گروه سیاسی خبرگزاری فارس، جنگ رسانه ای همه جانبه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی، ادامه دارد و هر روز که میگذرد، شاهد حربه های جدیدی از سوی رسانه های وابسته به قدرت های بیگانه و دشمنان نظام و ملت ایران هستیم. از سوی دیگر، القای این تصویر و بیان این ادعای واهی از سوی برخی چهره های وابسته به دشمن مبنی بر اینکه مردم ایران دیگر از نظام سیاسی خود، دل بریده و تعلق خاطری به آن ندارند، از سویی موجب جری شدن برخی اغتشاشگران متوهم شده است و از سوی دیگر، موجبات دلسردی و نگرانی بخشی از جامعه که خود را متعلق به این نظام میداند را فراهم آورده است.
در چنین فضایی، حمایت علنی از نظام جمهوری اسلامی ایران و بازتاب عقیده و صدای عموم مردم، بیش از پیش لازم و ضروری به نظر می آید.
برای بررسی بیشتر ابعاد این گزاره، گفتگویی داشتیم با حجتالله نوریساری عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) که مشروح آن را در زیر می خوانید:
* بر عموم مردم وظیفه است که مسیر حضور در صحنه را ادامه دهند
فارس: چرا در شرایط فعلی حمایت رسمی و علنی از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران واجب است؟
نوری: نکته اول در شرایط فعلی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که دارد در این فضا جای جلاد و شهید عوض میشود. میبینیم که عدهای خودشان کشتهسازی میکنند و از این کشتهسازی ابراز مسرت و خوشحالی میکنند و درعینحال نظام را هم متهم میکنند. یعنی آنها بچه و زن و کودک را در ماجرای شاهچراغ شهید کردند و بعد نظام را متهم کردند و گفتند کار خود نظام بودهاست. پس در شرایطی که جای جلاد و شهید دارد عوض میشود، ما باید بیاییم و حمایت رسمی و علنی از نظام کنیم.
دومین نکته که باید اهمیت این موضوع را نشان می دهد این است که دارد به باورهای دینی و ملی مردم حمله میشود. همانطور که دیدیم، هم به پرچم هم به سرود ملی و هم به اعتقادات دارد حمله میشود و تلاش میشود که این را تضعیف بکنند.
نکته بعدی این است که به اسم اعتراض دارند برخی از عقاید و مقدسات ما را به تمسخر میگیرند و به آن حمله میکنند. همانگونه که در شبکههای معاند به مسئله عاشورا، کربلا و خیلی از مقدسات حمله میشود و در اینجا سکوت حرام است. زمانی که دارد به مقدسات و عقاید دینی ما حمله میشود اینجا واقعاً نباید سکوت کرد.
نکته بعدی این است که یک انگارهای را اینها دارند در افکار عمومی جا میاندازند و آن این ذهنیت است که دیگر کسی حامی نظام نیست و همه از نظام بریده اند. لذا برای مقابله با این انگاره دروغین، بر عموم مردم وظیفه است که این مسیر حضور در صحنه را ادامه دهند. همانگونه که در ماجرای 13 آبان آمدند و آن جمعیت میلیونی در خیابانهای تهران و شهرهای مختلف و مراکز استانها و روستاها، حیرت همگان را برانگیخت.
وظیفه خواص هم این است که بیایند و موضعگیری کنند. یکی از وظایف یک آدم نخبه و به تعبیر دیگر، خواص این است که در همین برهه های حساس بیایند و خودشان را نشان بدهند و از نظام حمایت کنند.
* برخی تصور میکنند که جذب حداکثری یعنی در این شرایط سکوت کنی
فارس: امروز می بینیم عده ای وجود دارند که موافق با نظام هستند اما حاضر به حمایت علنی از نظام نیستند، دلیل نگرانی این عده برای حمایت علنی از نظام چیست؟
نوری: برای پاسخ به این سوال من دو دلیل را عرض میکنم. یکی مسئله رسانه زدگی و هراس از جوسازی است. یعنی میدانند که در این شرایط، وقتی شما میخواهید حمایت علنی بکنید، باید هزینه بدهید. عدهای از اوباش در فضای مجازی به شما حمله میکنند، تهدید و فحاشی میکنند و این هراس از جوسازی باعث شدهاست که برخی با وجود اینکه حامی نظام هستند، ترجیح بدهند سکوت بکنند.
نکته بعدی تلقی غلطی است که از جذب حداکثری دارد اتفاق میافتد. یعنی برخی تصور میکنند که جذب حداکثری یعنی در این شرایط سکوت کنی و موضعی بگیری که هیچکدام از طرفین آشوبگران و عموم مردم ناراحت نشوند. این تلقی غلط از مقوله جذب حداکثری است. جذب حداکثری در رابطه با منافقین و اغتشاشگران و معاندین نظام نیست. در رابطه با افرادی است که در دایره نظام تعریف میشوند.
اگر بخواهم بیتعارف عرض بکنم، باید بگویم که برخی عافیتطلبان که شعار اسلام رحمانی سر میدهند، دوست ندارند وارد هیچ برخوردی بشوند. یعنی سعی میکنند آنجایی که بحث برخورد شدید هست، یکجوری از کنار آن نرم و با یک بهانهای رد بشوند. این عافیتطلبی در بخشی از نخبگان و خواص متأسفانه باعث شده که سکوت اختیار میکنند.
نکته دیگه به مسئله انتخابات برمیگردد. متأسفانه برخی تصورشان این است که اگر امروز موضع بگیرند و حمایت علنی از نظام بکنند، ممکن است که روی سبد رأی آنها اثر بگذارد که من دلیل آن را نوعی خود اقلیت پنداری میدانم. یعنی تصورشان این است که آشوبگران زیادند یا در سبد رأی عموم مردم تاثیر دارند. درصورتیکه من عرض کردم 13 آبان و خیل عظیم مراسمات دیگر نشان میدهد که جریان پای کار نظام و مردمی که پای کار نظام هستند، تعدادشان کم نیست و جمعیت قابلتوجهی هستند. پس این خود اقلیت پنداری و نگرانی که برخی نسبت به انتخابات دارند، باعث شده که سکوت اختیار بکنند.
باید بگویم که برخی نخبگان، نسبتبه شرایط فعلی چه در رابطه با جبهه انقلاب و چه در رابطه با جبهه مقابل که جبهه دشمنان خارجی و اوباشی است که در داخل کار میکنند، دچار یک خطای محاسباتی هستند و این خطای محاسباتی باعث شده که اینها سکوت اختیار بکند و حاضر به حمایت علنی از نظام نشوند.
* سکوت خواص یعنی تأیید اغتشاش
فارس: چگونه و با چه راهکاری میتوانیم این فضای نگرانی را بشکنیم و این خطای محاسباتی را اصلاح بکنیم تا بتوانیم خواص و نخبگان را پای کار حمایت علنی از نظام بیاوریم؟
یکی به مسئلهی مطالبه عمومی بازمیگردد. چیزی که کم کم شکل میگیرد و همه از مسئولین میخواهند که کاری کنند و ساکت نایستند. وقتی چنین شرایطی شکل بگیرد و این سوال در افکار عمومی مطرح شود، بخشی از این افراد ساکت و عافیتطلبی که نگران از جوسازیها هستند، جرأت پیدا میکنند بیایند و حرفهایشان را بزنند.
نکته بعدی هشدار به افراد و احزابی است که با اینکه مدافع نظام هستند، سکوت اختیار کردند. باید بگوییم این سکوت یعنی تأیید اغتشاش و این چیزی را به سبد رأی شما افزوده نخواهد کرد و اتفاقاً باعث کاهش سبد رأی شما میشود. این یک امتیاز منفی برای شماست که در این شرایط حساس از نظام دفاع نکردید و بهنظر من اگر کسی در این شرایط از نظام دفاع نکرد، واقعاً شرایط احراز صلاحیت در انتخابات های بعدی را ندارد.
نکته بعدی این است که باید به این افراد نشان بدهیم که شرایط زمانی و برهه زمانی فعلی چه حساسیتی دارد و جنگ احزابی که علیه نظام شکلگرفته است ، برای اینها ترسیم شود. این جریانهایی که سعی میکنند با اینکه هیچکدام همدیگر را قبول ندارند، یک پرچم واحد و یک آرمان ندارند و واضح است که بهزور قدرتهای بزرگ دارند در کنار هم میایستند تا یک صدمهای به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بزنند. پس نشاندادن این حساسیت و خطیر بودن این برهه کمک میکند که زبانهای اینها گشوده شود و حتی حمایت نیز بکنند.
نکته بعدی این است که باید به این طیف بگوییم که این سکوت و عدم حمایت آنان از نظام، باعث جریتر شدن جریان مقابل میشود و جریان مقابل احساس میکند که دارد پیروز میشود و امکان دارد که با ساکت شدن این افراد آنها تصور کنند که بردهاند. یعنی همین کاری که این افراد را به سکوت واداشته است، برای آنها یک امتیاز خواهد بود.
نکته آخر تذکر دادن این تعبیر مقام معظم رهبری در رابطه با جهاد تبیین است که جهاد بودن این مسئله، هم فوری است و هم ضروری. این را باید به آنها توضیح بدهیم و این هشدار را باید به آن جریانی که سکوت کرده است، بدهیم که در آینده، خود شما بهخاطر اینکه جای جلاد و شهید عوض میشود در نزد افکار عمومی، متهم خواهید شد. یعنی اگر فرداروزی، جریان مخالف نظام بیاید جای جلاد و شهید را عوض بکند، نهتنها حامیان نظام، بلکه حامیان ساکت نظام نیز متهم خواهند بود.
بر همین اساس پس بهتر است که بیایند و واقعیتها را بگویند، افکار عمومی را روشن کنند و این نکته هم برای خودشان خوب است و هم برای نظام. اینکه بالاخره این دروغها و تحریفها و جعل خبرها را کنار بگذارند و مردم ببینند که چه مظلومیتی دارد به این نظام مقتدر تحمیل میشود.
پایان پیام /