سریال «پرستاران» علیرضا افخمی و حواشیِ آن باعث شد تا این کارگردان چند سالی از تلویزیون و ساختِ سریال دور بماند، جزو کارهایی است که دوربین خود را برای اولین بار واردِ بیمارستانها کرد. بعد از آن مجموعه معروف خارجی «پرستاران» شاید این نسخه ایرانیِ سپیدجامگان تلاشگرِ بهداشت و درمان باشد که نیاز داشتیم کاری در وصفِ تلاشها و مجاهدتهایشان ساخته شود.
اما در همان روزهایی که سریال «پرستاران» روی آنتن رفت خیلی از منتقدین و کارشناسان نسبت به این مجموعه انتقاد داشتند. حتی از این عبارت استفاده کردند که حرکت خوبی است تلاشگرانی همچون پرستاران در قابِ تلویزیون دیده شوند اما سریال، سریال قابل قبولی از آب درنیامد. البته برخی هم این اعتقاد را داشتند که «پرستاران» توانست مردم را با فرهنگ درمان و سختکوشی این قشر آشنا کند.
البته در ادامه کارهای دیگری ساخته شدند که به پرستاران پرداخت اما با نگاهی به همه این کارها شاهدِ یک ضعفِ عمدهایم؛ به ابتداییترین مسائل دراماتیک مربوط به حرفه پرستاری توجه کردهاند. فیلمسازان برای ساختِ کارهایی که به اقشار و صنفهایی میپردازد که مردم بیشتر با آنها سروکار دارند باید باورپذیرتر عمل کنند تا همذاتپنداری اتفاق بیفتد.
خصوصاً در سالهای اخیر به دلیل شیوع کرونا و بار سنگینی که بر دوش کادر درمان بود، بیش از گذشته، پرستاران در کانون توجه قرار گرفتند و در رسانهها هم بیشتر به آنها پرداخته شد. تعداد سریالهایی هم که برای پاسداشت زحمات پرستاران، پزشکان و همکاران آنان روی آنتن رفت، بیشتر شد.
شاید جدیدترین آنها سریال "آزادی مشروط" با محوریت تلاشهای کادر درمان برای مبارزه با کرونا روی آنتن شبکه یک سیما باشد. در این قصه کادر درمان و پرستاران هم شخصیتهایی غالباً مثبت به نمایش درآمدند که برای نجات جان بیماران تا پای جان تلاش میکنند. البته میانشان شخصیتهای متفاوتی هم وجود دارد که با هم بر سر شیوه مدیریت این بحران اختلاف نظر دارند. مسعود دهنمکی، کارگردانی و تهیهکنندگی این سریال را بر عهده داشته و قصه هم با طرحی از او و به قلم کریم خودسیانی و شهاب عباسی نوشته شده است.
اما بسیاری از بازیگرانِ خود این سریال هم از زمانِ پخش و کیفیتِ پخش آن راضی نبودند. انتظار داشتند به مراتب کار بهتری را شاهد باشند که این اتفاق نیفتاد. حتی از حیثِ مخاطب آثارِ ده نمکی هم میتوان به این نکته رسید، سریال "آزادی مشروط" نتوانست حرکتی رو به جلو باشد. ناگفته نماند کار این کارگردان و عوامل سریال ستودنی است که هم به مسئله مهم کرونا و اتفاقاتش و هم زحمات پرستاران و پزشکان پرداخته شد.
سریالِ دیگری که اصطلاحاً شروعکننده نهضت ساخت آثار درباره کرونا بود و میتوان به آن اشاره کرد، «موجاول» بود که تاکنون دو فصل از آن پخش شده و قرار است فصلِ دیگری هم داشته باشد. «موج اول» به کارگردانی سیدامیرسجاد حسینی، نویسندگی امیرمحمد عبدی، مهدی فنائیان، سیدامیرسجاد حسینی و تهیهکنندگی سعید کمانی است که از شبکه سه سیما پخش شد.
