تاکتیک قسد برای تعلیق مبارزه با داعش مسبوق به سابقه است
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما؛ هدف کردهای سوری تحت حمایت امریکا موسوم به سوریه دموکراتیک (قسد) از تعلیق مبارزه با داعش وادار کردن جامعه جهانی بخصوص کشورهای اروپایی به اعمال فشار بر ترکیه برای توقف پنجمین عملیات نظامی خود در شمال سوریه است که این بارعلیه عین العرب (کوبانی)، منبج و تل رفعت هدف گذاری شده است.
این تاکتیک مسبوق به سابقه است و درگذشته نیز بارها قسد ازاین تاکتیک استفاده کرده که البته در اغلب موارد بی نتیجه بوده است.
علت آن است که اززمان ظهور تا سقوط موصل به عنوان مرکز خلافت داعش در فاصله ۲۰۱۴ -۲۰۱۷، ترکیه همواره از حملات این گروه مصون بوده است ضمن آن که ترکیه در کنار دیگر کشورهای عربی همچون امارات و عربستان یکی از مظنون اصلی به شکل گیری خلافت داعش در موصل بوده است بخصوص آن که موصل یکی از مناطق مورد ادعای تاریخی ترکیه بوده است.
همچنین درابتدای جنگ سوریه ترکیه به ترانزیت داعشیها و دیگر گروههای تکفیری از سراسر جهان بخصوص از اروپا به مقصد سوریه تبدیل شده بود و در حال حاضر نیز در سوریه و حومه ادلب خیلی دیگر از تکفیریها تحت عناوین غیرداعشی به بخشی از نیروهای نیابتی ترکیه تبدیل شده است.
با چنین پیشینهای بعید است که تاکتیک کردهای سوری متحد امریکا موسوم به سوریه دموکراتیک (قسد) درتعلیق عملیات مبارزه با داعش در وادارکردن ترکیه به توقف عملیات نظامی خود در شمال سوریه موثر واقع شود.
قسد و داعش در عین تفاوت دارای نکات مشترک زیادی هستند
یکی از نقاط اشتراک این است که هر دو تجزیه طلب هستند و داعش از تجزیه عراق و سوریه میخواست امارات مورد نظر خود را تشکیل دهد و قسد نیز از تجزیه سوریه میخواست به دولت مورد نظر خود در مناطق شمالی این کشور دست یابد و یا حداقل همانند منطقه اقلیم عراق به خودمختاری منطقهای دست یابد.
اهداف تجزیه طلبانه قسد و داعش در راستای طرح تغییر نقشه خاورمیانه و تجزیه کشورهای بزرگ منطقه به دولتهای کوچک قرار دارد که رژیم صهیونیستی از سالها و دههها پیش براساس نظریه برنارد لوئیس در انتظار آن است و به کمک امریکا بخصوص اوانجلیستها در قالب طرحهای مختلف همچون " خاورمیانه جدید"، " خاورمیانه بزرگ" و " معامله قرن" در پی تحقق بخشیدن به آن بوده است و تاسیس گروههای تجزیه طلب گامی در این راستا بوده است.
براین اساس بازی در زمین امریکا و رژیم صهیونیستی از دیگر وجوه اشتراک داعش و قسد است با این تفاوت که داعش نقش پلیس بد و قسد نقش پلیس خوب را بازی میکند ضمن آنکه داعش ماهیت مذهبی، ولی قسد رنگ و بوی قومی دارد. همچنین قسد جنبه بومی و محلی، اما داعش جنبه خارجی و وارداتی دارد.
ترکیه آن چه برای خود میخواهد برای سوریه نمیخواهد
بی تردید اگر ترکیه آن چه که برای خود میخواهد برای سوریه هم میخواست اکنون با تناقض رفتاری مواجه نمیشد و در تله امریکا ورژیم صهیونیستی نمی افتاد.
همواره مهمترین دغدغه و نگرانی ترکیه از تقویتهای نیروهای گریز از مرکز کردی چه در داخل این کشور و چه در سایر کشورهای همجوار بوده است، اما با این حال ترکیه با مشارکت در پروژه تجزیه سوریه به تقویت نیروهای کرد حاضر در این کشور کمک کرد و اکنون برای مهار نیروهای کرد سوری یا به عملیات نظامی دست میزند و یا اینکه نیروهای تکفیری را به نیروهای نیابتی خود در مقابله با نیروهای قسد تبدیل کرده است که هر دو هزینه بر است.
اگر ترکیه وارد پروژه براندازی منبعث ازیک ابرپروژه دیگر موسوم به بهارعربی نمیشد و روابط خود را کماکان با دولت مرکزی سوریه حفظ میکرد اکنون با چالشها و نگرانیهای ناشی ازتقویت نیروهای گریز از مرکز کردی در شمال سوریه مواجه نمیشد.
باز در وضعیت کنونی هم، کم هزینهترین راه برای تامین امنیت ملی ترکیه، برقراری تعامل با دولت مرکزی سوریه و فراهم کردن زمینه اعمال و گسترش حاکمیت دولت مرکزی سوریه بر مناطق شمالی خود است والا توسل به عملیات نظامی مجدد هم هزینههای ترکیه را بیشتر میکند وهم زمینه تنش را با سوریه بیشتر میکند و فرصت آشتی را با آن از بین میبرد.
توسل به عملیات نظامی جدید در شمال سوریه بیش از همه به نفع امریکا و رژیم صهیونیستی است و از این دید نقش مدیریتی این دو بخصوص تل آویو درعملیات بمب گذاری اخیر در استانبول ترکیه بسیارمحتمل و جدی به نظر میرسد که این عملیات به بهانه ترکیه برای توسل به پنجمین عملیات نظامی در شمال سوریه تبدیل شده است.