خبرگزاری میزان – برای توسعه ایران ما به بهانه لحظات و احساسات پرشور، شاد و غرور آفرینی که پس از پیروزی تیم ملی فوتبال کشورمان در برابر تیم ملی ولز شکل گرفت، این چند خط را مینویسم.
از این به بعد خوب است بیشتر به جنبههای انسانی ورزش توجه کنیم تا بتوانیم درک درستتری از نقش ورزش در توسعه ملی کشور داشته باشیم. ورزش فقط برای ارتقای استاندارد سلامتی و نشاط جامعه نیست بلکه باید باور کنیم که ورزش، ابزار کارآمدی برای ساختن شخصیت مستحکم جوانان و خلق اعتماد به نفس مضاعف برای همگی است. ورزش، جوانان ایران زمین را آمادهتر میکند تا در برابر چالشهای متعدد ملی و بین المللی بتوانند نقش مثبتتری از خود نشان دهند. علاوه بر همه اینها ورزش به انسجام و یکپارچگی بیشتر آحاد یک ملت کمک میکند تا در کنار هم بحرانها را پشت سر بگذارند و به اتکای ارتقای وحدت ملی، چشم انداز روشنتری برای پیشرفت و جبران کاستیها رقم بخورد.
یک تیم ملی ورزشی نمونهای از گردهمایی و پیمان جمعی تعدادی از نخبگان ورزشی است که هر یک از اقوام و گروههای اجتماعی مختلفی هستند ولی کنار یکدیگر تحت عنوان یک هویت واحد ملی برای پیروزی و سرافرازی تلاش میکنند و میجنگند. به همین دلیل است که ذات ورزش، به هر تبعیضی نه میگوید. همین منش عدالتجویانه در ورزش است که میتواند سنگ بنای همدلی و همکاری بین افراد ملت برای آبادانی کشور باشد. البته که قطعاً مردمان سالمتر میتوانند نقش مؤثرتری در رونق اقتصاد آن کشور ایفا کنند.
خلاصه اینکه ورزش اکنون به عنصر ضروری توسعه و سرمایه انسانی یک کشور تبدیل شده است. توسعه پایدار ورزش ملی ضامن معجزه تبِ فوتبال است که میتواند ارزشهای ذاتی را به نفع کل بشریت بارور سازد و نباید فراموش کرد که یکی از پشتوانههای اصلی توسعه پایدار ورزش ملی، علم است.
*ورزش برای ارتقای استاندارد سلامتی:
سبک زندگی سالمتر نقش تعیین کنندهای در شکوفایی و توسعه هر ملت دارد. هر چه مردم جامعه، سالمتر باشند، مولدتر خواهند بود. همانگونه که ورزش برای هر فردی فارغ از سن، نژاد و جنسیت الزامی است، نمیتوان از پیامدهای مثبت ورزش در حیات اجتماعی و اقتصادی نیز غافل باشیم. لذا باید ورزش در برنامههای توسعه ملی و استراتژیهای اقتصادی اولویت بالاتری پیدا کند.
*ورزش برای بازسازی ملت:
ورزش از معدود پدیدههایی است که میتواند همگان را حول یک هدف مشترک کنار هم بیاورد. اگر تحقق صلح بینالمللی در سازمان ملل با موانعی روبرو شود، کمیته بینالمللی المپیک و فدراسیونهای جهانی ورزشی میتوانند در نقش بانیان صلح بینالمللی عمل کنند. به همین دلیل، شایسته نیست از ورزش به عنوان یک سلاح سیاسی با هر انگیزهای سوءاستفاده شود و نقش صلح آفرینی آن را کنار بگذاریم.
*ورزش برای توسعه:
تردیدی وجود ندارد که اقشار فقیر جامعه در کشورهای در حال توسعه، اغلب در برنامههای استراتژیک اقتصاد ملی نادیده گرفته میشوند. مسیر توسعه ورزش با دست اندازهای متعددی همچون سوءمدیریت، فقدان اطلاعات و فقر مواجه شده است. این مشکلات را عمدتاً میتوان از طریق توزیع عادلانه منابع، اولویت بندی بجا و برنامهریزی درست ملی رفع کرد.
*ورزش برای مبارزه با معضلات اجتماعی:
ورزش میتواند سهم بسزایی در تغییر نگرش مردم و امید بخشیدن به زندگی آنها داشته باشد. محیطی که دور از استرسهای مداوم باشد، ارمغان کیفیت بالاتر زندگی را برای افراد جامعه با خود به همراه دارد. ورزش در عصر جدید، فراتر از یک سرگرمی است و به عنوان یک صنعت به آن نگاه میشود که تحولات فناوریهای ارتباطات و دنیای دیجیتال به محبوبیت ورزش افزوده است هر چند روی دیگر سکه تجاری شدن ورزش و فعالیت برای عواید اقتصادی بیشتر، گسترش روزافزون ارزشهای بنیادین ورزش از قبیل تکریم حقوق بشر، تقویت همبستگی، پایبندی به عدالت و انصاف و منع تبعیض میتواند باشد. از یاد نبریم شرکت کنندگان اصلی بازیهای المپیک و مسابقات ورزشی جهانی، دانشجویان هستند. در اوج سنین جوانی با اتکا به علم روز هم در میدانهای ورزشی یکه تازی میکنند و هم میتوانند به عنوان نسل مهیای ورود به جامعه، تأثیر مفید و شایانی بر توسعه اقتصادی و اجتماعی داشته باشند.
با توجه به آنچه گفته شد و درسهایی که از فضای اجتماعی کشور ما پیرامون تیم ملی فوتبال و پیروزی این تیم در جام جهانی ۲۰۲۲ گرفتیم چند توصیه قابل پیشنهاد است:
۱- توسعه ورزش باید به جزو لاینفک برنامههای استراتژیک اقتصاد ملی در هر کشوری تبدیل گردد.
۲- لازم است سیاستهای ورزشی را برای وارد کردن ورزش در استراتژیهای توسعه ملی، تعریف و تبیین نمود.
۳- کسب منافع ورزش در توسعه انسانی و اقتصادی را نمیتوان فقط بر عهده سازمانهای غیردولتی و ابتکار عملهای داوطلبانه گذاشت، بلکه در هر دولتی باید تامین و توزیع عادلانه منابع مورد تضمین قرار بگیرد.
۴- کمیته ملی المپیک باید برای توسعه ورزش از طریق تحقیق در علوم مختلف ورزشی در دانشگاهها و خارج از آن بیشتر سرمایه گذاری کند.
۵- ضرورت فوری دیده میشود که دانشگاهها و مؤسسات عالی آموزشی با بازنگری در برنامههای رسمی آموزشی خود، تأکید بیشتری بر مسأله سرمایه انسانی و توسعه در علوم مختلف ورزشی قایل شوند.
امیرساعد وکیل- وکیل دادگستری و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
انتهای پیام/