به گزارش همشهری آنلاین، روزنامه فرهیختگان نوشت: تبدیل اعتراضات به اغتشاشات، حجم وسیعی از بدنه مردمی که به دنبال اصلاح برخی رویههای نادرست در کشور بودند را از خیابانها خارج کرد. با توسعه اغتشاشات و تبدیل آن به اقدامات تروریستی، این ریزش شدیدتر ادامه پیدا کرد تا با وجود پمپاژ رسانههای فارسیزبان ضد ایران، تقریبا آرامش به بسیاری از نقاط کشور بازگردد.
در چنین شرایطی غرب برای احیای مجدد اعتراضات، از ظرفیتهای خود در مناطق غربی بهویژه ظرفیت گروهک تروریستی در اقلیم کردستان و عناصر وابسته به آن بهره گرفت و تلاش کرد تا شکل جدیدی از جنگ شهری را در مناطق غربی به راه بیندازد.
در روزهای اخیر تصاویری از تسلیح برخی عناصر در خیابان و همچنین اقدامات تروریستی همچون حمله به منازل مردم و آتش زدن آنها در رسانههای اجتماعی دستبهدست شده است.
تروریستها در دور جدید اقداماتشان با به نمایش گذاشتن تصاویر افراد و تهدید آنها به قتل در حال ایجاد رعبووحشت در مناطق غربی کشور هستند.
درمقابل نیروهای نظامی و امنیتی برای پایان دادن به این اقدامات تروریستی وارد عمل شدهاند و جدا از مقابله با تروریستها در داخل، پایگاه آنها در اقلیم کردستان را نیز زیر ضربه بردهاند.
این ضربات پیدرپی باعث شده است تا غرب با شایعهسازیهای عجیب، مانع مقابله با تروریستها شود. یکی از این شایعات استفاده از گاز شیمیایی! است. اگرچه هیچ منبع رسمیای تاکنون این ادعاها را تایید نکرده و گزاره دقیقی نیز در این باره وجود ندارد اما رسانههای غربی و منطقهای که به دنبال مظلومنمایی و جا زدن عناصر تروریست در قالب مردم هستند، در حال دامن زدن به این شایعات بهصورت پرحجم هستند.
این سناریو البته پیشتر در سوریه نیز به اجرا گذاشته شد و غرب به همین بهانه، به خود اجازه شلیک موشک به سوریه را داد. درخواست برخی از کشورها برای برگزاری نشست ویژه شورای حقوق بشر علیه ایران و استقبال آمریکا از پیشنهاد آلمان و ایسلند در این زمینه نیز در همین راستا قابل بررسی است. در این گزارش به بررسی چرایی این اقدامات پرداخته شده است.
۱- ایجاد هراس از مناطق کردنشین
شهرهای کردنشین بهویژه سقز، بانه، مریوان و مهاباد یا جزو مراکز خرید یا جزو مناطق گردشگرپذیر هستند. طبیعت زیبا، مردم خونگرم و هزینههای معقول اسکان و خورد و خوراک در کنار جذابیت غذاهای این منطقه، باعث جلب تعداد زیادی از مردم استانهای مجاور و حتی مرکزی کشور به مناطق کردنشین میشود. غرب تلاش دارد به شکل ریاکارانهای با ملتهب ساختن و بالاتر از آن امنیتی نشان دادن وضعیت مناطق کردنشین، باعث شود تا مردم از هراس حضور تروریستها در این منطقه، به شهرهای غربی سفر نکنند و اقتصاد این مناطق را نابود کنند. این مساله ضمن گسترش فقر در استانهای کردنشین فضا را برای گروهکهای تجزیهطلب جهت فعالیت و جذب نیرو فراهم میسازد. اساسا حضور گردشگران و کسب درآمد از آنها یکی از دلایل جدی مخالفت مردم با برهمزنندگان امنیت در هر شهر، استان یا کشوری است. نابود ساختن و تضعیف صنعت گردشگری یکی از موانع گروهکهای تجزیهطلب برای فعالیت در منطقه کردستان را رفع میکند. از سوی دیگر گسترش فقر باعث میشود تعداد بیشتری از افراد برای کسب درآمد حاضر به عضویت در گروهکها باشند. از سوی دیگر گردشگری باعث تقویت نگرش بههمپیوستگی مناطق کشور به یکدیگر میشود که این موضوع درباره کردستان نیز صادق است.
۲ -تلاش برای ایجاد قاعده جذب نیرو
غرب و رسانههایش با فضاسازیهایی همچون کشتار کردها در ایران به دنبال افزایش احساس در حاشیه قرار گرفتن این قوم است تا از این طریق آنها را دچار واگرایی از حکومت مرکزی و حس جدایی فزاینده از ایران سازد. این فضاسازی که مشابه آن در سوریه و عراق پیادهسازی شد، به غرب و گروههای وابسته به آن این امکان را خواهد داد تا افراد بیشتری را برای همکاریهای آتی با خود جذب کند.
۳- تقویت احساس نیاز به تشکیل دولت مستقل در کردها
آمریکا با ارسال تسلیحات و آموزش کردهای تجزیهطلب در ترکیه، عراق، ایران و سوریه باعث شده تا دولتهای مرکزی این کشورها مجبور به برخورد با آنها شوند. از سوی دیگر تبلیغات رسانهای نیز روی ایجاد شکاف میان کردها و سرزمینهای محل زندگیشان فعال است. برخورد ناگزیر دولتهای مرکزی با تجزیهطلبان و تبلیغات رسانهای باعث شده تا احساس نیاز کردها به تشکیل دولت افزایش یابد. درحقیقت آمریکا با فعالیتهای فعلی خود در حال کاشتن بذر دولت کردی در منطقه است. بااینحال این موضوع بهطور کامل امکانپذیر نیست زیرا اگر دولتهای مرکزی منطقه پاسخی کامل به جداییطلبان بدهند، زمینههای تشکیل دولت کردی بیش از پیش تضعیف خواهد شد. از این رو آمریکا همچنانکه به دنبال درگیرسازی کشورهای منطقه با کردها هستند، قصد دارد با انجام اقدامات رسانهای و سیاسی مانع از رسیدن حد پاسخها به سطحی مناسب شود. سیاست «تنظیم شعله» آمریکا در منطقه برای پختن آینده یک دولت کردی باید برهم بخورد.
۴- ایجاد بهانه جهت ماندن در شمال عراق
آمریکا در سال ۲۰۲۱ از افغانستان گریخت و در پایان همین سال نیز اعلام کرد ماموریت رزمیاش در عراق پایان یافته و به آموزشی تبدیل شده است. واشنگتن هرچند تعداد نیروهای خود در عراق را کاهش داده اما ظرفیتهای نظامی خود را در غرب و شمال این کشور حفظ کرده است.
آمریکا از سال ۲۰۱۹ برنامههایی مانند اغتشاشات خیابانی، ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، تقلب در انتخابات، همپیمانی با مسعود بارزانی، مقتدی صدر و محمد الحلبوسی برای در اختیار گرفتن دولت را صورت داد اما هماکنون دولت در اختیار جریانات مخالف غرب قرار گرفته است. بر همین اساس خروج آمریکا محتمل است. بااینحال آمریکا میداند همانگونه که در سال ۲۰۲۰ مجبور به خروج از جنوب و مرکز عراق شد در آینده احتمالا در شرق و شمال نیز با مشکل مواجه خواهد شد. بر همین مبنا واشنگتن قصد دارد بهانهای برای استقرار طولانیمدت در شمال عراق ایجاد کند. ادعای حملات کشورهای منطقه به کردها و لزوم حفاظت از اقلیم یکی از این بهانهها است. حرکت به سمت مشارکت دادن جبهه اپوزیسیون ایران در نشستهای امنیتی نیز برای تحریک اعضای ناتو است تا آمریکا نه به صورت یکجانبه بلکه چندجانبه و در قالب ساختار ناتو در اقلیم کردستان مستقر گردد. در سال ۱۳۹۸ برخی منابع دیپلماتیک از تلاش آمریکا برای ایجاد چهار پایگاه نظامی در اربیل خبر داده بودند.
