ونزوئلا کشوری سرسبز در منطقه گرمسیری، دارای اقلیم گرمسیری و دارای تنوع زیستی فراوان است. ونزوئلا دارای بزرگترین ذخیره نفتی در اوپک و جهان و کشوری معدنخیز است، اما بعد از روی کار آمدن هوگو چاوز و در پیش گرفتن سیاستهای چپگرا، دچار مشکلات اقتصادی شدید شد. یکای واحد پول ونزوئلا بولیوار است که در حال حاضر بیارزشترین واحد پولی در جهان بهشمار میرود. هماکنون روابط ونزوئلا و ایران در برابر تحریمهای امریکا افزایش یافته و کمکهای ایران در قالب سوخت، فناوری، صنعت نفت، خوراک و دارو به این کشور روانه شده است.
گفته میشود این کشور بهشدت نیازمند مواد اولیه و معدنی است تا پروژههای راهسازی و ساختمانسازی خود را گسترش دهد و در نشست اخیر کمیته صنعت، معدن و تجارت نهمین اجلاس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و ونزوئلا بر این نکته تاکید شد که ایران میتواند در عرصههای فولاد، آلومینیوم، مس، روی، سیمان و... کمک شایانی در مسیر توسعه این کشور داشته باشد. از سوی دیگر باتوجه به امکانات ونزوئلا در زمینه تولید و صادرات بریکت آهناسفنجی، طلا و بوکسیت فرصت مناسبی برای رفع نیازهای کشورمان در این زمینه ایجاد خواهد شد. علاوه بر این، سرمایهگذاری در حوزه معادن ونزوئلا میتواند در آینده به فعالان بخش معدن و صنایع معدنی این کشور کمک کند تا خود به استخراج و فرآوری مواد بپردازند.
معاون امور معادن و صنایع معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت چندی پیش اعلام کرد: ایران برای تامین فناوری معدنی موردنیاز ونزوئلا آمادگی دارد. رضا محتشمیپور گفت: توسعه همکاریهای معدنی در راستای بالا بردن تراز تجاری میان این 2 کشور ضروری است. وی بااشاره به اینکه ایران در حوزه صنایعمعدنی پیشرو است، گفت: این کشور میتواند فناوریهای موردنیاز خود در این حوزه از کشورمان را تامین کند. صمت برای بررسی این موضوع، نظر ابراهیم جمیلی و احمد جمشیدی را جویا شد و از این کارشناسان پرسید چشمانداز آنها درباره گسترش همکاریهای این 2 کشور معدنی تحتتحریم چیست؟
ابراهیم جمیلی ـ رئیس کمیسیون معدن و صنایعمعدنی اتاق بازرگانی ایران: کشور ما در زمینه معدن و صنایعمعدنی دارای تجربیات خوب و مفیدی است. بهعنوانمثال در بهرهبرداری از فلزات مانند آهن، مس، طلا، سرب، روی و... تجربههای مفید و توانایی قابلتوجهی داریم. علاوه بر این، برخی ماشینآلات موردنیاز معدنکاری هم در کشورمان تولید میشود، بنابراین میتوانیم از تمام این ظرفیتها برای معدنکاری در کشورهای دیگر از جمله ونزوئلا استفاده کنیم.
اما بهعقیده من، اول لازم است،بررسی شود در ونزوئلا موقعیت خوبی برای بهرهبرداری از معادن وجود دارد یا خیر. در صورت مثبت بودن پاسخ، فعالیت در این کشور هم یکی از جمله فرصتهایی است که میتواند برای رشد و توسعه فعالیتهای معدنی مفید و موثر باشد.
گفته شده است دولت ونزوئلا با خروج از بنگاهداری و فراهم آوردن فرصتی برای نقشآفرینی بخش خصوصی، سرمایهگذاریهای خوبی در حوزه زیرساختها و توسعه صنعتی انجام داده است، اما باتوجه به شرایط سیاسی خاص این کشور، شرکتهای قدرتمند چندملیتی یا کشورهای صاحبنام معدنی وارد حوزه سرمایهگذاری در این کشور نشدهاند؛ این محدودیت برای شرکتهای بزرگ بینالمللی، فرصت مغتنمی برای ما است که بتوانیم از این خلأ برای گسترش فعالیتهای خود استفاده کنیم.
اگر بخواهیم وارد این عرصه شویم، توجه داشته باشیم که هم قیمتمان باید رقابتی باشد و هم کیفیت خدماتمان.
بنابراین باید ابتدا همه جوانب این فرصت را بررسی کنیم، بهعنوانمثال ببینیم آیا انتقال ماشینآلات از ایران به ونزوئلا منطقی است یا خیر، بنابراین نمیتوان بدون مطالعه دقیق در این زمینه اظهارنظر کرد و گفت، چون این کشور از ایران دور است، انتقال ماشینآلات صرفه اقتصادی ندارد. هرکس که قرار باشد قدم در این گود بگذارد و سرمایهگذاری کند، خود باید همه این جوانب را موردبررسی قرار دهد.
اگر این اتفاق رخ دهد، شرکتهای ما بینالمللی میشوند. البته کشور ما پیش از این مثل دیگر کشورها در زمینه صادرات خدمات فنی و مهندسی، سرمایهگذاری اقتصادی، برجسازی، پروژههای ساختمانی و مانند آن حضور داشته است و در حال حاضر هم این فرصت میتواند فتح بابی برای افزایش مبادلات بینالمللی باشد.
توصیه من این است که دولت خود را از انجام پروژه معدنی در کشورهای دیگر کنار بکشد و زمینهای فراهم آورد تا بخش خصوصی در این حوزه فعال شود.
بهعقیده من، اگر بخش دولتی وارد کار شود، مسلما موفق نخواهد بود. در دنیا، هیچ اقتصاد موفقی بهدست دولت نیست و همه حوزههای اقتصادی را بخش خصوصی اداره و مدیریت میکند. ما هم اگر میخواهیم وارد مراودات بینالمللی شویم، باید از طریق بخش خصوصی اقدام کنیم. شاهد این مدعا سرمایهگذاری دولتی در بخش خودروسازی است که با هیچ ترفندی نتوانست در این زمینه موفق شود.
بهگمان من، دولت فقط باید بخش خصوصی را موردحمایت قرار دهد و زمینه را برای حضور آنها فراهم کند. تا زمانی که بخش خصوصی بهطورمستقیم وارد این عرصه نشود و سرمایهگذاری نکند، نمیتواند توان خود را محک بزند و تجربیات بینالمللی کسب کند.
وقتی پیشنهادهایی ازایندست مطرح میشود، سرمایهگذار در قدم اول میپرسد که این فرصت چه دستاوردی برای ما خواهد داشت. بعد باید جزءبهجزء آن موردبررسی قرار گیرد و اگر به این نتیجه رسیدند که پیشنهاد خوبی است و فرصت مناسبی ایجاد میکند، بعد درباره روشهای بهینه انجام کار رایزنی و تصمیمگیری میشود.
احمد جمشیدی ـ دانشیار معدن و محیطزیست و مجری طرح معدنکاری سبز ایمیدرو: ونزوئلا ظرفیت بسیار خوبی در حوزههای مختلف معدن و صنایع وابسته مثل فولاد، سیمان، طلا و امثال آن دارد، بنابراین برای کشور ما فرصت مغتنمی خواهد بود تا در این زمینهها توانایی خود را عرضه کند و وارد همکاری مشترک با این کشور شود.
علاوه بر این، متخصصان کشور ما توان بالایی در زمینههای مربوط به معدنکاری سبز، ترمیم و بازسازی آسیبهای زیستمحیطی، موضوعات مربوط به معدنکاری سبز (greenmining) و جلوگیری از تبعات مخرب معدنکاری دارند و فکر میکنم در این حوزهها میتوانند بهشکل قابلتوجهی به ونزوئلا کمک کنند.
معدنکاری از 2 طریق کلی کاهش و افت کیفیت، میتواند بر آبهای سطحی و زیرزمینی اثر سوء بگذارد.
آلایندههای حاصل از معدنکاری از طرق مختلف به محیطزیست و بهویژه منابع آبوخاک، نفوذ میکنند و مهمترین اتفاقی که در مقیاس بزرگ رخ میدهد، این است که منبع خاک/آب دیگر قابلاستفاده برای کاربریهای دیگر نخواهد بود. بهعنوانمثال، برخی از این ترکیبات بهمحض ورود به منابع آب سطحی، سبب برهم خوردن تعادل کیفی آب میشوند.
فلزات سنگین و آلایندههای آلی هم یا جذب رسوبات میشوند یا همراه با جریان آب تا کیلومترها دورتر میروند و آلودگی را گسترش میدهند.
همچنین در برخی موارد باتوجه به شرایط محیطی میتوانند کمپلکسهای سمیتر و خطرناکتری تشکیل دهند. بهطورمعمول آلودگی منابع آب زودتر از آلودگی منابع خاک برجسته میشود.
هنگام ورود پساب حاوی آلایندههای متنوع به منابع خاک، در ابتدا بخشی از آلایندهها (بهویژه فلزات سنگین) جذب خاک میشوند (از طریق جذب سطحی یا تبادل یون) و بهمرورزمان در صورت وجود پوشش گیاهی، وارد زنجیره غذایی میشوند. بخشی از آلایندهها نیز در اثر رواناب یا بارندگی میتوانند در منابع آب زیرزمینی منتشر شوند. بهعبارتی، از طریق موارد یادشده امکان آلودگی منابع آبوخاک در اثر تخلیه پسابهای آلوده وجود دارد. از سوی دیگر، هر نوع معدنکاری، حجم بسیار زیادی باطله تولید میکند و باتوجه به اینکه بهغیراز آهن، عیار فلزات در حد ppm است (که در حد یک درصد از مواد استخراجشده است)، هر آنچه استخراج میشود، باطله است و باطلهها بهشدت به محیطزیست آسیب وارد میکنند.
کارشناسان و پژوهشگران ما در این زمینه بهخوبی کار کردهاند و میتوان به جرات ادعا کرد که چیزی در زمینه دانش فنی کم نداریم، بهویژه در حوزه بازچرخانی و تصفیه پسابهای معدنی، تجربه قابلقبول و دانش فنی خوبی وجود دارد که میتوان آن را به ونزوئلا یا هر کشور دیگری صادر کرد.
البته کشور ما در زمینه سختافزار توان خاصی ندارد؛ جدا از این، باتوجه به دوری مسافت، از اساس انتقال امکانات سختافزاری چندان هم منطقی بهنظر نمیرسد.
اما در زمینه مراودات در حوزه دانش فنی و توان نرمافزاری باید این نکته را در نظر داشته باشیم که وقتی کشور در شرایط تحریمی قرار دارد، هر تجربه بینالمللی میتواند برای ما دستاوردی قابلتوجه بهشمار رود و بسته به اینکه میخواهیم چه نوع مراوده و قراردادی با این کشور برقرار کنیم، میتواند فرصتی برای اشتغال برونمرزی باشد و ارزآوری ایجاد کند که هرکدام بهتنهایی دستاورد قابلتوجهی است و تاثیرات مهمی دارد. علاوه بر این، فرصتی برای کسب تجربههایی فراهم میکند که شاید در داخل کشور نتوان بهراحتی بهدست آورد.
روشن است که در این مراوده جنبههای سیاسی برجستهتر است تا برخورداری از امکانات یا تواناییهای خاص، زیرا همانطور که اشاره شد، در حال حاضر کشور ما از نظر توان فنی و در اختیار داشتن تکنولوژی، چندان سرآمد نیست که بتواند ادعایی در این زمینه داشته باشد و رقبای متعدد دیگری وجود دارند که در این حوزه از ما جلوتر هستند، اما بهواسطه شرایط خاص سیاسی که ونزوئلا دارد، شاید دسترسی به دانش فنی و تکنولوژی برای آنها هم بهراحتی امکانپذیر نباشد و بههمین دلیل بهره بردن از چنین فرصتی، میتواند زمینه خوبی برای شکلگیری مراودات بیشتر و عمیقتر در بلندمدت باشد.
خوشبختانه در حال حاضر در زمینه بهرهبرداری از معادن طلا همکاری مثبتی شکل گرفته و قراردادهایی هم منعقد شده است و همکاران ما مشغول ارائه خدمات فنی به این کشور هستند. خلاصه اینکه، متخصصان کشور ما در حوزه نرمافزاری و دانش فنی میتوانند به حل مشکلات معدنکاری در این کشور کمک کنند که امید است، راهگشای گسترش فعالیتهای برونمرزی باشد.
باتوجه به مشکلاتی که سر راه مبادلات مالی وجود دارد، بهنظر میرسد یا شیوه تهاتری (برای مثال با طلا) بهکار گرفته شود یا پرداخت بهصورت نقدی باشد. بههرحال چارهای نیست، جز اینکه برای این بخش تدابیری اندیشید و از روشهای تحریمگریز استفاده کرد.
بسیاری از شرکتهای ایرانی باتوجه به توان فنی و تجاربی که طی سالیان کسب کردهاند، از گسترش فعالیتهای خود به بیرون از مرزها استقبال میکنند و براساس این نیاز، موضوع معدنکاری فراسرزمینی مدتی است جای خود را در مباحثات حوزه معدن باز کرده است.
پرواضح است که بهدلیل شرایط خاص کشور، فرصتهای چندانی برای گسترش این حوزه وجود ندارد، اما کارشناسان معدنی بهاتفاق معتقد هستند استفاده از همین فرصتهای معدود و محدود میتوانند برای گسترش تجربیات معدنکاران کشور بسیار مثمرثمر باشند.