خبرگزاری مهر -گروه استانها: پرستار در حقیقت فرشته سفیدپوشی است که برای بهبودی بیماران ایثارگرانه تلاش میکند، شاید این تلاش تا زمانی که عزیزی از خانواده ما در بیمارستان بستری شود، محسوس نباشد و از کنار این شغل شبیه بقیه مشاغل به راحتی گذر کنیم؛ در حقیقت انتخاب این شغل از ابتدای تصمیمگیری برای انتخاب رشته آغاز میشود و فردی که میخواهد قدم در این عرصه بگذارد باید خود را مهیای سختیهای بسیار کند و از نوعی ایثار و از خودگذشتگی درونی برخوردار باشد.
نقش پرستار برگرفته از هنرآفرینی بانوی بزرگ اسلام حضرت زینب (س) در واقعه کربلا و پس از آن است؛ همان گونه که حضرت زینب (س) عاشقانه، پرستاری و تیمارداری از عزیزان خود در صحرای کربلا را برعهده گرفت؛ امروز پرستاران مهربان ما با پیروی از راه این بانوی بزرگ اسلام با صبر و شکیبایی درد بیماران را التیام میبخشند و به جای استراحت در کانون گرم خانواده غمخوار و همراه بیماران هستند، بیمارانی که بعد از خدا دردهایشان را به دست پرستاران میسپارند تا مرهمی هرچند کوچک بر آنها باشند.
پرستاران این سخت کوشان عرصه سلامت، در بیداری نیز گویی خواب سلامتی بیماران را میبیند و به امید بهبود آنها چشم بر هم میگذارند، در دوران کرونا این قشر زحمتکش جان خود را در دست گرفته و گویی ناراحتی خود را پشت ماسکهای سنگین و لخندهای بزرگ پنهان کرده بودند.
آرزو صنیعی پرستار نمونه کشوری است که در بیمارستان شهید رجایی شهرداران مشغول به کار است، در اتاقی نشستهایم که در لحظاتی از روز، قرار است خستگی این کار سخت را از وجود پرستاران و کادر درمان بزداید، روز پرستار را که به وی تبریک و برای سختی کارش به وی خداقوت می گویم؛ ماسک از چهره بر میدارد و با لبخند بخشی از خاطرات خود را با ما شریک میشود:
«اگر کار پرستاری سخت هم باشد؛ با بهبود و سلامتی بیماران جبران میشود.»، اولین جملهاش را این گونه آغاز میکند و ادامه میدهد: من در رشته کارشناسی هوشبری حدود هشت سال است که در اتاق عمل بیمارستان شهید رجایی مشغول به کار هستم.
صنیعی اضافه میکند: البته هر شغلی سختی خودش را دارد اما همان طور که گفتم سختی این شغل با علاقه به کار و با بهبود و سلامتی بیماران برای ما جبران میشود.
کمی فکر میکند، شاید به فراز و نشیبهای شغلاش میاندیشد، سپس سری تکان داده و میگوید: مسلماً شغل پرستاری نیاز به صبر و حوصله فراوان و از خود گذشتگی و ایثار دارد چرا که دیدن درد و رنج بیماران روحیه و انگیزه بالایی میخواهد و زندگی فردی ما نیز در بسیاری از مواقع تحت تأثیر این شغل قرار میگیرد.
وقتی درباره بهترین خاطره دوران کاریاش سوال میکنم، مکثی کرده و سپس بیان میکند: بهترین خاطره من از بیمارانی است که پس از یک عمل جراحی طولانی و سخت بهبودی خود را به دست میآورند، گذشت آن لحظات دلهرهآور و اضطرابانگیز و شادی خانوادهها که گویی نور امید در صورتشان پس از این لحظات سخت روشن شده است، بهترین خاطره برای من و امثال من است.
حال اخم ظریفی روی صورت زیبای پرستار نمونه مینشیند، با همان حالت و با لحنی غمگین ادامه میدهد: ما خاطره بد هم زیاد داریم؛ بدترین خاطره من از روزی است که مادر و دختری که هر دو در سانحه تصادف مصدوم شده بودند به بیمارستان ما آوردند اما با وجود تلاش تیم احیا این دو نفر در نهایت جان خود را از دست دادند، واقعاً یادآوریاش هم برای من دردناک است.
آرزو از ایام بیماری کرونا نیز خاطرات تلخ و شیرینی دارد: برخی مراجعان شرایط واقعاً سختی داشتند، ناگهان با اوج بیماری به بیمارستان میآمدند و در کمال ناباوری در بخش مراقبتهای ویژه بستری میشدند، بسیاری از آنها این دوران سخت را با امید پشت سر گذاشتند و بهبودی خود را به دست آورند، زیباتر از این خاطره چه میتوان عنوان کرد اما امان زا مانی که تلاشهای کادر درمان نتیجه نمیدهد؛ از بدترین خاطرات من در ایام کرونا این بود که زن و شوهری هر دو درگیر بیماری کرونا بودند و در یک اتاق بستری بودند اما متأسفانه آقا دچار ایست قلبی شد و جان خود را از دست داد.
وی با غمی در چهره ادامه میدهد: به طور کلی دوران کرونا روزهای سختی بود؛ اغلب اوقات ما برای انجام عملیات احیا باید به بخش کرونا میرفتیم و پس از آن همه همکاران درگیر بیماری کرونا میشدند و بسیاری از شدت بیماری بستری میشدند.
تقریباً به انتهای صحبت خود رسیدهایم، خانم صنیعی دیگر وقت چندانی ندارد و باید به بخش برگردد، لبخندی میزند و میگوید: خداوند را شاکرم که دوران سخت و طاقتفرسای کرونا تمام شد و ما و همه همکاران لبخند زیبای مردم را دیدیم، من از همه مردم فهیمی که با رعایت دستورالعملهای بهداشتی و تزریق واکسن به از گذر از این دوران سخت کمک کردند تشکر میکنم و برای همه همکاران خود و سرکار خانم داوودی مسئول بخش اتاق عمل بیمارستان آرزوی موفقیت و سربلندی دارم.