مسعود حسینی کارشناس موسیقی گفت: در رویدادهای مهمی مثل جام جهانی که هر ۴ سال یکبار انجام میشود تیم ملی هر کشوری که در این رویداد مهم ورزشی شرکت میکند به شیوههای مختلفی از سوی کشور و مردم اش حمایت میشود، یکی از این نوع حمایتها ساخت موسیقی است که پیامهای مختلفی برای تیم ملی و مردم میتواند داشته باشد و نوعی حمایت روحی و روانی محسوب میشود این نوع حمایت دارای ویژگی خاصی است.
به گفته حسینی، این نوع موسیقیها ابتدا باید بسیار منحصر به فرد باشند، چون یک آفرینش و ساخت ملودی محسوب میشود که باید کاملا نو باشد و اینکه سازهایی که این ملودی را مینوازند و یا احیانا خواننده و کر استفاده میشود باید در راستای مفهوم رخداد جهانی باشد و حتما مولفههایی همانند انگیزه، هیجان، باور، ایمان در این نوع ملودی و موسیقی دیده شود و شنونده را به این باور و امید برساند که تیم ملی میتواند نتایج خوبی کسب کنند که برای رسیدن به چنین باور مندی باید تمام این موارد در این نوع موسیقی رعایت شود.
این کارشناس موسیقی گفت: یکی از این موسیقیهایی که هنوز پرتکرار است و کاربرد دارد و انگار بعد از سالها زنده است، موسیقی فیلم راکی شماره یک اثر بیل کونتی است که دارای تمام ویژگیهای اشاره شده است، این موسیقی کاملا قهرمانانه است، با ملودی و فضاسازی که در آن انجام شده امید و باور را به مخاطب انتقال میدهد و شنونده وقتی به آن موسیقی گوش میدهد تهیج میشود و از جا بلند میشود و فکر میکند که میتواند در راستای قهرمانی قدم بردارد، ملودی این فیلم سال ۱۹۸۰ میلادی ساخته شده و هنوز هم این موسیقی زیباست، چون تمام ویژگیهای لازم را دارد.
حسینی گفت: نمونه بعدی موفق در زمینه موسیقی، کاری از ونگلیس است که روی فیلم سینمایی ارابههای آتش ساخته شده، این نوع موسیقی که تلفیق از الکترونیک و آکوستیک است کاملا معنای حمایت را میرساند و دارای ویژگیهای یاد شده است، سالها این موسیقی هم روی تیتراژ برنامههای ورزشی دیده میشود و سازمندی بسیار زیبایی دارد، موسیقی ونگلیس در سال ۱۹۸۱ برنده اسکار شده است.
او میگوید: نمونه موفق بعدی، موسیقی ساخته شده در جام جهانی ۱۹۹۰ است که در ایتالیا برای افتتاحیه جام جهانی ساخته شده است، این موسیقی هم جزو موسیقیهای برتر و مطرح است که هنوز شنیده میشود. حسینی گفت: موسیقی ملی و جام جهانی در کشور ایران در بیشتر موارد کلام محور است و شعر نقش بسیار مهمی دارد، سه نوع موسیقی یاد شده کشورهای خارجی دارای شعر نبودند و اصطلاحا موسیقی اینسترومنتال محسوب میشوند به این معنا که بدون کلام بوده اند، این نوع موسیقیهای بدون کلام چنان قوی هستند که آن پیامی که باید به فرد منتقل بشود را منتقل میکند.
به گفته حسینی، در کشور ما اگر مبنا ساخت چنین موسیقی باشد باید ابتدا شعری گویا و زیبایی سروده شود و بعد روی ترانه، ملودی ساخته میشود که بر عکس این روند هم امکان پذیر است، در این شرایط آهنگساز ملودی زیبایی را ساخته و از شاعر درخواست سرودن شعر بر اساس ملودی را میکند. او میگوید: در این شرایط قدرت کلام باید تمام ویژگیهای یاد شده را داشته باشد و همین طور تنظیمی که قرار است انجام شود به این معنا که سازها چگونه این ملودی را بنوازند در این نوع موسیقی تعریف شده باشد.
حسینی گفت: در کشور ما خواننده و یا گروه کر برای چنین موسیقی انتخاب میشود که امسال هم تعدادی موسیقی برای جام جهانی ساخته شد، در سالهای گذشته گر چه که این موسیقی برای جام جهانی ساخته نشده یک موسیقی با خوانندگی روزبه نعمت الهی به اسم «ایران خاک دلیران» بارها و بارها از رادیو و تلویزیون پخش شده است و جزو نمونههای خوبی است که غرور و انگیزه، ملی گرایی و قهرمان بودن در این ملودی و شعر به چشم میخورد و جزو اجراهای خوب است.
این کارشناس موسیقی گفت: یکی از آهنگهایی که به طور رسمی توسط انجمن موسیقی برای جام جهانی امسال ساخته شده آهنگی از علیرضا دریایی با شعری از احسان افشاری و به خوانندگی محمد معتمدی با نام «تا پای جان برای ایران» است، این آهنگ دارای ملودی خوب و شعر قابل قبولی است و به خوبی تنظیم شده است و ویژگیهای یاد شده را دارد.
او میگوید: احساس غرور، ملی گرایی، هیجان، باور، حس قهرمانی را در میتوان آهنگ احساس کرد، در اینکه محمد معتمدی خوانندهی حرفهای است شکی نیست، اما شاید در این کار صدای خواننده برای رساندن این مدل آهنگ انتخاب خوبی نباشد و اگر خوانندهی دیگری انتخاب میشد این اثر، قویتر میشد و میتوانست تاثیر بیشتری بگذارد، چون نوع صدا و رنگ ایرانی که در صدای معتمدی وجود دار برای این نوع موسیقی مناسب نباشد اگر چه ملودی و تنظیم این آهنگ رنگ و بوی موسیقی ایرانی را دارد.
حسینی گفت: «به عشق ایران» محصول دفتر سرود معاونت ارشاد برای حمایت از تیم ملی فوتبال برای بازی دوم ایران است که این موسیقی را تماما گروه کر اجرا میکنند، این موسیقی دارای شعر قابل قبول و ملودی خوبی است، و فضا سازی به نحو خوبی صورت گرفته است.
او میگوید: باید هنگامی که از کر استفاده میشود خطهای کر را به گونهای کنار یکدیگر بچینند که وضوح کلمات در این اجراها خیلی خوب و دقیق باشد، شنونده زمانی که این آهنگ را گوش میکند کلمات را به وضوح نمیشنود و گروه کر زمانی که در حال اجرا است شنونده باید دقیق توجه کند که گروه چه کلماتی را بیان میکند، در واقع اجرا، اجرای خیلی واضحی بر روی شعر نیست و این مسئله به بخش شنیداری لطمه میزند که باعث پایین آمدن کیفیت کار میشود.
حسینی گفت: «عطر پرچم» با صدای ستار سهرابی محصول حوزه هنری از استودیو پژواک است، این آهنگ بسیار احساسی خوانده شده و از این منظر خیلی خوب است، اما وجه احساسی آن بسیار بالا است و نیاز به وجود حس قهرمانی در آهنگ دیده میشود، در واقع ریتم و ضرب آهنگ و تمپوی کار باید کمی سریعتر باشد تا بتواند حس هیجان و ملی گرایی را به مخاطب منتقل کند.
او میگوید: در آهنگ عطر پرچم بیشتر تمرکز بر روی احساس و دوست داشتن تیم ملی است که بیشتر از ابعاد دیگر این قطعه نمود دارد، باید تمام ویژگیها به سهم خود در کنار یکدیگر در آهنگ وجود داشته باشند تا فضای جام جهانی و قهرمانانه را به مخاطب منتقل کنند.
