بندر کاسپیسک یکی از قدیمیترین بندرهای نظامی شوروی در خزر بود پس از فروپاشی شوروی روسیه را واداشت تا مواضع قلمرو خواهی خود در خزر را تعدیل کرده و به بندر آستاراخان نقلمکان کنند؛ اما در ۱۰ سال گذشته با احساس تهدیدات جدید امنیتی که میتوان به مواردی چون:
نزدیکی بیش اندازه کشورهای تازه تأسیس به بلوک غرب (باانگیزهی اقتصادی و امنیتی)، رژیم حقوقی حلنشده و عدم تفکیک دقیق مرز دریای، کوریدیورهای ترانزیتی لاپاس لازولی آمریکا (جاده ابریشم آمریکایی)، جاده جدید ابریشم چینی، خطوط لوله ترانس خزر جهت به انزوا کشیدن مصرف انرژِی روسیه در اروپا، حضور فعال شرکتهای ناو سازی ترکیه، حضور فعال شرکتهای موشکسازی اروپا، حضور غیرمستقیم نیروهای پیمان آتلانتیک شمالی در کشورهای تازه تأسیس، بحرانهای منطقه حلنشده چون بحران قرهباغ بحران چچن و در نهایت موقعیت مناسب سوقالجیشی خزر بین سه ناحیه تمدنی آسیای مرکزی، قفقاز و خاورمیانه اشاره نمود که این مسائل روسیه را بر آن داشته جهت قلمروسازی در خزر گام بردارد.
در جدیدترین تحرکات روسیه بندر جدید نظامی خود را ابتدا از آستاراخان به ماخاچکالا قلعه و آخرین آن در سال گذشته به بندر کاسپیسک منتقل کرده است. وزیر دفاع روسیه اعلام کرده است در حال حاضر نیم میلیون روبل فقط جهت کارهای توسعه و تحقیقات در این بندر کاسپیسک خرج کرده است. از انگیزهای اصلی حضور فعالتر نظامی روسیه را میتوان به ماجرای شلیک ۲۶ موشک کروز کالیبر کلاب در سال ۲۰۱۵ به مواضع داعش در سوریه (بهوسیله کروت بویان ام گل سرسبد کروت های فوق پیشرفته روسیه بوده) اشاره نمود.
فاصله بندر آستاراخان تا منطقه میانی خزر در کنارهای سکوی امیرکبیر که مکان شلیک موشکهای روسیه بوده حداقل ۲۵۰ مایل دریای و با حداکثر سرعت حداقل ۱۶ ساعت فاصله دارد این زمان در صورتی است که منطقه شمالی خزر و بندر آستارا خان یخ نزده باشد و لایه روبی های منطقه کمعمق شمالی بهطور کامل صورت پذیرفته باشد. به نظر میرسد منطقه میانی خزر برای روسیه یک سکوی پرتاب موشک برونمرزی بین سه منطقه تمدنی است که بهراحتی و بدون آنکه موشکی از خاک آن کشور شلیک شود (و موقعیت شلیک شناسایی شود) موشک پراکنی های خود را انجام دهد.
روسیه کشوری است که به دلیل موقعیت سرزمینی در هنگامیکه تهدید را احساس کند تا اولین عارضه طبیعی گسترش پیدا خواهد کرد. سابقه تاریخی نشان داده که روسیه برای این رفتار ژئواستراتژیک از محیط طبیعی خود الهام میگیرد و هیچ رابطهای بهنظام های حکومتی آن ندارد؛ یعنی اینکه برای حفظ امنیت خود بدون هیچ محاسبه اقتصادی از جیب خرج کرده و قلمرو و حوزه نفوذ خود را بهصورت سخت گسترش میدهد.
حال با توجه ساخت این بندر کاسپیسک ایران باید چه تهدیدها و چه فرصتهایی را مدنظر قرار دهد؟ این موضوع در دو بعد زمانی و در دو سناریوی مختلف باید مدنظر قرار گیرد:
در کوتاهمدت با توجه به منافع موازی ایران و روسیه در سوریه: حضور فعال روسیه در خزر فرصت خوبی برای ایران است که سریعاً ناوگان فرسوده خود را بازسازی نمود و پایگاه جدید دریای در قسمت میانی و شرق خزر مستقر کند. ضمن اینکه حضور فعال روسیه دریای خزر و قلمرو سازی آنها بازدارندگی لازم جهت عدم حضور فعال نیروهای ثالث در خزر را فراهم و قاچاق مواد مخدر، تروریسم و ... را بیش از پیش کنترل میکند.
اما در درازمدت درصورتیکه ایران وارد حوزه استراتژیک غرب شود و یا غرب در برابر سیاستهای منطقهای ایران کوتاه بیاید و به طور کلی یک همگرایی بین جامعه جهانی با ایران صورت پذیرد آنگاه تاریخ نشان داده است که ایران باید از این ساخت و سازهای و قلمرو خواهی روسیه نگران بوده و ملزومات حداکثری جهت ایجاد بازدارندگی در برابر روسیه را فراهم کند.
* کارشناس مسائل امنیتی حوزه دریای خزر
310311