یکی از شخصیتهای اصلی سریال، سوپروایزری مهربان و دلسوز به نام آفاق است. این شخصیت با بازی فریبا متخصص با وجود اینکه در آستانه بازنشستگی است برای نجات جان بیماران از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند. تلاشهایی که گاهی با بنبست مواجه میشود، اما او را خسته نمیکند. در کنار این شخصیت، نمایی از تلاش دیگر پرستاران و کادر درمان هم به نمایش درمیآمد. اما این سریال نتوانست انتظارات را برآورده کند اگرچه بازیِ هنرمندانش به دل نشست.
کار دیگری به نام «فرشتگان بیبال» هم در این راستا ساخته شد که این کار هم در نوعِ خودش قابل احترام و مؤثر اما تا رسیدن به یک درام ایدهآل راه بسیار دارد. قصههایی که بهگفته سازندگانشان سعی در پاسداشت زحمات این قشر هم داشتند. سریال «فرشتگان بیبال» به کارگردانی، تهیهکنندگی و نویسندگی امیرحسین عنایتی بود که قصه چند خانواده را در زمان شیوع کرونا به نمایش میگذاشت و مرداد سال گذشته روی آنتن شبکه پنج سیما رفت. تعدادی از اعضای این خانواده پزشک و پرستار بودند. ضمن این قصه ماجرای مافیای دارو هم روایت میشد. شخصیت الهام با بازی رزیتا غفاری، یکی از پرستاران این قصه بود که شبانهروز در بیمارستان خدمت و با وجود ازدست دادن نزدیکانش همچون فرشتهای بیبال کنار همکارانش ایثار میکرد.
سریال دیگری که تلویزیون در مقامِ پرستاران ساخت، «چرخ فلک» بود. کلاژی از قصههایی که با نگاهی رئال مسائل روز جامعه را تصویر میکرد. بیشتر بازیگران در ابتدای هر قصه آدم فرعیاند که در قصه بعدی به بازیگر اصلی بدل میشوند. یکی از اپیزودهای این سریال راوی قصه مینا، یک زن پرستار بود. در واقع در اولین اپیزود این مجموعه که در قالب چند قسمت با نام قصه کامران پخش میشد بخشی از فضای این قصه در بیمارستان میگذشت و زندگی چند پرستار را نشان میداد که با چه مسائلی روبهرو هستند. البته فقط به زندگی کاری آنها اشاره نمیکرد، بلکه درباره مسائل شخصی آنها هم میگفت.
این اپیزود سرپرستاری به نام مینا بود که نقش آن را اندیشه فولادوند بازی کرد. او در کار بسیار سختگیر و منضبط بود و مرتب با دیگر پرستاران بخش به خاطر نداشتن نظم بحث میکرد که نقش یکی از آن پرستاران را بهناز جعفری بازی میکرد و در ادامه قصه او هم به تصویر کشیده میشد و نشان میداد با مشکلات خانوادگی و مادی دست و پنجه نرم میکند و درصدد است تا هزینه جهیزیه دخترش را تامین کند، به همین دلیل معمولا سر وقت در محل کارش حاضر نمیشد. پای دوربین این قصه به خانه مینا هم کشیده شد و نشان داد این شخصیت بهدلیل رفتار نامناسب مادرش در دوران کودکی با مشکلات زیادی روبهروست. در این قصهها سعی شده بود به شخصیت پرستاران بهعنوان انسانی مثل دیگر اعضای جامعه نزدیک شود. کسی که فقط زندگیاش در فضای بیمارستان خلاصه نشده است.
اما در کارنامه تلویزیون، پرستاری هم به نمایش درآمد که ما را به سالهای جنگ و بهداری در دوران دفاعمقدس میبرد. سریال «مینو» به کارگردانی امیرمهدی پوروزیری که ماجراهایی در سالهای جنگ را روایت میکرد، قصهای عاشقانه را هم به تصویر میکشید که یکی از طرفین آن زنی پرستار به نام مینو بود. این شخصیت (مینو بهروزی) با بازی مهدیه نساج، پرستاری فداکار است که در هیچ شرایطی حاضر نیست وظیفه خود را انجام ندهد. رضا با بازی عباس غزالی عاشق مینو است و برای او هر کاری انجام میدهد، اما با اشتباهی که منجر به آتش گرفتن پسر مینو میشود، مشکلاتی برایشان پیشمیآید و در عین حال روزهای جنگ، فضا را ملتهبتر میکند.
پرستاری در مقطع تاریخ و داستانِ دکتر قریب گونهای دیگر از نمایش برای این قشر به شمار میرود. کیانوش عیاری در سریال «روزگار قریب» زندگی دکتر قریب را از مقطع کودکی تا مرگ به تصویر میکشید. بخشی از قصه در زمان بستری بودن دکتر در بیمارستان میگذشت که در آن فضا چند پرستار هم حضور داشتند. بازیگر یکی از این نقشها مریم کاویانی بود که چندان خوشرو نبود و رفتار مناسبی با همکارانش نداشت. کنار کاویانی در سریال روزگار قریب، بازیگرانی همچون فریماه ارباب و شهناز شهبازی نقش پرستاران را بازی میکردند.
عیاری در بخشهایی از این سریال به زندگی حرفهای پرستاران در زمان گذشته پرداخته بود. کاویانی، بازیگری که این شبها با سریال آزادی مشروط روی آنتن شبکه یک سیما دیده میشود در رشته پرستاری تحصیل کرده و مدتی را هم در این حرفه مشغول به کار بوده و در تلویزیون هم چند باری رخت نقش کادر درمان و پرستار را بر تن کرده است.
البته گهگاه تلویزیون در برخی آثار خودش مثل سریال «رهایم نکن» محمدمهدی عسکرپور نگاهی به پرستاران داشته است. مثلاً شخصیت آذر در سریال «رهایم نکن» با بازی فریبا متخصص هم جزو پرستارهایی بود که در قابقصههای تلویزیونی به نماییش درآمد. او در این مجموعه نقش زنی میانسال به نام آذر را بازی میکند که بعد از گذشت ۳۰ سال به عشق دوران جوانیاش میرسد. او پرستار است و برای خودش صاحب موقعیت اجتماعی. نقش آذر جزو شخصیتهای برونگرای قصه نیست، بلکه متخصص باید سعی میکرد با یک بازی درونی این نقش را ایفا کند.
پرستار در سریال «نجلا» هم شخصیتِ جالبی داشت. چرا که شخصیت نجلا در سریالی به همین نام، دختری پرستار بود که اصالتی ایرانی - عراقی داشت. این شخصیت در طول قصه وارد ماجراهای گوناگون میشود و کمتر شغلش در کانون توجه قصه قرار میگیرد. اما فیلمنامه اشارههایی به آن دارد و همچنین ابتدای قصه حضور او در بیمارستان پررنگتر است. نجلا، زنی قوی و جسور تصویر میشود که برای رسیدن به اهدافش به سختی تلاش میکند.
اما در این روزها که به نام پرستار نامیده شده لازم است در کنار پرداختن به این قشر و اصنافِ مهم و تأثیرگذار در جامعه، بتواند از جنسِ کارهایی مثل طنزِ «در حاشیه» مهران مدیری و حتی «ساختمان پزشکان» سروش صحت را نیز خلق کند تا با نشان دادن برخی از مشکلات و معضلات در این اقشار هم علاوه بر آشنا کردن مخاطبان با سختیهای کار در مشاغلی همچون پرستاری، به نوعی نگاه نقدآمیز خودش را داشته باشد. در این مسیر حتماً فیلمسازان باید فیلمنامههای مؤثرتر و جذابتری را انتخاب کنند و در مسیرِ روایت و اجرای فیلمنامه، از درام و اصولِ آن فاصله نگیرند.
۵۵۵۵