۵ -ایجاد بهانه برای برداشت از ذخایر ارزی ایران
غرب در حال تبلیغ دروغین حملات گسترده به کردهای ایران است تا از این طریق بعدها بتواند با نمایش افراد آسیب دیده بتواند میلیاردها دلار دارایی ایران را با ادعای پرداخت خسارت به آنها مصادره کند. هماکنون دهها میلیارد دلار از داراییهای ایران در کشورهای مختلف جهان به دلیل تحریمهای یکجانبه آمریکا بلوکه شدهاند.
۶ -سفیدنمایی گروهکهای تجزیهطلب
در چهار دهه گذشته گروهکهای تجزیهطلب هزاران نفر از مردم کرد را آواره کرده، ربوده یا کشتهاند. این گروهکها هماکنون نیز در مرزها بهعنوان باجگیر حضور دارند. خبرسازیها درباره برخورد گسترده با کردها میتواند تصویر تروریستی از آنها را زدوده و آنها را تطهیر کند. دراینصورت این گروهها که زمانی تروریست بودنشان قابلانکار نبود، تحت عنوان جدیدی سفیدسازی میشوند تا کمک و همکاری با آنها توجیهپذیر باشد. غرب در سوریه گروه «کلاهسفیدها» که وابسته به سیا و همکار تروریستها بودند را بهعنوان یک گروه داوطلبانه که وظیفه کمک به غیرنظامیان را برعهده دارد، معرفی کرد؛ گروهی که بارها به دروغ دولت سوریه را متهم به استفاده از سلاح شیمیایی میکرد.
۷ -تلاش برای استفاده از پراکندگی کردها
درگذشت مهسا امینی با توجه به خاستگاه کردی او، اعتراضات در مناطق کردی را به همراه داشت. از نگاه غرب به دلیل حضور پتانسیل نظامی گروهکهای تروریستی در اقلیم کردستان و گستردگی کردها در چند استان کشور، التهاب در ایران چندان سخت به نظر نمیرسید. این موضوع چندان نیز بیراه نبود، بهگونهای که دستگیریها در جایی مانند تبریز نشان داد اغلب دستگیرشدگان در این شهر، کرد هستند؛ بهویژه کسانی که برای تحصیل به این شهر آمدهاند. غرب همچنان به دنبال تحریک احساسات کردها برای تند ساختن آتش اغتشاشات است.
۸ -ادامه اغتشاشات با بهانههای پیدرپی
غرب قصد دارد از هر بهانهای برای ادامه اغتشاشات بهره گیرد. بهعنوان نمونه درحالیکه در برههای اغتشاشات فروکش کرده بود اعلام شد زندانیان در اوین شورش کرده و نیروهای امنیتی دست به کشتار آنها زدهاند و نیاز است مردم هرچه سریعتر به کمک زندانیان در این نقطه بشتابند. هرچند این حربه موثر واقع نشد اما آنها همواره درحال ایجاد بهانههای جدیدی حتی به صورت همزمان هستند تا اغتشاشات به پایان نرسد و فروکش نکند.
۹ -عدم برخورد جدی با تجزیهطلبان
واضح است که نیروهای نظامی ایران قادر به سرکوب تجزیهطلبان هستند. با این وجود غرب قصد دارد با ایجاد تهدید نظامی در میان مسئولان سیاسی و نظامی ایران در ذهن آنان برای برخورد جدی با تجزیهطلبان تردید ایجاد کند. در این صورت این گروهها ظرفیتهایشان را برای ادامه فعالیت و طول دادن اغتشاشات حفظ میکنند.
۱۰ -تزریق روحیه به تجزیهطلبان و اغتشاشگران
ضربات جدیای که تجزیهطلبان و اغتشاشگران از عدم همراهی مردم و حتی معترضان کرد متحمل شده و آسیبهایی که از جانب نیروهای امنیتی دیدهاند بهشدت بر روحیه آنان اثرگذار بوده است. بسیاری از افراد فریبخورده بر اثر پروپاگاندای غرب واقعا به انقلاب در ایران و رسیدن به قدرت میاندیشیدند اما هماکنون با مشاهده واقعیت دچار سرخوردگی شدهاند. غرب با نمایش حمایت از این اغتشاشگران، در پی ایجاد انگیزه در آنان است تا این دسته از افراد تا آخرین نفر در درگیریها بسوزند تا اغتشاشات حتیالامکان برای چند روز نیز که شده ادامه یابد.
