شعر تصور کن یغما گلرویی
تصور كن اگه حتي تصور كردنش سخته
جهاني كه هر انساني تو اون خوش بخته
جهاني كه تو اون پول و نژاد و قدرت ارزش نيست
جواب هم صدايي ها پليس ضد شورش نيست
نه بمب هسته اي داره نه بمب افكن نه خمپاره
ديگه هيچ بچه اي پاشو روي مين جا نمي ذاره
همه آزاد آزادن همه بي درد بي دردن
تو روزنامه نمي خوني نهنگا خود كشي كردن
جهاني رو تصور كن بدون نفرت و باروت
بدون ظلم خود كامه بدون وحشت و تابوت
جهاني رو تصور كن پر از لبخند و آزادي
لبالب از گل و بوسه پر از تكرار آبادي
تصور كن اگه حتي تصور كردنش جرمه
اگه با بردن اسمش گلوت پر مي شه از سرمه
تصور كن جهاني رو كه زندان توش يه افسانه س
تمام جنگاي دنيا شدن مشمول آتش بس
كسي آقاي عالم نيست برابر با همن مردم
ديگه سهم هر انسانه تن هر دونه ي گندم
بدون مرز و محدوده وطن يني همه دنيا
تصور كن تو مي توني بشي تعبير اين رويا
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته