اکبر مختاری*
انتخاب شخصیتهای متفاوت برای پست های مختلف امری عادی و بیهوده نیست بلکه افراد حاضر در پست های تاثیرگذار نماد سیاستهایی خواهند بود که اجرا خواهند شد.
همانطور که انتصاب افرادی چون برایان هوک و الیوت آبرامز بعنوان نماینده دولت آمریکا در مورد ایران پیام مبتنی بر فشار حداکثری را از واشنگتن مخابره ساخت انتخاب اخیر جو بایدن برای نماینده آمریکا در مورد ایران نیز بسیار پرمعنا می نماید.
انتخاب "رابرت مالی" بعنوان نماینده آمریکا در مورد ایران از سوی جو بایدن شاید بتواند بخوبی بخشی از سیاست خارجی او و دولتش را در مورد ایران نمایان سازد.
اهمیت انتخاب رابرت مالی چنان است که پیش از انتخاب نهایی اش بعنوان نماینده آمریکای بایدن در امور ایران، صدای لابی اسراییل و بنیادهای نزدیک به این لابی از جمله بنیاد دفاع از دموکراسیها را بشدت درآورد.
بواقع پیام انتخاب رابرت مالی چیست و چرا جریانهای مخالف برجام در آمریکا از چنین انتخابی بشدت نگرانند.
رابرت مالی از معماران اصلی شکل دهنده برجام در سال 2015 در کنار جان کری و جیک سولیوان و تونی بلینکن و وندی شرمن و ویلیام برنز بود.
رابرت مالی که تحصیلکرده حقوق از هاروارد و فلسفه سیاسی از آکسفورد می باشد از نزدیک ترین یاران سیاست خارجی دولت اوباما می باشد.
مالی که فرزند پدر ملی گرای یهودی مصری می باشد به شدت حامی استفاده از راهکارهای دیپلماتیک در خاورمیانه و بخصوص در مورد ایران است.
رابرت مالی از منتقدان جدی شهرک سازی اسراییل در کرانه باختری و رود اردن است و با بسیاری از سیاستهای تند نتانیاهو در خاورمیانه رابطه خوبی ندارد.
اگر عکسهای مربوط به مذاکرات ایران و پنج بعلاوه یک را در زمان شکل گیری برجام مرور کنیم خواهیم دید که مالی در کنار جان کری و مونیتز رییس سازمان انرژی اتمی آمریکای اوباما حاضر است.
رابرت مالی عضو تیم مذاکره کننده آمریکا در زمان مذاکرات منجر به برجام/ نفر اول از سمت چپ تصویر
او آگاهی کافی از چرایی شکل گیری برجام و روندی که منتهی به شکل گیری برجام شد را دارد و این میتواند خبر خوبی برای حامیان برجام در ایران و آمریکا و اروپا باشد.
مالی که طی دوران ریاست جمهوری ترامپ از منتقدان اصلی خروج ترامپ از برجام و بعنوان مدیر گروه بین المللی بحران مشغول بوده است حالا پست حساسی را در مورد ایران دریافت میکند.
ایرانی که غنی سازی بیست درصدی را دوباره آغاز کرده و مجلسش اولتیماتوم اخراج بازرسان سازمان انرژی اتمی را در صورت عدم رفع تحریمها تا کمتر از دو ماه دیگر داده و میرود که دولت حامی برجام در ایران نیز تا حدود پنج ماه دیگر جایش را به دولتی دهد که معلوم نیست با برجام فعلی قرابت دارد یا خیر.
اگر قرار بود تیمی از سیاست خارجی را در آمریکا انتخاب کنیم که قابلیت مذاکرات در حوزه های مختلف با ایران را داشته باشد ، شاید تیمی جز این را انتخاب نمی کردیم.
بلی تیم اخیر سیاست خارجی بایدن برجام را میشناسد دلایل شکل گیری برجام را نیز بخوبی می داند و آماده هم هست که با ایران مذاکراتی داشته باشد.
اما این تیم قطعا با چالش های جدی در برابر تندروها در آمریکا و لابی اسراییل و سعودی روبرو خواهد شد
بنابراین فرصت گفت و گو همیشگی و بلند مدت نخواهد بود این نکته بسیار مهمیست که حاکمیت در ایران باید بخوبی درک کند و به آن واقف باشد.
* مدرس علوم سیاسی