۱۱ -بهانه برای نظارت بر فرآیندهای علمی-صنعی ایران
ایران در حوزههای علمی و صنعتی به پیشرفتهای بزرگی رسیده است. غرب به بهانه برنامه ساخت تسلیحات هستهای در ایران تلاش کرد نظارت بر نهادهای علمی و صنعتی ایران در حوزه هستهای را به دست آورد.
غرب با ایجاد بهانههای جدید همانند استفاده از تسلیحات شیمیایی به دنبال بهانه برای ملزم ساختن تهران به نظارتهای بیشتر بر تعداد افزون تری از مراکز علمی و صنعتی خود است. همچنین غرب میخواهد به بهانه استفاده تهران از هرچه که قابلیت تبدیل به سلاح را دارد، تجارت خارجی ایران را تحت کنترل بگیرد. بهعنوان مثال آمریکا به این بهانه که احتمال دارد ایران از موادی که دارای کاربرد در حوزه صنعتی یا کشاورزی هستند برای ساخت تسلیحات شیمیایی و استفاده از آن علیه مردم بهره برده، کشورهای دیگر را ملزم به کاهش تجارت با ایران سازند.
۱۲- توجیه اقدامات خرابکارانه و تروریستی
اقدامات رژیمصهیونیستی در خرابکاری در تاسیسات هستهای ایران و همچنین اقدام آمریکا در ترور سردار سلیمانی با مخالفتهایی در غرب مواجه شدهاند. آمریکا برای آنکه اقدامات خود را برخوردار از توجیه سازد به دنبال متهم ساختن دولت ایران به سرکوب و استفاده از سلاحهای شیمیایی است.
۱۳ -از بین بردن فضای همکاری بینالمللی در توافق هستهای
آمریکا بهطور یکجانبه از برجام خارج شد و در ادامه نیز موفق شد همراهی سه کشور تروئیکای اروپا شامل انگلیس، آلمان و فرانسه را نیز جلب کند. با این وجود در کنار روسیه و چین بسیاری از کشورهای دیگر جهان از جمله کشورهای جنوب و مرکز اروپا با تفاوتهایی، نظراتی متفاوت نسبت به آمریکا و متحدانش دارند.
آمریکا نمیخواهد مابهازای حمایت این کشورها از احیای برجام امتیازاتی به ایران بدهد بلکه قصد دارد با خارج ساختن این کشورها از معادله هستهای با ایران از طریق مسمومسازی محیط سیاست خارجی ایران، بدون تحمل فشارها جهت احیای توافقی که آمریکا از آن خارج شده، امتیازات بیشتری از ایران طلب کند.
۱۴ -پنهان ساختن نیت تجزیهطلبان
رسانههای غربی و ارتجاع منطقهای با دامن زدن بهشدت درگیریها و ادعاهای بیپایه و اساس پیرامون بهرهگیری ایران از سلاح شیمیایی! با هدف مظلومنمایی انجام میگیرد تا از طریق آن بتوانند برای آشوبطلبان کسب مشروعیت کنند و تحرکات تجزیهطلبانه و تروریستی را تداوم بخشند.
غرب میداند آگاه شدن نسبت به بروز مشکل تجزیهطلبی میتواند ادامه اغتشاشات را با دشواری روبهرو سازد. از این رو به دنبال پوشاندن آن با اتهامات بزرگ است.
