطن
خواهرش ناله زند ای نور عین ای مظلوم غریب مادر یا حسین
اشعار ولادت امام زمان (عج)
دل دل نکن که می رسد از دلبرم خبر
شام فراق می رود و می شود سحر
چیزی نمانده تا برسد منجیِّ بشر
چیزی نمانده گلشن زهرا دهد ثمر
عید وصال آمده و لحظه ی ظفر
مژده بده که شد حسن عسگری پدر
کعبه به گوش باش که منجی رسیده است
قلب تمام عالم امکان تپیده است
در سامرا امید خدا آفریده است
خورشید روی دامن نرگس دمیده است
عالم دم ِ محمّدیّش را شنیده است
قرآن نشسته بر لب قرآن دادگر
قرآن بخوان که حسرت کعبه صدای توست
رویای عرش زمزمه ی ربّنای توست
تیغ امیر خیبرو خندق برای توست
امِّید فاطمه به دم رونمای توست
شش گوشه در تب سفر کربلای توست
همراه خود مرا به سوی نینوا ببر
دین با حضور ناب تو تکمیل می شود
با تو بساط توطئه تعطیل می شود
وای از فراق یار که تحمیل می شود
اشکم برای آمدنت نیل می شود
امسال هم بدون تو تحویل می شود
نوروز انتظار شد و غصِّه بیشتر
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته