در نتیجه آموزش ندیدن یک چوپان، هزینهای معادل ۲۰۰ میلیون تومان در ماه به سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان تحمیل شد؛ هزینهای که در قیاس با مصیبت وارد آمده به حیات وحش کشورمان، بسیار ناچیز است!
به گزارش «تابناک»، هنوز دو هفته از اظهار نظر عجیب و جنجالی حسن اکبری، «معاون محیطزیست طبیعی» سازمان حفاظت محیطزیست کشورمان درباره هزینههای نگهداری از تنها توله یوز باقیمانده از پروژه تکثیر یوز ایرانی نگذشته، خبر میرسد که هزینههای سازمان در این مورد خاص افزایش چشمگیری یافته و احتمالا ۳ برابر خواهد شد چراکه دو توله یوز دیگر یافت شده که قابلیت رهاسازی در طبیعت را ندارند!
این خبری است که روز گذشته مخابره شد و روایت آن به گونهای بود که گویی با اتفاقی خوشحال کننده مواجه هستیم چراکه اکبری در نقل این خبر، از تولد دو یوزپلنگ در پارک ملی توران خبر داده بود. اتفاقی عجیب و حتی بی سابقه که نشان میدهد زادآوری یوز ایرانی منحصر به فصل بهار نیست و جمعیت این گونه در معرض انقراض و بازمانده نسل یوز آسیایی حتی در پاییز رشد داشته است.
اما آیا زادآوری یوز در پاییز و در آستانه زمستان، اتفاقی خوشایند است یا به از دست رفتن جان توله یوزها بر اثر سرما، کمبود غذا و مسایلی از این دست منجر خواهد شد؟ اینها برخی از سوالاتی هستند که با خواندن خبر فوق به ذهن متبادر میشوند و لبخند را بر لبان میخشکانند، اما زمانی خوشحالی جایش را به یاس و نومیدی میدهد که بدانیم خبر تولد دو توله یوز، روایت نادرستی از فاجعهای است که رقم خورده است.
در اصل ماجرا از این قرار بوده که چوپانی دو توله یوز را در محدوده جنوب شرقی منطقه حفاظت شده یافته و آنها را به آغل دام هایش منتقل کرده و در آنجا از آنها نگهداری کرده است. رویدادی که معلوم نیست چگونه به اطلاع سازمان حفاظت محیط زیست رسیده، اما واکنش محیط بانان به آن، تلاش برای بازگرداندن توله یوزهای حدودا یک ماهه به محل زنده گیری شده برای بازگرداندن به طبیعت بوده که به نتیجه منجر نشده است.
«بلافاصله تیم کارشناسی و فنی از سازمان مرکزی و ادارهکل سمنان به محل اعزام شدند و تلاش برای اطلاع از وضعیت مادر و حتیالامکان بازگرداندن تولهها به زیستگاه انجام پذیرفت لیکن با توجه به سرد بودن هوا، سن پایین تولهها و سایر شرایط موجود، بهمنظور حفظ جان آنها، حدود نیمهشب گذشته به پاسگاه محیطبانی منتقل شدند.»
این سخنان معاون سازمان حفاظت محیط زیست درباره چرایی انتقال دو توله یوز به پاسگاه محیط بانی است. انتقالی که میتوان نقطه عطفی در سرنوشت این دو یوز قلمداد شود چراکه بعید است امکان بازگرداندن آنها به طبیعت وجود داشته باشد و احتمالا فرجامی بهتر از نگهداری در محوطه فنس کشی شده در توران در انتظارشان نخواهد بود. فرجامی که باید امیدوار باشیم در این حد بماند و به پایان تلخ زندگی دو توله یوز متولد شده در پروژه تکثیر این گونه در توران نرسد!
درباره پروژهای سخن میگوییم که وقتی به تولد سه توله یوز منجر شد، موجی از شادی و شعف ایران را فراگرفت، اما در سایه ندانم کاریهای متعدد صورت گرفته، خیلی زود به مرگ یکی از یکی از تولهها منجر شد تا انتقال دو توله دیگر که بدحال بودند، در دستور کار قرار گیرد و به مرگ یکی دیگر از آنها منجر شود و در نهایت تنها «پیروز» باشد که جان به در برده و به نوعی حکم سلبریتی حیات وحش ایران را بیابد.
بخش تلخ ماجرا، اما زمانی آشکار شد که پیروز شش ماهگی را پشت سر گذاشت تا معاون سازمان تاکید کند که هزینه نگهداری از آن ماهانه ۱۰۰ میلیون تومان است و سازمان قصد ندارد با هزینه این مبلغ، بودجه محدود حفاظت از تنوع زیستی ایران را که تنها ۳۰ میلیارد تومان است، در این مسیر صرف نماید و در نتیجه تصمیم دارند پیروز را که امکان رهاسازی در طبیعت را ندارد، در بهار به محوطه فنس کشی شده در توران انتقال دهند.
وضعیتی که در بهترین حالت، به شکل کاملا مشابه پیش روی دو توله یوز زنده گیری شده از طبیعت توسط چوپان است چراکه لمس توله یوزها توسط انسان، درست مانند فرجام لمس تولههای دیگر گربه سانان، مانع از پذیرش آنها توسط مادرشان میشود و دور ماندن تولهها از مادر هم معنایی ندارد جز فرا نگرفتن آموزشهای لازم برای زیست در حیات وحش و در نتیجه، خطر مرگ! خطری که تنها میشود با فراهم کردن شرایط زیست این تولهها در اسارت با آن مقابله کرد که تاوانش، اسارت دائمی این یوزهاست.
اما مگر میشود بالغ بر دو دهه از تلاش برای نجات یوز ایرانی از انقراض گذشته باشد و انبوه برنامههای به اجرا در آمده در این خصوص، از جمله آموزش به جوامع محلی و به طور ویژه چوپانان، به آموزش این نکته بدیهی منجر نشده باشد که در مواجهه با فرزندان حیوانات در حیات وحش، میبایست به سرعت محل را ترک کرد و به هیچ عنوان آنها را لمس نکرد؟ آموزشی پایه که حالا فقدانش به حذف دو توله یوز از طبیعت ایران منجر شده و افزون بر آن، ماهانه ۲۰۰ میلیون تومان هزینه به سازمان حفاظت محیط زیست تحمیل کرده است.
سازمانی که از آخرین توله یوزهایی که مراقبت میکرده، تنها موفق به حفظ حیات یکی از آنها شده و حتی توان نگهداری از آن یکی را هم به دلیل مشکلات مالی ندارد. این در حالی است که میدانیم با تولد پیروز و دو توله یوز دیگر، اعلام کردند که هر سه توله «ماده» هستند و بعدتر مشخص شد که در تشخیص اشتباه کرده اند و هر سه «نر» بوده اند. گزارههایی که موجب میشود اخبار رسیده در خصوص ماده بودن این دو توله یوز جدا شده از طبیعت توسط چوپان، چندان محلی از اعراب نداشته باشد.
یادآوری نکاتی تلخ که موجب شده برخی بگویند برای نگهداری از دو توله یوز تازه کشف شده به تجربیات همان چوپان خطاکاری اتکا کنید که توانسته یوزها را در آغل زنده نگهدارد و تغذیه کند و از این حیث عملکرد بسیار قابل قبولی در قیاس با افرادی دارد که پروژه احیای یوز در توران را عهده دار بوده اند و در نتیجه فعالیت هایشان دو توله یوز مردند و حتی معلوم نیست مادر فیروز که سزارین شده، قابلیت زادآوری اش را از دست داده یا نه؟!
به همه این نکات ناخوشایند، اثبات ناکامی سازمان حفاظت محیط زیست ایران و بزرگترین و جدیترین پروژه رهایی یک گونه منحصر به فرد از انقراض در ایران از ارائه آموزشهای اولیه و پایه به معدود افرادی که اجازه تردد در منطقه حفاظت شده توران را دارند، باید افزود که بایستی در اسرع وقت رفع شود وگرنه انقراض تنها بازمانده یوز در قاره آسیا، نزدیکتر از آنچه فکرش را بکنیم رقم میخورد. رفع نقصی هزینه بر که به نوعی آن را هم چوپان ناشناس پارک ملی توران به سازمان حفاظت محیط زیست تحمیل کرده است!