حسینی گفت: قطعه «هوادار» با صدای امیرحسین سمیعی از تولیدات حوزه هنری و آهنگسازی حسین نجابت و به تنظیم علی وحید و شعر حسین اردستانی است، کار هوادار با وجود آن که ویژگی هیجان، ملی گرایی، وطن پرستی، حمایت از تیم ملی به سمت قهرمانی را ندارد، اما در این قطعه تکلیف شعر از ابتدا مشخص است و حاوی این پیام است که تحت هر شرایطی ما تیم ملی را حمایت خواهیم کرد و در صورت برد و باخت در کنار تیم ملی خواهیم بود و بیشتر و بر روی بخش احساسی کار شده است.
وی افزود: قطعه «همیشه شکست آخر راه نیست» با صدای غلامرضا صنعتگر برای حمایت از تیم ملی در جام جهانی است که اثری شخصی و دلی محسوب میشود و تحت هر شرایطی تیم ملی را حمایت میکند، اما بیشتر یک آهنگ پاپ است و ویژگیهای لازم برای یک موسیقی ملی و فضای جام جهانی را ندارد که با شنیدن آن بیشتر آهنگهای قبلی این خواننده در خصوص شهرهای ایران و ستایش ایران یادآوری میشود.
حسینی گفت: قطعه «لحظه صعود» با صدای احسان جوادی و تنظیم محمد مهدی اسکندری است که جزو کارهای عالی محسوب میشود، دارای شعر قابل قبول، تنظیم خوب و ملودی خیلی خوب است و این قطعه کاملا تمام ویژگیها را شامل میشود.
او میگوید: قطعه لحظه صعود یک تم ورزشی دارد که باورمندی، حس هیجان و احساس قهرمانی را به مخاطب و شنوندهی موسیقی منتقل میکند، اما نقطه ضعف قطعه لحظه صعود این است که ملودی اصلی کار برای خوانندهای عرب به نام خالد است که از آن ملودی استفاده شده و فقط یک تنظیم جدید شده است در واقع این کار خیلی خوب هم که انجام شده از تولیدات کشور ایران نیست.
حسینی گفت: جدای از مسئله ملودی قطعه لحظه صعود، موضوع عدم رعایت حق کپی رایت موضوعی است که در ۱۰ سال اخیر به کرات با آن مواجه هستیم، و پیش آمده که شاهد شنیدن کار بسیار خوبی هستیم، اما بعد متوجه میشویم این کار برای ما نیست و از سایر کشورها وام گرفته شده و هیچ اشارهای به این مسئله که ملودی از موسیقی کشور دیگری الهام گرفته شده است اشارهای نمیشود.
او میگوید: تعداد آثار کپی در کشور بالا است که در این گونه آثار متاسفانه جنبه الهام گرفتن وجود ندارد و ملودی عینا کپی شده است که تنظیم ملودی و سازها مقداری تغییر پیدا میکند و خواننده عوض میشود، قطعه لحظه صعود کار خوبی است، اما ویژگی منحصر به فرد بودن را ندارد و در هر صورت برای کشور دیگری است و از آهنگ استفاده شده است.
این کارشناس موسیقی گفت: قطعه «فوتبال زندگی است» به خوانندگی سعید موسوی، آهنگی احساسی و غمگینی است که ضرب آهنگ غمگینی دارد و در ستایش کشور و تیم ملی است، این قطعه نوعی خاطره بازی دارد و ویژگیهای خوب مردم کشور و تیم ملی را بازگو میکند. او میگوید: قطعه فوتبال زندگی است ضرب آهنگ لازم را برای هیجان و تهیج مخاطب را ندارد و مجموع این آهنگها در کنار یکدیگر میتوانند ابعادی را حمایت کنند، متاسفانه نمیتوان یک تک آهنگ را از میان این آهنگها به عنوان آهنگی که تمامی موارد را رعایت کرده باشد معرفی کرد، شاید دلیل این مسئله این نکته باشد که برای تولید آنها خیلی فکر حرفهای نشده و برایش وقت گذاشته نشده است.