۱۵ -سوق دادن ایران به اقدام نظامی
آمریکا تلاش دارد به هر شکل ایران را مجبور به حضور نظامی در یک باتلاق کند. از این رو واشنگتن با بزرگنمایی درباره آشوبها در کردستان به دنبال رساندن حلقههای تصمیمگیری به لزوم اقدامات نظامی گستردهتر در این مناطق است. نباید از نظر دور داشت که اقدامات نظامی در برخورد با عوامل داخلی و دنباله پشتیبانی آنها در اقلیم کردستان گامهایی لازم هستند اما آنچه میتواند مشکلساز باشد اشتباه در طراحی اهداف و شیوههای دسترسی به آنها است.
۱۶ -اتهام نسلکشی
مجموعههای رسانهای غرب و عوامل مجازی آنها در حال تبلیغ پیرامون کشتار مخالفان در خیابانهای ایران هستند. اگر چه برخی از کشتهها، قربانی پروژه کشتهسازی تروریستها هستند اما در مجموع نیروهای نظامی تلاش کردهاند فضای درگیریها را مدیریت کنند و از همینرو نیز آشوبطلبان توانستهاند چند ده نفر از پرسنل نظامی را به طرز وحشتناکی به شهادت برسانند. با این وجود رسانههای معاند با وارونه نشان دادن تعداد کشتهها، آنها را چندصد نفر عنوان کردهاند.
علیرغم این تبلیغات سطح پایین برخوردها نمیتواند معرفی عددهای بزرگ توسط رسانهها را قابل قبول سازد. از این رو آنها برای متهم ساختن ایران به دنبال ایجاد مساله «نسلکشی» نیز هستند که حتما باید علیه یک قومیت یا اقلیت مذهبی رخ دهد و در برابر اکثریت موضوعیتی ندارد. صحبت درباره حمله به شهرهای کردنشین و انتشار تصاویری از کشتههای دیگر کشورها به نام ایران، به همین دلیل در حال ترویج است.
۱۷ -کاستن ظرفیت ایران در حمایت از مردم فلسطین
مردم و دولت ایران جدیترین و قدرتمندترین جبهه حامی قضیه فلسطین هستند. به دلیل اهمیت بسیار بالای رژیمصهیونیستی برای غرب این جبهه دست به هرگونه برنامهریزی پیچیدهای برای حمایت از آن میزند؛ حتی برنامهها و اقدامات نامعمول. رژیمصهیونیستی به زعم غربیها ضربهگیر این جبهه است تا مسلمانان به صهیونیستها مشغول شده و توانایی مقابله با غرب را نداشته باشند. رژیمصهیونیستی با تمام اهمیتش برای غرب در دهههای اخیر تحت فشار شدید قضیه فلسطین بوده و ایران را قدرتمندترین حامی آن میداند.
آمریکا با ناکام ماندن اقدامات فیزیکی خود در حمایت از رژیمصهیونیستی مانند تحریم اقتصادی، حملات نظامی و ترور به دنبال اقدامات ادراکی است. واشنگتن در این راستا ایران را به نسلکشی متهم کرده و با معرفی آن بهعنوان یک دولت آپارتاید، به زعم خود ظرفیتهای تهران برای اثرگذاری خود ضد رژیمصهیونیستی را کاهش میدهد.
از نگاه غرب ایران با حمل چنین اتهامی قادر به صحبت و تبلیغ درخصوص قضیه فلسطین نخواهد بود.
۱۸ -تقویت خط هراس از اجماع جهانی
آمریکا پیشتر از طریق تصویب قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران به بهانه پرونده هستهای، به زعم خود توانسته است ریشههایی از هراس را در جامعه و نخبگان ایران بکارد. به همین دلیل تقویت این هراس در دستورکار قرار گرفته است بهگونهای که شورای حکام سازمان بینالمللی انرژی اتمی در روزهای اخیر قطعنامهای را علیه ایران به تصویب رساند؛ موضوعی که باعث شد در سطحی مباحث مرتبط با خطر ارسال مجدد پرونده هستهای ایران پررنگ شود. در راستای همین پروژه غرب به دنبال برگزاری جلسه ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در روز پنجشنبه ۲۴ نوامبر (۳ آذر) در ارتباط با ایران است. غرب به زعم خود در حداقلیترین سطح به دنبال تقویت خط هراس ناشی از تجربه تحریمهای اجتماعی پیشین در ایران است.