علی لطیفی بازیکن سابق باشگاه استقلال و تیم ملی فوتبال با اشاره به شکست سنگین تیم ملی فوتبال ایران مقابل انگلستان به رویداد۲۴ میگوید: خیلی راجع به مسائل فنی تیم ملی در بازی با انگلیس، حرفی برای گفتن نیست و برای همین شاید بهتر باشد، واژه «افتضاح» یا «فاجعه» را به کار برد.
او میگوید: قبل از شروع بازیها گفته بودم، آوردن کارلوس کیروش به صرف اینکه برابر سه تیم آرژانتین در سال ۲۰۱۴ و اسپانیا و پرتغال در ۲۰۱۸ که آن هم نبردیم و آبرومندانه بازی کردیم، کافی نیست. دلیل آبرومندانه بازی کردن در آن سه مسابقه این بود که آن تیمها، فوتبال مالکانه محض بازی کردند. نمونه بارز این فوتبال را تیمهای گواردیولا بازی میکنند. یعنی آن تیمها، از عمق فشار میآورند. اگر در برابر این تیمها، دفاع اتوبوسی پارک کنید که دیروز، ایران دفاع اتوبوسی هم پارک نکرد، بلکه دفاع قطاری پارک کرده بود، چون پلن B که مثلاً بروند روی ضربات ایستگاهی، ارسال از جناحین و زدن شوتهای پشت هجده قدم، نداشتند، نتوانستند ما را با گلهای فراوان شکست دهند.
لطیفی میگوید: من قبلاً گفته بودم اگر با این تفکر کیروش جلوی انگلیس بازی کنیم، پوست ما را میکَنند و سلاخی خواهیم شد. هم انگلیس و هم ولز که سطح پایینتر از فوتبال انگلیس است و هم آمریکا که مابین این دو تیم است، چنین روحیه بازی را دارند. خط میانی و حمله انگلیس فوقالعاده و خط دفاعی آنها، ضعیف است، اما، چون کیروش این مدل مقابله با تیمهایی که پلن B دارند را بلد نیست و یک سرمربی تکبعدی است، قطعاً با رفتن به هجده قدم خودمان، آسیب میبینیم که در اولین بازی هم دیدیم.
این پیشکسوت فوتبال ایران میگوید: هرچند انگلیس از دهه ۹۰، فوتبال مالکانه را یاد گرفته و مربیان بزرگی را هم از آن دهه تا به امروز استخدام کردند، اما فوتبال اصلی خودشان که انگلیسی است را هم از یاد نبردند، یعنی پلن B را هم دارند و برای همین، دیروز، فوتبال ایران سلاخی شد.
وی میگوید: اگر پنج دقیقه آخر مسابقه، تیم ملی خوب بازی کرد، دو دلیل داشت؛ اول، بیانگیزگی انگلیسیها بود که میخواستند خودشان را برای بازیهای بعدی حفظ کنند که دیدیم مربیشان «هری کین» را تعویض کرد. دوم، بچههای تیم ملی، بازی خودشان را انجام دادند، یعنی غرق در ذهنیت دفاعی کیروش نشدند و یک مقدار جلوتر بازی کردند که بیشتر از این، آبروریزی نشود.
ببینید: تیم ملی ایران سرود ملی را نخواند
لطیفی میگوید: یک بُعد دیگر بازی، مسائل غیرفنی بود. اگر تماشاگران، بیرون و داخل ورزشگاه، تیم را هو کردند، با وجود اینکه بازیکنان با مچبند مشکی وارد چمن شدند و سرود ملی را هم نخواندند، ولی چون این فوتبالیستها، تکلیف خود را روشن نکردند، یعنی نه سمت مسئولان رفتند و نه سمت معترضان و به عبارتی، وسط بازی سیاسی کردند، نه مسئولان و حکومت از آنها راضی هستند و نه هواداران تیم ملی و معترضان. از اینرو، این هو کردنها باعث شد به لحاظ روانی، چون پیش از بازی هم تحت فشار بودند، تمرکز و روحیهشان را کاملاً از دست بدهند تا این فاجعه تاریخی به بار بیاید که شش تا خوردیم و بدون اغراق بشود گفت شش تای دیگر هم، نخوردیم.
بازیکن سابق تیم ملی میگوید: اگر تیم ملی میخواهد روحیهاش در دو بازی بعدی بالا برود، باید بازیکنان، خط خودشان را روشن کنند. با این رویکرد، حداقل یک بخشی از جامعه را به سمت خود میکشانند، اما با وسط بودن، هر دو بخش جامعه را از دست میدهند.